کد خبر: 1013503
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۳:۳۰
نگاهی به مجموعه داستان «از میان آتش»
احمد عربلو یکی از نویسندگان قدیمی کودک و نوجوان کشور است که از سال‌های دهه ۱۳۶۰ همکاری خود را با نشریات کودک و نوجوان آغاز کرد و کتاب‌هایی هم از او منتشر شد.
رامین جهان‌پور
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: البته در ادبیات کشور بیشتر او را به عنوان طنزنویس می‌شناسند و سبک بیشتر داستان‌هایی که در مورد جنگ و رزمندگان نوشته با طنز همراه است.

مجموعه داستان «از میان آتش» عربلو که از سه داستان کوتاه دفاع مقدس تشکیل شده از معدود کتاب‌های او است که ساختاری جدی و غیرطنز دارد و شاید دلیل اصلی‌اش هم واقعی بودن و به قولی رئال بودن داستان‌ها باشد. عربلو، داستان‌های «لحظه‌های فریاد»، «از میان آتش» و «رعدی به جان دشمن» را براساس خاطرات واقعی سه رزمنده دفاع مقدس نوشته که نام‌هایشان را هم در آخر کتاب آورده است.

آنطور که شواهد نشان می‌دهد خاطرات مکتوب و دستنویس این سه رزمنده به دست نویسنده رسیده و او نسخه‌های دستنویس آن‌ها را با بازآفرینی به شکل سه داستان رئال درآورده است.

این سه خاطره‌ای را که نویسنده به صورت داستان، ساخته و پرداخته است، از هر لحاظ ارزش داستان شدن را دارند، چراکه ماجراهایشان هم تعلیق دارد و هم تصویر.

در داستان اول که لحظه‌های «فریاد» نام دارد، چهار رزمنده داخل یک تانک ایرانی هستند و می‌خواهند به طرف پایگاه بعثی‌ها حرکت کنند. ارتباط بی‌سیمچی تانک که راوی اول شخص قصه است با مرکز فرماندهی قطع شده و همین او را نگران کرده است.

سربازان بی‌شماری هم پابه‌پای تانک در حال حرکت هستند. سرنشینان تانک هم فکر می‌کنند که سربازان پشت سرشان ایرانی هستند، اما ناگهان متوجه می‌شوند که سرباز‌های اطراف تانک همه عراقی‌اند و آن‌ها فکر کرده‌اند که این تانک عراقی‌هاست که در حال عقب‌نشینی است.

در اینجا ما با نقطه اوج داستان روبه‌رو هستیم؛ یکی از نیرو‌های داخل تانک چاره‌ای نمی‌بیند جز اینکه از دریچه تانک بالا برود و به طرف عراقی‌ها شلیک و آن‌ها را با درگیری سرگرم کند تا نیرو‌های ایرانی از راه برسند. وقتی درگیری شروع می‌شود، یکی از رزمندگان ایرانی که از دریچه سقف تانک بالا رفته، گلوله‌ای به سرش می‌خورد و شهید می‌شود، اما عراقی‌ها که متوجه قضیه شده‌اند، تانک ایرانی را به رگبار می‌بندند. داستان شروعی قوی دارد.

هرچند نویسنده در همان صفحات آغازین، گره داستان را زودتر از موعد لو می‌دهد: «همینطور که آرام پیش می‌رویم فکر وهم‌انگیزی در ذهنم خطور می‌کند: تمام دستگاه‌ها سالم است.

نیرو‌های پیاده هم در اطرافمان هستند، بنابراین... شاید این‌ها نیرو‌های خودی نباشند... شاید این‌ها عراقی باشند!» (صفحه ۱۰) در اینجا اگر نویسنده می‌توانست با استفاده از یک ایهام، قضیه عراقی بودن سرباز‌های اطراف تانک را در سطر‌های پایانی داستان مشخص می‌کرد، داستان ساختار محکم‌تری پیدا می‌کرد، اما قضیه‌ای که بیش از هر چیز در این سه داستان مشهود است، این است که هر سه داستان کتاب هنوز با داستان شدن فاصله دارند و همچنان خاطره باقی مانده‌اند، چون نویسنده اول شخص داستان‌ها را بدون مکث و خاطره‌وار تعریف کرده و پیش رفته است.

دوم اینکه در پرداخت هر سه داستان از توصیفات و فضاسازی لازم پرهیز کرده و تا پایان، مخاطب متوجه نمی‌شود که این داستان‌ها در کدام نقطه از جبهه‌های کشور اتفاق افتاده است و فصلی که داستان‌ها در آن رخ داده، چه فصلی از سال بوده یا هوا در چه وضعیتی است.

نکته بارز و جالب توجه این مجموعه داستان، اما تعلیقی است که نویسنده در هر سه داستان کتاب ایجاد کرده است تا مخاطب را به کنجکاوی وادارد و بدون خستگی، داستان‌ها را تا آخر دنبال کند. «در میان آتش» توسط دفتر ادبیات و هنر مقادومت انتشارات حوزه هنری در ۴۸ صفحه و با قطع رقعی منتشر شده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار