سرویس حوادث جوان آنلاین: دو سال قبل مأموران پلیس ورامین از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به ساسان ۳۲ساله بود که در یک حادثه تصادف عمدی زخمی شده و بعد از انتقال به بیمارستان فوت کردهبود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، یکی از دوستان ساسان مورد تحقیق قرار گرفت و مشخص شد، جعفر صاحب یک کارگاه تولیدی است که به خاطر اختلاف حساب ساسان را در یک تصادف عمدی به قتل رسانده است که بازداشت شد. او در بازجوییها گفت: «صاحب یک کارگاه تولیدی در پاکدشت هستم. مدتها بود با ساسان آشنا شدهبودم. چند بار به او جنس دادهبودم و ۶۰میلیون تومان طلب داشتم، اما هربار طلبم را از او میخواستم طفره میرفت. این شد که از کارگران کارگاه درخواست کمک کردم. قرار شد آنها او را سوار ماشین کنند و به کارگاه بیاورند. وقتی ساسان به کارگاه آمد سر صحبت باز شد، اما او فرار کرد. بلافاصله با ماشین دنبالش رفتم که حین تعقیب او را زیر گرفتم.»
با اقرارهای متهم، چهارکارگری که مقتول را به کارخانه بردهبودند بازداشت شدند و بعد از اقرار به جرمشان، جعفر به اتهام قتل عمد و آدمربایی، چهار کارگر دیگر به اتهام آدمربایی روانه زندان شدند. پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستادهشد و روز گذشته روی میز هیئت قضایی شعبهدوم به ریاست قاضی زالی و مستشار دلداری قرار گرفت.
ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و با انکار جرمش گفت: «ساسان را میشناختم و مدتی با او کار میکردم، اما آدرس دقیقی از او نداشتم و تنها چند شماره تلفن داشتم. روز حادثه در خانه خوابیده بودم که یکی از همسایههای کارگاه تماس گرفت و گفت یکی از کارگران کارگاه به نام محمد زخمی شده است. فکر کردم محمد در درگیری با دیگر کارگران زخمی شده که دقایقی بعد تماس گرفتند و گفتند محمد خونین روی زمین افتاده و حالش خوب نیست. همان موقع به کارگاه رفتم و محمد را سوار ماشین کردم تا به بیمارستان ببرم. پول زیادی همراه نداشتم به همین خاطر از محمد خواستم تا به خانهشان برویم و دفترچه بیمهاش را برداریم.»
متهم ادامه داد: «در حاشیه جاده ساسان را دیدیم که کنار جاده ایستاده بود. جاده سه لاین داشت، اما یکی از لاینها به خاطر توقف یک ماشین بسته شدهبود. میخواستم از قسمت دوربرگردان دنده عقب بروم که ناخواسته ماشین به ساسان برخورد کرد و او روی خاک کنار جاده افتاد. چون سرعت زیادی نداشتم فکر نمیکردم برایش اتفاقی بیفتد این شد که به راهم ادامه دادم. باور کنید هنگام رانندگی او را ندیدم و ناخواسته وی را زیر گرفتم.»
بعد از دفاعیات متهم، چهار کارگر دیگر نیز یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و تأیید کردند، متهم به خاطر اختلاف حساب از آنها خواستهبود مقتول را به کارگاه ببرند. سپس با فرار مقتول، متهم او را تعقیب کرده و در یک تصادف عمدی وی را به قتل رساندهبود.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.