جوان آنلاین: در صفحات ۳۳۲ و ۳۳۳ از فصل ۱۲ کتاب جان بولتون روایت او را از تصمیمگیری اتاق حوادث برای افزایش تحریمهای نفتی ایران و اعطای معافیتهای نفتی میخوانیم. او این کار را به دلیل تأثیر تحریم نفتی ایران بر بازار جهانی کاری پیچیده میخواند و معتقد است شخصیت بیثبات و ناقاطع ترامپ موجب شکست این تحریمها شد. بولتون همچنین از قول کشورهای عرب تولیدکننده نفت برای جبران تولید نفت ایران در بازار جهانی و تردید پمپئو در این قول خبر داده است. بخشی از روایت بولتون را بخوانید:
یکی از موضوعات مهمی که باید به سادگی حل میشد، اما از طاقتفرساترین مسائل شد، فشار به صنعت نفت ایران بود. همیشه استدلال رایج در برابر هرگونه پیشنهادی برای تشدید تحریمهای نفتی علیه ایران (یا ونزوئلا) این بود که قیمت جهانی نفت به طرز چشمگیری افزایش مییابد. بیشتر این جار و جنجالها از سوی منوشین و وزارت خزانهداری بود که یک منبع غیرمتخصص در بازارهای جهانی نفت هستند. لری کادلو، رئیس شورای ملی اقتصادی، ریک پری، وزیر انرژی و کوین هاست، رئیس شورای مشاوران اقتصادی، مکرراً استدلال میکردند که ذخیره و سطح ظرفیت جهانی، اثرات تحریمهای سختتر بر قیمت نفت را کاهش خواهد داد. هاست با تأکید بر آماری جالب نشان داد از زمان افزایش تولید نفت داخلی امریکا در دوره ترامپ، اثرات کاهش فروش نفت ایران در نتیجه حذف معافیتهای نفتی تهران کماثر شده است...
اما استدلال منوشین وزنه مخالفان در جلسه را سنگین کرد چراکه ترامپ همواره معتقد بود متحدان ما در برابر ایران اقدامات کافی را انجام نمیدهند. این قطعاً در مورد ایران صادق بود. فرانسه، آلمان و انگلیس به جای فشار بر ایران وقت را صرف نجات توافق هستهای با ایران میکردند. نه اروپاییها و نه امریکاییهایی که از توافق اوباما حمایت میکردند اعتقادی نداشتند که تحریمهای یکجانبه امریکا میتواند اقتصاد ایران را ویران کند و به همین خاطر با تشدید تحریمها مخالف بودند. نظرات برای تصمیمگیری در خصوص سختتر کردن تحریمها متنوع بود. اگر تندروها ترامپ را ترغیب میکردند که به حرفهای منوشین کمتر اهمیت دهد، ما شاهد سقوط اقتصادی در ایران میبودیم، اما اینطور نشد چراکه شخصیت ترامپ به گونهای است که میتواند سیاستهای تازهای را آغاز کند، اما به دلیل عدم ثبات، قاطعیت و اراده باعث شکست آن سیاستها میشود. درباره تصمیم به تحریم ایران هم همین مسئله صادق بود.
یک راه فرار اصلی برای ایران، معافیتهای نفتی اعطا شده به هشت کشور تایوان، چین، هند، ژاپن، کرهجنوبی، ایتالیا، یونان و ترکیه بود که در ضمن اعمال مجدد تحریمها در نوامبر سال ۲۰۱۸، شش ماه پس از خروج امریکا از توافق هستهای، به اجرا درآمد. تایوان، یونان و ایتالیا به سرعت خرید نفت از ایران را متوقف کردند، بنابراین معافیت مجدد به آنها داده نشد، اما بوروکراتهای ایالتی با بیان اینکه منافع کشورهایشان به جای منافع ایالات متحده در معرض خطر است، دلایل بیپایانی را مثل «اثر گذاشتن بر مشتری ها»، «مهم بودن هند» یا «اهمیت ژاپن» برای گسترش معافیتهای تحریمی پیدا میکردند. یکی از بدترین موارد از این دست هندیها بودند. آنها نفت را به قیمت پایینتری نسبت به قیمت بازار از ایرانیها میخریدند و به همین خاطر تحریمها را به ضرر خود میدانستند. آنها شکایت میکردند که نهتنها باید تأمینکننده جدید بیابند بلکه منابع جایگزین ایران نفت را با قیمت روز بازار، عرضه میکنند. این که هند چنین استدلالی را مطرح کند، قابل درک بود، اما درکش سخت بود که بوروکراتهای امریکایی نیز در همدلی با هند همان استدلالها را مطرح میکردند...
پمپئو نیز در میان فشارهای متضاد گرفتار و مستأصل شده بود. او هم شک داشت که کشورهای عرب تولیدکننده نفت واقعاً به وعدههایشان عمل کنند و برای جبران کمبود نفت ایران تولید را افزایش دهند. اگر این اتفاق نمیافتاد مطمئناً قیمت جهانی نفت افزایش مییافت. ترامپ نیز با اینکه هر روز نظرش درباره مسائل تغییر میکرد، اما در خصوص پایان دادن به معافیتهای تحریمی اصرار داشت.