کد خبر: 1008441
تاریخ انتشار: ۰۸ تير ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۶
شخصیت‌ها و فعالان سیاسی و اجتماعی به نامه‌نگاری شرم‌آور یک عنصر در سایه سیاسی واکنش نشان دادند
محمدعلی الفت‌پور محقق تاریخ معاصر هم در نامه‌ای به موسوی‌خوئینی‌ها نوشته است: «فرار رو به جلوی جنابعالی یک شگرد سیاسی و رسانه‌ای مرسوم در جریان موسوم به دوم‌خرداد بوده و است و همیشه به جای پیدا کردن دلیل اصلی مشکلات فکری و اجرایی مریدان اصلاح‌طلبتان به دنبال تخطئه غرض‌ورزانه از رهبری بودید؛ نه به آن موقعی که از سردمداران فتح لانه جاسوسی بودید نه به الان که به دنبال تحریک فشار اجتماعی برای وادار کردن نظام اسلامی به مذاکره با امریکا هستید.»
سرویس سیاسی جوان آنلاین: «مشکلات اقتصادی داریم، باید مذاکره کنیم، همه چیز تقصیر رهبری است» این سه گزاره‌ای است که اصلاح‌طلبان همیشه دنبال کرده‌اند و در نامه سرگشاده اخیر موسوی‌خوئینی‌ها به رهبری هم دنبال شده است. نامه او که در اختیار رسانه‌ها قرار داده شده، واکنش‌هایی را موجب شده است؛ واکنش‌هایی که تلاش می‌کند مغالطه‌ها، فرافکنی‌ها و اشتباهات تعمدی موسوی‌خوئینی‌ها را به او یادآوری کند و برای مردم برشمارد. برخی غرض شخصی موسوی‌خوئینی‌ها در برابر مقام معظم رهبری را بیان کرده‌اند.

نمی‌دانید که دولت تحت حمایت شما عامل این نابسامانی‌هاست؟

حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی که خطاب به موسوی‌خوئینی‌ها در همین زمینه نوشته، آورده است: «آقای خوئینی‌ها خطاب به رهبر معظم انقلاب می‌نویسد: «در ذهن این مردم باور‌هایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود به گونه‌ای روزافزون آسیب دیده و می‌بیند»! ایشان توضیح نمی‌دهد که این بی‌اعتقادی نسبت به اسلام و نظام و انقلاب است یا عملکرد برخی از مسئولان نظام؟! اگر بی‌اعتقادی نسبت به اصل نظام است، در مقابل ده‌ها نمونه اخیر که مردم با حضور چند‌ده‌میلیونی خود بر وفاداری و اعتقاد راسخ خویش به اسلام و انقلاب و مخصوصاً رهبر انقلاب تأکید ورزیده‌اند، چه پاسخی دارند؟! مثلاً درباره حضور چند‌ده‌میلیونی ملت از همه طیف‌ها در سوگ سپهبد شهید سردار سلیمانی چه پاسخی دارند؟! حمایت همه‌جانبه آنان از اقدامات نظام در مقابل باج‌خواهی امریکا و متحدانش را چگونه تفسیر می‌کنند؟! و... ما هم بر این باوریم که اعتقاد مردم آسیب دیده است، اما اعتقادشان به کدام مقوله با آسیب رو‌به‌رو شده است؟!»

او در ادامه افزوده است: «نوشته‌اند: «تورم روزافزون، همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده، نه تن‌ها زندگی امروز مردم را گرفتار دشواری‌های طاقت‌فرسا کرده که ناهنجاری در درون بسیاری از خانواده‌ها را گسترش داده و آنان را نگران آینده نامعلوم خود و فرزندانشان ساخته است! جناب خوئینی‌ها! تورم روز‌افزون و کاهش درآمد اقشار گسترده را چه کسانی به مردم مظلوم این دیار تحمیل کرده‌اند؟! یعنی حضرتعالی نمی‌دانید که دولت تحت حمایت شما و حزب و گروه شما عامل اصلی همه این نابسامانی‌ها و پلشتی‌هاست؟!»

یک نکته جالب هم در یادداشت شریعتمداری وجود دارد و آن نقل او از برخی اصلاح‌طلبان علیه نامه موسوی‌خوئینی‌ها به رهبری است تا جایی که یکی از آنان، این نامه را میخ آخر بر تابوت اصلاح‌طلبی دانسته است.
 
شریعتمداری می‌نویسد: «در همین فاصله که نامه ایشان منتشر شده و استقبال گسترده دشمنان را در پی داشته است، برخی از هم‌حزبی‌های بسیار نزدیک وی از تهیه و انتشار این نامه و مخصوصاً از اینکه نامه وی بازگو‌کننده آرزو‌های امریکا‌ست به شدت ابراز نگرانی کرده‌اند و یکی از آن‌ها نامه خوئینی‌ها را آخرین میخ به تابوت اصلاحات دانسته است. نگارنده در صورتی که این افراد اجازه بدهند - که امیدوارم بدهند- نام آن‌ها را فاش خواهم کرد.»

فرار رو به جلو شگرد همیشگی دوم‌خردادی‌هاست

محمدعلی الفت‌پور محقق تاریخ معاصر هم در نامه‌ای به موسوی‌خوئینی‌ها نوشته است: «فرار رو به جلوی جنابعالی یک شگرد سیاسی و رسانه‌ای مرسوم در جریان موسوم به دوم‌خرداد بوده و است و همیشه به جای پیدا کردن دلیل اصلی مشکلات فکری و اجرایی مریدان اصلاح‌طلبتان به دنبال تخطئه غرض‌ورزانه از رهبری بودید؛ نه به آن موقعی که از سردمداران فتح لانه جاسوسی بودید نه به الان که به دنبال تحریک فشار اجتماعی برای وادار کردن نظام اسلامی به مذاکره با امریکا هستید.»

او در ادامه نوشته: «در هفت سال اخیر اگر اجازه و مجال از سخن گفتن و تحلیل کردن و بیان نظر کسی محروم شده، این انقلابیون و متخصصان متدین و حزب‌اللهی جوان این مرز و بوم بودند که به هر بهانه واهی و بی‌ارزشی رانده و سرکوب شدند.»

و در نهایت از انگیزه شخصی موسوی‌خوئینی‌ها برای انتقاد از رهبری می‌نویسد: «این آشی که به زور و تزویر یک ملت را سر آن نشاندید، آنقدر شور شده که صدای خودتان را هم درآورده و به شما حق می‌دهم که فرصت مناسبی است برای انتقام‌گیری از رهبری که سال‌هاست حقد و کینه او را در دل دارید. نه به خاطر وضعیت فعلی کشور که به خاطر قرار ندادن شما در جایگاه رئیس قوه قضائیه در سال‌های ابتدایی رهبری، نه به خاطر معیشت مردم که به خاطر مقابله با انحرافات فکری، سیاسی و اقتصادی جریان منتسب به شما و یاران غارتان جناب خوئینی‌ها حداقل ۳۱سال از ۴۱سال انقلاب سکان کشور به دست همین صاحبنظرانی است که در نامه‌تان سنگشان را به سینه زده‌اید، پس در فصل حساب و کتاب زیر میز نزنید که مردم مجدانه قصد دارند ورق را به نفع خط اصیل امام و شهیدان برگردانند.»

به جای نامه‌نگاری پاسخگو باشید

حجت‌الاسلام سیدرضا تقوی، نماینده مردم تهران هم گفته است: «افرادی که الان مدعی هستند و مواردی را درباره مشکلات اقتصادی مردم ذکر می‌کنند، باید پاسخگوی وضع موجود باشند. دولت فعلی مورد حمایت همین آقایان بوده است، از این رو به جای آنکه در گوشه‌ای بنشینند و از دیگران بخواهند که پاسخگوی وضع موجود باشند، باید طرح و برنامه برون‌رفت از مشکلات اقتصادی را به دولت مورد حمایت خود ارائه دهند.»

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزوده است: «بر این اساس، بهتر بود که موسوی‌خوئینی‌ها به جای نوشتن نامه خطاب به رهبر معظم انقلاب، پیشنهادات خود برای بهتر شدن اوضاع کشور را خطاب به دولت مورد حمایت‌شان ذکر می‌کرد. خوب است که موسوی‌خوئینی‌ها، همفکرانش در مجمع روحانیون مبارز و تشکل‌های جریان اصلاحات را گرد هم آورد و در آنجا بحث و تبادل نظر کنند و پیشنهادات خود را به دولت برای رفع مشکلات کشور ارائه کنند.»

او همیشه با رهبری مشکل داشت

حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی هم با اشاره به نامه اخیر سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها عضو مجمع روحانیون مبارز به رهبر انقلاب اظهار داشت: «مخالفت یا دشمنی آقای موسوی‌خوئینی‌ها با مقام معظم رهبری از قبل انقلاب و دوران حزب جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست. مخالفت‌های سرسخت ایشان با حزب جمهوری اسلامی و امثال مقام معظم رهبری و شهید بهشتی در صحبت‌ها و موضع‌گیری‌های آن وقت ایشان کاملاً مشخص و در تاریخ ثبت است.»

ترقی با بیان اینکه مخالفت ایشان با انتخاب مقام معظم رهبری به عنوان ولی فقیه در مجلس خبرگان هم کاملاً نشان‌دهنده این مسئله است، تصریح کرد: «اینکه ایشان می‌خواهد تمام مشکلاتی که ناشی از عملکرد وابستگان به جریان مجمع روحانیون در کشور است و نقش اصلی را اصلاح‌طلبان در پدید آمدن چنین شرایط اقتصادی در کشور بر عهده دارند به گردن مقام معظم رهبری بیندازد، امر مستمری است که نشان‌دهنده واقفیه بودن این جریان و عدم التزامش به ولایت فقیه بعد از حضرت امام (ره) است.»

عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی ادامه داد: «نکته دیگر اینکه ایشان تصور کرده که مردم در کشور ما متوجه این نیستند که تحریم‌ها، نابسامانی‌ها و فشار‌های اقتصادی همگی ناشی از عدم اجرای سیاست‌های اقتصادی مقام معظم رهبری و تکیه دوستان ایشان به غرب، امریکا، اروپا و بیگانگان و حتی نامه طرفداران میرحسین موسوی به امریکایی‌ها برای تشدید تحریم‌ها علیه ملت ایران است.»

اصلاح‌طلبان چه می‌گویند، ما مقصریم

صادق زیباکلام، استاد اصلاح‌طلب دانشگاه تهران درباره نامه اخیر موسوی‌خوئینی‌ها به رهبر انقلاب می‌گوید: «آقای موسوی‌خوئینی‌ها در نامه اخیر خود به رهبر انقلاب مشکلات امروز جامعه را نقد کرده است که چنین نقد‌هایی را خیلی‌های دیگر از جمله من هم کرده‌ام و امر عجیب و تازه‌ای نیست. هنر موسوی‌خوئینی‌ها این است که هر چند وقت یک بار انگشت اتهام را به سمت یکی از شخصیت‌های نظام نشانه می‌گیرد و روزی علیه آقای هاشمی سخن می‌گوید و روز دیگر خطاب به رهبری مشکلات را گوشزد می‌کند، در صورتی که اگر قرار باشد در دادگاهی متهمان به وجود آمدن وضع کنونی احضار شوند، نخستین فردی که باید در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود، خود آقای موسوی‌خوئینی‌هاست. او بخشی از گفتمان انقلاب را که برگزاری انتخابات آزاد، نبود زندانیان سیاسی، برگزاری آزاد تجمعات و از این دست معیار‌های آزاداندیشانه بود، نابود کرد. من از او می‌پرسم که آقای موسوی‌خوئینی‌ها آیا شما در به وجود‌آمدن شرایط امروز هیچ نقشی نداشتی؟».

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: «خطای دیگر او این بود که در قبال مسائل مهم این کشور سکوت کرد. باز هم از آقای موسوی‌خوئینی‌ها می‌پرسم که شما در سال ۷۶ کجا بودی و چرا هیچ موضعی نگرفتی؟ در دی ۹۶ و آبان ۹۸ چه می‌کردی؟ واقعیت این است که ما همه مقصریم، منِ صادق زیباکلام، عباس عبدی، تاجزاده، اصغرزاده، خاتمی و بسیاری دیگر در ایجاد شرایط امروز مقصریم، اما تردید نکنید که بیش و پیش از همه ما بزرگ‌ترین مقصر خودِ آقای موسوی‌خوئینی‌هاست. اینکه طوری رفتار کنیم که انگار همه این مشکلات یک‌شبه ایجاد شده و خودمان به طور مستقیم یا غیرمستقیم در بحران‌های کنونی ایران نقش نداشته‌ایم، جز فرافکنی و فرار از مسئولیت، چیزی نیست. موسوی‌خوئینی‌ها آرمان‌های انقلاب را زیر پا له و انقلاب را فدای اهداف و امیال خود کرد و عامل اصلی تحریف گفتمان انقلاب خود اوست.»

زیباکلام در پایان با ذکر خاطره‌ای درباره شخصیت موسوی‌خوئینی‌ها ادامه می‌دهد: «در انتها باید بگویم که موسوی‌خوئینی‌ها متکبرترین فردی است که به عمر خود دیده‌ام. به یاد دارم یکی از دانشجویانم بر موضوع تسخیر سفارت امریکا کار می‌کرد و موفق شد با افرادی، چون عباس عبدی، محسن میردامادی، محمود احمدی‌نژاد و معصومه ابتکار درباره آن موضوع گفتگو کند. او گفت که اگر بتوانم با آقای موسوی‌خوئینی‌ها هم گفت‌وگویی انجام دهم، پروژه‌ام کامل می‌شود، به همین دلیل از من خواست کرد که برای راضی کردن موسوی‌خوئینی‌ها تلاشی بکنم. من هم نامه‌نگاری‌های متعدد با او و دفترش انجام دادم و درخواست کردم که به چند پرسش این دانشجو پاسخ دهد و حتی از طریق دانشگاه تهران هم برای او نامه‌ای ارسال شد، اما او حتی پاسخ نداد که می‌خواهد مصاحبه کند یا نه، یعنی حتی به خودش زحمت نداد که بگوید وقت ندارم و مصاحبه نمی‌کنم. او اگر روزگاری ادعای استکبارستیزی داشته، بهتر است در ابتدا با استکبار درونی خود مبارزه کند.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار