سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: سند ملی موسیقی قرار است دوباره تدوین شود و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز آن را ابلاغ کند تا بالاخره بعد از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، موسیقی دارای یک سند اجرایی شود که در نقش قانون عمل میکند. پیروز ارجمند، مدیرکل سابق دفتر موسیقی ارشاد در گفتگو با «جوان» از چرایی تدوین این سند و دلیل طولانی شدن مسیر رسیدن به این سند گفته است.
سند موسیقی قرار است چه کارکردی برای موسیقی ایران داشته باشد؟
«سند ملی موسیقی» یک سند بالادستی است. این سندها در بستههای سیاستگذاری دارای ارزش فراوانی است، به خصوص در حوزه موسیقی که در تولید آن بخشهای مختلفی از ارشاد و صداوسیما گرفته تا حوزه هنری و بخش خصوصی و همه فعالان حیطه موسیقی با آن درگیر هستند. داشتن سند بالادستی باعث میشود اهداف، سیاستگذاریها و مشی حاکمیتی در حوزه موسیقی مشخص شود.
تدوین سند ملی موسیقی اولین بار در زمان مسئولیت شما در ارشاد تدوین شد؟
نه پیش از آن مطرح شده بود، اما در دوره تصدی من بازنویسی شد. اولین بار در دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد این طرح مطرح و تقریباً نهاییسازی شد، اما محتوای آن از سوی کنشگران موسیقی با انتقاد روبهرو شد و دوباره به مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری بازگشت و چند سالی روی آن کار و در سال ۹۳ آماده شد و باید ابلاغ میشد که این اتفاق رخ نداد.
تدوین سند کار زمانبری است یا بوروکراسی باعث شده که تا به امروز این سند ملی ابلاغ و اجرایی نشود؟
سند ملی موسیقی مانند سندهای ملی اقتصادی نیست که دارای پیچیدگیهای خاصی باشد. کار تدوین سند با یک تیم تخصصی چیزی بین شش ماه تا یک سال طول میکشد، اما در تدوین سند موسیقی نزدیک ۹ سال است که قرار بوده این سند آماده و ابلاغ شود. با توجه به اهمیت موسیقی در جمهوری اسلامی ایران و چالشهایی که بعد از انقلاب در حوزه موسیقی داشتهایم، به نظر میرسد باید در همان سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب این سند تدوین میشد، شاید این کار باعث میشد اکنون بسیاری از ابهامات فقهی درباره موسیقی حل شده بود.
چرا اینقدر تعلل وجود داشته؟ سندی که به گفته شما حداکثر یک ساله آماده شده چرا این همه سال معطل باقی ماند؟!
به نظرم یکی از دلایلش همان ابهامات فقهی است. مسئله وجود موسیقی، برگزاری کنسرتها و ارکسترها، نشان دادن ساز و تکخوانی بانوان از جمله موارد ابهامزاست که درباره آنها میان فقها و دستگاههای حاکمیتی نظرات مختلفی وجود دارد. همین مسئله وضعیت موسیقی را پیچیده کرده است. به نظرم شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل نداشتن شجاعت انجام این کار، سند موسیقی را ابلاغ نکرده است.
موسیقی و تولیدات آن از جمله پرمصرفترین محصولات هنری به شمار میرود، آیا این تعلل باعث ضربه به فعالیتهای حوزه موسیقی نشده است؟
ما در کشور حدود ۱۰۰ هزار نفر فعال حوزه موسیقی داریم که تقریباً میشود ۱۰۰ هزار خانواده که برای بیش از ۸۰ میلیون ایرانی و چندین میلیون فارسیزبان خارج از ایران محصول تولید میکنند. با این وجود موسیقی هیچ وقت در کشور جدی گرفته نشده است. تصمیمها در این حوزه اغلب با نظر مدیر کل یا چند دستگاه اجرایی گرفته میشود و نداشتن یک سند برای تصمیمگیریها باعث شده تا موسیقی در یک بلاتکلیفی باقی بماند. اهمال شورای انقلاب فرهنگی باعث شده این بلاتکلیفی بیشتر و بیشتر نیز شود.
از عمر دولت فعلی چیزی کمتر از یک سال باقی مانده است، آیا فکر میکنید که در این زمان کوتاه میشود کار سند موسیقی را به سرانجام رساند؟!
همان طور که گفتم تدوین سند در حوزه موسیقی چیز عجیبی نیست و زیر یک سال وقت میگیرد.
باید از شورای انقلاب فرهنگی پرسید چرا در تصویب و ابلاغ آن اینقدر تعلل میکند، با اینکه اصولاً در این شورا هیچ کسی پاسخگو نیست و شاید در گام دوم انقلاب باید ترکیب شورای انقلاب فرهنگی تغییر پیدا کند و متناسب با نیاز رو شود.
در دورهای که این سند را تدوین میکردید چقدر به نظرات اهل فن توجه داشتید؟
با توجه به اینکه نظر صاحبنظران را به صورت جامع در آن دیده بودیم، سند خوبی شده بود.
چرا همان سند تدوینی دوران احمدینژاد را استفاده نکردید؟
آن سند فوقالعاده کلیگویی بود و هیچ نقشه راهی نداشت. سند بالادستی یک دکترین حاکمیتی است که در یک حوزه خاص استراتژیها و تاکتیکها را مشخص میکند. آن سند هیچ پارادایمی نداشت و فقط به کلیگویی پرداخته بود، مثلاً از واژههایی در آن استفاده شده بود که تعریفی از آن نداشتیم. برای نمونه از واژه «موسیقی فاخر» استفاده شده بود، در حالی که هیچ مصداقی از موسیقی فاخر ارائه نشده بود. به نظرم اجرایی شدن آن سند حتی به سوءاستفاده عدهای از آن منجر میشد.
آن سند را چه کسانی تدوین کرده بودند؟!
اسامی چهرههای متعددی از اساتید سرشناس موسیقی در پای آن سند دیده میشود ولی به نظرم آنها متوجه نشده بودند که چه چیزی را تدوین کردهاند و کار برایشان نامشخص بوده است.
چه تضمینی وجود دارد که سند جدید نیز دچار این آفت نشود؟
باید قبل از اینکه سند ملی موسیقی ابلاغ شود، برای نظرخواهی در اختیار دانشگاهها و مراکز مرتبط غیر از شورای انقلاب فرهنگی قرار بگیرد تا از بیرون ایرادهای آن دیده شود. موسیقی در کشور نیازمند نگاه بهروز است و نمیشود بدون بهروز کردن دیدگاهها برای آن تصمیمگیری کرد. یادم است در دوره مسئولیتم در جلساتی که داشتم بارها از سوی دیگران با این سؤال مواجه شدم که بر اساس کدام سند عمل میکنم؟!
نبود سند باعث میشود تصمیمها درباره موسیقی سخت شود. الان با وجود شبکههای اجتماعی هر گونه تصمیم برای ممیزی بیاثر شده و اگر میخواهیم سندی کارآمد داشته باشیم به جای نگاه ممیزیگونه باید جنبههای آگاهیبخشی و شناخت موسیقی خوب را تقویت کنیم. اگر چنین نگاهی در تدوین سند موسیقی وجود نداشته باشد، قطعاً شکست خواهد خورد.