سرویس ایران جوان آنلاین: با اینکه مهاجرت روستاییان به شهرها از حدود یک قرن پیش در ایران آغاز شده و با افزایش جمعیت شهرنشین و به خاطر عدم وجود امکانات مناسب، محلههای حاشیهنشینی و فقر افزایش یافته است، اما طی سالهای اخیر موضوع مهاجرت معکوس در حال وقوع است که پدیده نوظهوری به شمار میآید. اتفاقی که میتواند به مرور به عنوان یک جریان تأثیرگذار بر جامعه روستایی تبدیل شود. هر چند معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری با اشاره به افزایش مهاجرت معکوس به روستاها، معتقد است که وضعیت جمعیت روستاها بهتر شده است، اما نباید فراموش کرد، همانطور که مهاجرت از روستا به شهر تبعات جبران ناپذیری به همراه دارد، اگر علل بازگشت شهرنشینان به روستاها و نیازهای آنان برای ماندگاری در روستاها مورد بررسی قرار نگیرد به مراتب معضلات و مشکلات بیشتری به همراه خواهد داشت.
در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی میکنند. این ارقام اصلاً آمار مناسبی نیست. چون مسیر آبادانی شهرها از روستاها میگذرد و اگر روستاها زنده نباشند، شهرها نیز نمیتوانند به خوبی مسیر توسعه و آبادانی را طی کنند.
مهاجرانی که طی یک قرن اخیر خانه و کاشانه پدری خود را در روستاها ترک کرده و اکثر آنها بدون هیچ برنامه مشخصی راهی شهرها شدند چه در مبدأ و چه مقصد، مسائل و مشکلاتی را به وجود آورند که هم گریبان خودشان را گرفته و هم گریبان شهر نشینان را بروز نابسامانیهای متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیطزیست، به وجود آمدن مشاغل کاذب و بزه کاری و ناهنجاریهای اجتماعی، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی در روستاها فقط بخشی از نتایج مهاجرت است. اما وقتی از مهاجرت معکوس صحبت به میان میآید، نباید فراموش کرد که این اتفاق هم نیازمند زیرساختهایی است تا مثل مهاجرت، مبدأ و مقصد را دچار مشکل نکند.
در مهاجرت معکوس، عواملی، چون سطح توسعه در روستاها، شرایط زندگی شهری، میزان درآمد مهاجران و تعلّق قومی و محلّی برای به نتیجه رسیدن این بازگشت مؤثر است. اما امروز و با توجه به مشکلات شدید اقتصادی، اکثر مسئولان هر بازگشتی را به عنوان مهاجرت معکوس در نظر گرفته و شادکام از اینکه جمعیت شهرها کم میشود، هرگز از وضعیت آینده روستاها حرفی نمیزنند.
مسئولان از آرزوهایشان میگویند
بیشک اشتغال، پایه و اساس توسعه به شمار میآید و روستاها هم از این امر مستثنی نیستند. اما با توجه به اینکه اشتغال روستایی تعریفی جدای از اشتغالهای دیگر دارد، بنابراین با بیتوجهی به منطقه و اقلیم، شغلهای بومی و آبا و اجدادی و همچنین حضور زنان در کنار مردان، نمیتوان از اشتغال صحبت کرد. به همین دلیل است که به ندرت مسئولان پشت میزنشین شهری توانستهاند طرحی جامع و کارآمد در زمینه ایجاد اشتغال برای روستاها آماده کنند.
روز گذشته که معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری به ایلام سفر کرده بود با بیان اینکه استفاده از صندوقهای خرد کارآفرینی بسیار مورد تأکید معاونت توسعه روستایی است، گفت: «تخصیص و جذب اعتبارات طرح اشتغال روستایی میتواند بیکاری روستاییان را کاهش دهد.»
محمد امید با اشاره به اینکه علاوه بر زیرساختهای عمرانی روستاها باید به زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنها نیز توجه شود، افزود: «براساس آمارهایی که امروز در دست است شرایط روستاهای کشور با گذشته قابل مقایسه نیست. آمارها و بررسیهای اولیه از اجرای طرح اشتغال روستایی نشان میدهد که مهاجرت معکوس شکل گرفته و وضعیت جمعیتی روستاها در کشور بهتر از گذشته شده است.»
شاید معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری در مورد بهتر شدن وضعیت روستاها از نظر جمعیتی درست بگوید، اما نباید فراموش کرد که مهاجران به سمت روستاها دوباره نیازمند بهداشت و درمان و شغل و امکانات دیگر هستند. بخصوص اینکه این افراد داشتههای شهرها را هم تجربه کردهاند و حالا نمیتوان به راحتی آنها را راضی نگه داشت. متأسفانه اکثر مسئولان به جای اینکه در مورد اقدامات انجام شده و کارهای به نتیجه رسیده خودشان حرف بزنند از آرزوهایشان میگویند. رویای اگر اعتبارت برسد و اگر در راه اشتغالزایی صرف شد و اگر زیرساختهای فرهنگی و ورزشی و آموزشی و بهداشتی مهیا شوند و هزاران اگر دیگر که اگر عملی شوند، حتماً وضعیت روستاها دگرگون میشود و میتوان به مهاجرتهای معکوسِ بدون عواقب دلخوش کرد. برای آغاز بازگشت مجدد مهاجران به وطن اصلی خود باید به ابتدا به توسعه روستاها پرداخت که در کمال تأسف امروز بسیاری از روستاهای کشور از امکانات خوبی برخوردار نیستند. مهاجرت معکوس تنها با توانمندسازی و توسعه روستایی امکانپذیر خواهد بود و بس.