وقتی در مورد مشاغل روستایی سخن به میان میآید همگان میدانند به خاطر ظرفیتهایی که در روستاها وجود دارد میتوان با کمترین سرمایه، اما توجه ویژه به این مناطق و مدیریت خوب و کارآمد به نتایج شگفتانگیزی دست یافت.
طی یک دهه اخیر تسهیلات زیادی به روستاها تخصیص یافته، اما با بررسی نتایج کار معلوم میشود پرداخت تسهیلات به طرحهای اشتغالی تاکنون موفقیتآمیز نبوده است.
معمولاً طرحهای روستایی فقط به اشتغال ختم نمیشوند و با توجه به نیازهای دیگر، برنامهها باید به حفظ محیطزیست و ارزشهای قومی، فرهنگی و اجتماعی، افزایش عدالت اجتماعی و رفع محرومیت و نهایتاً جلوگیری از مهاجرت کمک کرده و مجموع این اهداف پیگیری و به نتیجه برسند.
یکی از بزرگترین معضلات در ایجاد اشتغال روستایی این است که وقتی بودجهای مصوب و به قول معروف، وامهایی برای حمایت از کارآفرینان در نظر گرفته میشود، روند پرداخت این وامها تعریف مشخصی ندارند و در مسیر پرداخت، آنقدر با موانع متعدد همراه میشوند که روستاییان عطای آن را به لقایش بخشیده و قید تولید و کار از این طریق را میزنند.
اگر مسئولان ادعا میکنند که ایجاد اشتغال و درآمدزایی ماندگار از جمله چالشهای پیشروی جوامع روستایی کشور است پس چرا هیچ کاری برای آن نمیکنند و بررسی تغییر و تحولات جمعیتی کشور در چند دهه گذشته به خوبی نشان میدهد، مسائلی مانند مهاجرت به شهرها، افزایش دستفروشی و رشد مشاغل غیررسمی به منظور ایجاد رفاه و تأمین معیشت بیش از اینکه به مسائل جغرافیایی و خشکسالی و کمبود منابع آب و زمین مربوط باشد به خاطر تعریف نشدن مشاغل جدید و بالا رفتن آمار بیکاری در این مناطق است.
آمارهای رسمی هم نشان میدهند که عمده بیکاری افراد در استانهای مختلف کشور به مناطق روستایی باز میگردد.
با اینکه طی دهههای اخیر و در دولتهای مختلف طرحهای «بنگاههای زودبازده»، «ضربتی اشتغال»، «خوداشتغالی»، «رونق تولید»، «طرحهای مشارکتی معاونت توسعه روستایی معاون اول ریاستجمهوری» و «طرحهای اشتغال فراگیر روستایی» را مطرح و بهزعم خودشان اجرایی هم کردهاند، اما نگاهی به حال و روز روستاها نشان میدهد هیچ یک از آنها نتوانسته در کمترین حد خود نیز نتایج مثبتی در پیداشته باشد.
درست دو سال پیش در چنین روزهایی بود که براساس دستور رئیسجمهور قرار شد ۱۲ هزار میلیارد تومان تسهیلات اشتغال روستایی تا پایان شهریور همان سال یعنی ۱۳۹۷ به طرحهای اشتغالی اختصاص یابد. در همان زمان هم ابهاماتی در زمینه پرداختهای وام اشتغال روستایی وجود داشت و هم نمایندگان مجلس در آن دوره و هم کارآفرینان بارها نسبت به این موضوع تذکر دادند. نکته حائز اهمیت این بود که گزارشها و آمارها نشان میدادند در همان موقع در برخی استانها از بین طرحهای معرفی شده تنها به ۷ تا ۸ درصد وام اشتغال پرداخت شده بود. این یعنی بازی متقاضیان و کارآفرینان با مسئولان و تسهیلات و بانکهای عامل برای پرداخت وامها همیشه یک بازی یک طرفه بوده که با برد دولت و بانک همراه است.
شاید بارها گفته شده سیستم بانکی در ارائه وامهای اشتغالزایی ضعف دارند و در تشکیل پرونده متقاضیان وام سختگیری میکنند. اما وقتی این درد هیچ زمان درمان نمیشود و کسی هم برای رفه مشکل پیش قدم نیست، میتوان به این نتیجه رسید که بیکاران روستایی واقعاً سرکارند.