سرویس سیاسی جوان آنلاین: از زمانی که دولت ترامپ از برجام خارج شده است، مهمترین مسئله بین ایران و امریکا بازگشت تحریمهایی بود که اقتصاد ایران را با مشکل روبهرو کرده و منجر به فشار شدید روی اقتصاد ایران شده است. حالا هم بحث بازگشت تحریمهای تسلیحاتی اتحادیه اروپا دوباره داغ شده و امریکا تلاش میکند قطعنامه جدیدی برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب برساند.
در میانه این دعوا شاید نکتهای که کمتر مورد توجه افکار عمومی و به خصوص رسانهها قرار گرفته تحریمهای اتحادیه اروپاست. اساساً از آنجا که همیشه تحریمهای امریکا موجب مشکلات فراوان اقتصادی برای ایران شده و جلوی فروش نفت و تبادلات مالی را گرفته، تحریمهای اتحادیه اروپا چندان در چشم رسانههای ایرانی جدی جلوه نمیکند.
این در حالی است که اتحادیه اروپا در کنار امریکا تحریمهای متنوعی در حوزههای گوناگون از جمله بحث خرید تجهیزات حساس، خرید رایانههای ویژه و حتی گرافیت و فلزات ویژه وضع کرده است، حتی تحریمهای نفتی و گازی اتحادیه اروپا که هم اکنون در سایه برجام تعلیق شدهاند نیز تا مدت هشت سال میتوانند بازگردند، البته در این میان به دلیل اینکه تحریمهای امریکا تاثیرگذارتر از نمونههای اروپایی است، کمتر کسی فرصت صحبت درباره آنها را به خود داده است.
هم اکنون هم میتوان مهمترین تحریمهای موجود در اروپا را منع خرید تسلیحات از کشورهای اروپایی و منع خرید تجهیزات حساس بدون تأیید شورای امنیت دانست.
تفاوت اروپا و امریکا در ایجاد فشار تحریمی چیست
مهمترین نکتهای که در خصوص تحریمهای اتحادیه اروپا با امریکا وجود دارد، دامنه تاثیرگذاری و نحوه وضع یا برداشته شدن آنهاست. اتحادیه اروپا به طور رسمی این ابزار را تنها در سال ۱۹۹۳ با پیمان اتحادیه اروپا یا پیمان ماستریخت و پدیدآیی سیاست مشترک خارجه و امنیت در اختیار گرفت. تحریمهای قبلی بیش از آنکه بر موضع مشترک مورد توافق کشورها پس از جلساتی در بروکسل استوار باشد، بر همکاری شکننده کشورهای عضو این اتحادیه در حوزه سیاست خارجی مبتنی بود.
مبنای حقوقی اتحادیه اروپا برای وضع تحریمها (یا طبق اصطلاحات خود اتحادیه اروپا اقدامات محدودکننده) ترکیبی از بندهای پیمان ماستریخت است که رأیگیری توسط اکثریت ذیصلاح را مجاز میداند. به رغم این، رسم نهادینه شده در این اتحادیه این است که هر گونه تصمیم برای وضع یا رفع تحریمها به اتفاق آرا گرفته شود.
تحریمهای اتحادیه اروپا باید در راستای تحقق اهداف سیاست خارجی این اتحادیه که در بند ۱۱ پیمان ماستریخت به آنها اشاره شده، باشند. این اتحادیه در طول سالهای گذشته ادعا کرده از تحریمها برای حمایت از دموکراسی و حاکمیت قانون در راستای مقابله با تکثیر سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم و انتقالهای دموکراتیک استفاده کرده است.
هنگامی که در شورای اتحادیه اروپا تصمیمی برای وضع یک تحریم خاص گرفته میشود، ممکن است به دخالت بیشتر کمیسیون اروپا یا ۲۸ عضو این اتحادیه نیاز باشد. کمیسیون اروپا، به عنوان هیئت اصلی مدیریتی اتحادیه اروپا مسئولیت اجرای اقدامات اقتصادی یا مالی این اتحادیه را از طریق یک قانون مربوط به شورای اتحادیه اروپا به عهده دارد و کشورهای عضو باید ممنوعیتهای تسلیحاتی و قوانین منع روادید را اجرا کنند، چراکه این تحریمها در حوزه صلاحیت آنهاست. با آنکه این اقدام رسماً شامل یک گام دیگر میشود، هرگز موردی نبوده که یک تصمیم شورای اتحادیه اروپا در کمیسیون این اتحادیه یا مکانیسمهای کشورهای عضو به اجرا درنیاید.
علاوه بر این، تحریمهای اتحادیه اروپا تنها در حیطه قضایی کشورهای عضو این اتحادیه قابل اجرا هستند که برعکس امریکاست، به عنوان مثال تحریمهای مالی امریکا مانند تحریمهای CISADA در سال ۲۰۱۰ تمامی بانکهایی را که با برخی مؤسسات مالی ایرانی مبادله انجام میداد هدف تحریم قرار میداد، صرفنظر از اینکه آن بانکها در قلمرو قضایی امریکا باشند یا خیر.
به این ترتیب میتوان گفت که در اروپا هم وضع تحریمها و هم رفع آنها تنها به یک عامل نیاز دارد: اراده سیاسی اعضای اتحادیه اروپا. این اتحادیه با یک تصمیم به اتفاق آرا در شورای اتحادیه اروپا میتواند تحریمها را تعلیق یا تمامی آنها را معلق کند. همین مسئله هم سبب میشود تا کشور تحریم شونده با گفتار کمتری روبه رو شود.
تحریمهای اروپایی؛ مستمسکی برای حفظ برجام
حالا در موضوع تمدید تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل متحد و فشاری که امریکا برای عملی شدن آن به متحدان اروپایی خود وارد میکند، کشورهای اروپایی به مسیری فکر میکنند که بتوانند رفتار خود را هم در مقابل ایران و هم در مقابل امریکا توجیه کنند. در حقیقت تحریمهای فعلی اتحادیه اروپا به اروپاییها این فرصت را خواهد داد که هم خشم امریکا را بیشتر نکنند و هم جلوی هر گونه واکنشی را که بتواند سبب واکنش سخت ایران شود بگیرند.
ایران تاکنون بارها تأکید کرده که هر گونه تلاش برای بازگشت تحریمهای یکجانبه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد به جهش برنامه غنیسازی ایران منجر میشود. با توجه به اینکه ایران هم اکنون بخش زیادی از سانتریفیوژهای خود را بار دیگر در سایتهای فردو و نطنز بازسازی کرده چنین اتفاقی در کوتاهترین مدت ممکن میتواند روی دهد.
اروپاییها یکبار در زمستان سال گذشته اعلام کردند که به دنبال راهاندازی فرآیند اسنپ بک برای بازگشت تحریمها هستند، با این حال چشمانداز فروپاشی برجام و تبعات امنیتی آن برای کشورهای اروپایی به قدری جدی و وحشتناک بوده که از آن زمان تاکنون این فرآیند تقریباً در حالت فریز قرار گرفته است.
به ایت ترتیب به اوج رسیدن تلاشهای امریکاییها، اروپاییها را بار دیگر در یک انتخاب حساس قرار میدهد. وجه مثبت این ماجرا این است که برخلاف ماجرای راهاندازی حساب مشترک برای جریان یافتن پول نفت هیچ موسسه اروپایی در خطر تحریم قرار ندارد.
مهمترین واکنش اروپاییها تاکنون در خصوص تفسیر حقوقی امریکا، ابراز پایبندی لفظی به برجام و اعلام پایبندی به تحریمهای تسلیحاتی اروپا بوده است. اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۷ و برای اجرایی کردن قطعنامههای شورای امنیت، مقرراتی را در خصوص صادرات کالاهای نظامی یا با کاربرد دوگانه به ایران وضع کرده بود.
بر اساس برجام این تحریمها تا سال ۲۰۲۳ میلادی ادامه خواهد یافت. از سوی دیگر تحریمهای غیرالزامآور شورای امنیت علیه برنامه موشکی ایران ادامه خواهد یافت، از این رو اروپا میداند که حداقل از سوی کشورهای عضو این اتحادیه سیل سلاح به سمت ایران سرازیر نخواهد شد، از سوی دیگر اروپا همچنان موضع همدلانهای را با امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص ارائه لایحهای برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران خواهد داشت. تاکنون فرانسه و انگلستان از آمادگی خود برای بررسی پیشنویس این لایحه خبر دادهاند، با این حال این موضع همدلانه درد امریکا را درمان نخواهد کرد، چراکه همچنان شمشیر وتوی روسیه و چین بر سر امریکا سنگینی خواهد کرد. امریکاییها انتظار دارند اروپا تفسیر حقوقی آنها را از برجام بپذیرد و اجازه بازگشت تمام تحریمها علیه ایران را بدهد.
به طور حتم اروپاییها رفتار نخوتآمیز ترامپ را در سال ۲۰۱۸ فراموش نکردهاند؛ زمانی که تمام تلاشهای آنان برای بقای برجام و حتی پیشنهاد مذاکره مجدد در خصوص برخی بندها عملاً ناکام ماند، حال به نظر میرسد شاید اروپاییها بخواهند تلافی گذشته را دربیاورند.
از سوی دیگر برخلاف سالهای گذشته امکان بازی دو سر برد برای اروپاییها وجود دارد؛ از یک سو رأی مثبت به قطعنامه پیشنهادی امریکا در شورای امنیت فارغ از نتیجه نهایی آن و از سوی دیگر ادامه یافتن وضعیت نیمه جان فعلی برای برجام تا تبعات نابودی آن از قاره سبز دور بماند.
در همین حال، به احتمال زیاد اروپاییها برای جلب نظر امریکاییها تلاش خواهند کرد تا فعالیتهای منطقهای ایران را زیر فشار بیشتری ببرند که نمونه واضح آن ممنوع شدن فعالیت حزبالله در لبنان از سوی دولت مرکل بود که البته باز هم بعید است تاثیر خاصی بر مسیر فعالیتهای ایران داشته باشد.