سرویس حوادث جوان آنلاین: ۷تیرسال۹۷ مأموران پلیس از مرگ مشکوک زن ۴۵ساله به نام مهراوه در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل شوهر آن زن که در محل حاضر بود، مورد تحقیق قرار گرفت و مدعی شد همسرش به خاطر مصرف قرص خودکشی کرده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه شوهر آن زن با مراجعه به ادارهپلیس از مرد جوانی به نام عادل شکایت کرد و گفت این مرد با همسرش رابطه داشته و مسبب مرگ او بوده است. با این ادعا، دختران زن جوان نیز مورد تحقیق قرار گرفتند و یکی از آنها در توضیح به مأموران گفت: «مدتی قبل متوجه شدم مادرم با عادل رابطه دارد. او برای اینکه بتواند با مادرم ازدواج کند، پیشنهاد قتل پدرم را داده بود، اما مادرم قبول نمیکرد. مادرم خیلی تحت فشار بود احتمال میدهم همین موضوع باعث شد تا او خودکشی کند.» این دختر ادامه داد: «ما میدانستیم مادرم با آن مرد رابطه دارد ولی پدرم از این موضوع اطلاعی نداشت. خیلی سعی کردیم او رابطهاش را با آن مرد قطع کند، اما بیفایده بود تا اینکه فهمیدیم درخواست طلاق داده و آن مرد برای مادرم وکیل گرفته است.»
بعد از این توضیحات و ادعای خودکشی از سوی خانواده زن جوان، پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد آن زن بر اثر انسداد مجاری تنفسی فوت کرده است. بنابراین با رد شدن فرضیه خودکشی، پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار پلیس قرار گرفت و خانواده مقتول مورد تحقیق قرار گرفتند تا اینکه پدر مهراوه به قتل دخترش اعتراف کرد. او در بازجوییها گفت: «وقتی علت درخواست طلاق دخترم را فهمیدم سعی کردم او را از تصمیمش منصرف کنم تا زندگیاش به هم نخورد، اما او قبول نمیکرد و میگفت شوهرش را دوست ندارد. این گذشت تا اینکه روزی عادل تماس گرفت و گفت «در برابر طلاق دخترت مقاومت نکن و من او را دوست دارم!» این شد که به خانه مهراوه رفتم و گفتم به آن مرد اعتماد نکن. او اگر مرد خوبی بود سراغ زن متأهل نمیآمد و زندگیات را بهم نمیزد، اما دخترم گوشش به این حرفها بدهکار نبود این شد که عصبانی شدم و او را کشتم.»
با توضیحات مرد سالخورده تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه بعد از اعلام گذشت از سوی اولیایدم مشخص شد، مرد سالخورده ساعت وقوع حادثه در خانهاش بوده و برادر مقتول به محل حادثه رفته است.
با بدست آمدن این اطلاعات این بار برادر مقتول به نام فرامرز به عنوان مظنون به قتل بازداشت شد تا اینکه در روند بازجوییها مأموران دریافتند او قاتل خواهرش بوده و پدر وی به خاطر اینکه پسرش در آستانه ازدواج بوده قتل را گردن گرفته است.
بنابراین فرامرز تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: «آن روز به خانه خواهرم رفتم تا او را از تصمیمش منصرف کنم. وقتی مهراوه را دیدم از او خواستم رابطهاش را با آن مرد قطع کند، اما مهراوه با تندی جوابم را داد و گفت شوهرش را دوست ندارد. هر چقدر سعی کردم او را متقاعد کنم که با این کارش آبروی خانوادگی ما را میبرد، بیفایده بود و شروع به داد و فریاد و فحاشی کرد. دستانم را روی دهانش گذاشتم تا همسایهها صدای او را نشوند که در یک لحظه متوجه شدم دیگر نفس نمیکشد.»
برادر مقتول در آخر گفت: «از مرگ خواهرم خیلی ناراحت هستم. من قصد کشتن او را نداشتم و میخواستم از شرافت خانوادهام دفاع کنم.»
همزمان با ادامه تحقیقات اولیایدم پسرشان را بخشیدند و بدین ترتیب پرونده متهم پس از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان فرستاده شد و متهم به زودی در شعبهدوم دادگاه از جنبه عمومی جرم محاکمه میشود.