جناب آقای شهباز به نظرشما باتوجه به نامگذاری شعارامسال آیا اساساً «جهش تولید » در کشورامکانپذیر هست؟
جهش تولید در کشور عزیزمان ایران اصلاً یک رویا نیست! ما می توانیم یک جهش عظیم که حضرت آقا دغد غه آن را دارندایجاد کنیم.همه چیز مهیا است، نیروی انسانی ماهر و جوان بیش از همیشه و منابعی در حدود نه برابر جمعیت کشور و همچنین حجم عظیمی نقدینگی و نهایتاً بازار۸۰میلیونی داخلی و ۶۰۰میلیون نفری منطقه می تواند نوید بخش آیندهای روشن در تولید کشور باشد به شرطی که این ظرفیتها بخوبی مدیریت شوند!
شما به عنوان یک کار شناس ومتخصص حوزه عمران ،مشکل اصلی در مسیر جهش تولید را چگونه ارزیابی می کنید؟
چندین مشکل اساسی وجود دارد ولی درآمدهای غیر تولیدی پول مهمترین مشکل است. سرمایه-گذاری بنیادی ترین بخش هر اقتصادی است. ذهنیتی خلاف رشد و توسعه علیه نظام سرمایه داری درکشور شکل گرفته و پولداری جایگزین سرمایه داری شده و محبوب گردیده است. به عبارتی کنز مالی و رسوب نقدینگی در سپردههای بانکی آنقدر محبوب است که تا امروز کسی جرات اینکه بخواهد ازحدود ۵۳۰هزار میلیارد تومان سپرده بانکی مالیات بگیرد را نداشته و چتر حمایتی بجای تولید، بربالای سرسپردههای بانکی گسترده شده که ابداً بخودی خود یک ریال ارزش افزوده ایجاد نخواهند کرد. این یعنی فشار حداکثری بر تولید و حمایت کامل از پولداری!! جالب است که بدانید در حالی که میانگین بازدهی تولید در صنعت حدود ۱۰درصد است، بازدهی بدون ریسک بانکی حدود ۱۸درصد وبالاتر بوده و این یعنی حرکت نقدینگی از بانک به تولید جز حماقت نخواهد بود.
این جهش های قیمتی که در بخشهایی مانند مسکن، ارز و طلا اتفاق میافتد آیا بر روی جهش تولید تأثیرگذار هستند؟
به طور کلی هر جهش قیمتی، جهش تولید را از بین میبرد!! تولید در پرتو ثبات اقتصادی می تواند دچار جهش شود. جهش های قیمتی در بخشهای مختلف اقتصادی بخصوص آنهایی که جز نیازهای ضروری بحساب میآیند، مثل مسکن که گاهی تا ۱۰۰درصد در یک سال رشد دارد نه تنها رقابت بخش تولید با بخش مسکن را غیر ممکن کرده است بلکه این جهش های غیر معقول بخش مسکن را هم با بحران رکود مواجه ساخته است. این موضوع بدیهی است که رقابت تولید با بخشهای سوداگری مثل مسکن، ارز و طلا ممکن نیست و باید مالیات بر سوداگری تصویب و به اجرا گذاشته شود.
علاوه بر بازارهای سوداگری که ذکر کردید در برخی از کالاهای تولیدی نیز جهش های قیمتی افسارگسیخته وجود دارد، علت چیست؟
بله، متاسفانه همین طور است!! اگر از جهش قیمت ارز به عاملی تأثیرگذار بگذریم، عدم نظارت برقیمتها این امر را تشدید کرده است. اقتصاد کشور ما به دلایلی از جمله تحریمها دچار انحصار در حوزه های مختلف شده است و عملاً رقابتی وجود ندارد. در اقتصاد انحصاری باید قیمت گذاری بر اساس بهای تمام شده به علاوه سود متعارف تولید انجام پذیرد و بر اجرای آن نظارت شود. قیمت گذاری افسارگسیخته هر بخش از اقتصاد و بخشهای مرتبط با آن را بدون شک دچار رکود می کند. در بهترین حالت صنعت ما با ۳۰درصد ظرفیت کار کند و قیمت گذاری غیر مسئولانه در سایر بخشها، بخشهای دیگررا نیز دچار رکود خواهد کرد.
به نظر شما افزایش دستمزدها که هر ساله با حواشی متعددی روبروست مانع جهش تولید است؟
اتفاقاً برعکس!! دستمزدهای موجود که بمراتب پایین تر از خط فقر است خود مانع بزرگی برای جهش تولید است. همه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که تمام حداقل حقوق کارگری حتی کفایت نیازهای طبیعی بشری را هم ندارد. فقط مسکن به تنهایی صد درصد دستمزدها را می بلعد و هزاران نیاز دیگربرای زمانی نامشخص به تعویق میافتد. در واقع با پایین نگهداشتن دستمزدها که متاسفانه موفقیت کارفرمایان محسوب می شود باعث سرکوب شدید تقاضا و قدرت خرید جامعه شده ایم!! هم اکنون هم هر کالایی با هر کیفیتی تولید شود، به علت دستمزدهای بسیار ناچیز قدرتی برای خرید آحاد مردم نیست.دستکاری نرخ ارز برای جایگزین کردن تقاضای خارجی با تقاضای سرکوب شده داخلی هم دو مانع بزرگ دارد؛ اول تحریمها و دوم هزینه های تامین مالی بسیار سنگین و غیر قابل رقابت. دولت کارفرمایی ما باید درک کند که تمام سرمایه گذاریها را نبود تقاضا از بین میبرد. دستمزدها باید تا ۲۵درصد هزینه های تولید باشند. وقتی تنها حدود ۷درصد هزینه های تولید دستمزد باشد، هر چه تولید شود، خریدار ندارد. دنیای کنونی دنیای کارگر صد دلاری نیست!!
با توجه به اینکه جنابعالی علاوه بر صنعت تولیدی در حوزه مسکن نیز صاحب نظر هستید نظر شما در مورد مهار افزایش قیمتها در بخش مسکن چیست؟
یکی از بخشهای مهم کشور و اقتصاد، مسکن است که حدود ۱۲۰۰صنعت با آن مرتبط است. هر اقدام نسنجیده ای در این حوزه می تواند کشور را با بحرانهای جدی مواجه سازد. بخش مسکن که روزگاری عامل محرک اقتصاد بود به دلیل افزایش قیمت افسار گسیخته و وجود حباب حدود4۰درصدی، دچارسنگین ترین رکود سالهای اخیر شده است و میلیونها فعال این بخش را با بحران مواجه کرده است.کلید جهش تولید در صنعت ساختمان بدون شک قیمت گذاری بر اساس بهای تمام شده و همچنین نظارت قانونگذار بر اجرای این قیمت گذاریها می باشد و اقدامات دیگر از جمله مالیات بر خانه های خالی و... به نظر نمیرسد که زیاد تأثیرگذار باشند.
باتشکراز ارائه نظرات وگفت وگو ی کارشناسانه ووقتی که در اختیار این رسانه گذاشتید، انشاالله بتوانیم در گفت وگوهای آینده در حوزه های مرتبط از ایده ونظرات جنابعالی بهره مند شویم.