سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: داستان اول در مورد پیرمرد دورهگردی است که هر روز سبدی را پر از عروسک میکند و به یاد دختر کوچولوی از دست رفتهاش بین بچههای بستری شده در بیمارستانها پخش میکند. در داستان دوم که «صندوق» نام دارد، انساندوستی، معرفت و خوبی کردن در زندگی را به نوجوانها نشان میدهد و داستان سوم در مورد نوجوانی است به اسم علی که مورد تمسخر همکلاسیاش قرار میگیرد که در آخر داستان آقا معلم، آنها را باهم آشتی میدهد و آن پسر هم پی به اشتباهش میبرد. داستانها با نثری روان و بسیار صمیمی نوشته شدهاند و در ذهن میمانند. کتاب عمو سبدی را انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.
نگاهی به زندگی کوتاه، اما پر بار شهید غنیپور
این راست است که میگویند بعضی از انسانها عمرشان شبیه گل است، اما من معتقدم زندگیشان هم مثل گل است. به اطرافیانشان رایحه و زیبایی میبخشند و خیلی زود آسمانی میشوند. شهید حبیب غنیپور نمونه بارز یک جوان پرتلاش و فعال و آرمانگرا در دهه۱۳۶۰ بود. باورم نمیشود یک شخص در عمر ۲۲سالهاش این همه کار خوب انجام داده و با دست پُر از این دنیا رفته باشد. او متولد۱۳۴۳ در محله جی تهران بود. دو سال بعد از پیروزی انقلاب یعنی در سال ۱۳۵۹ زمانی که یک نوجوان بود به همت بچههای هممحلهای در مسجد جوادالائمه، جلسات داستانخوانی تشکیل داد و اولین جُنگ ادبی را برای استعدادیابی نوجوانان در زمینه شعر و داستان برای دانشآموزان سراسر کشور پایهریزی کرد. در همان دوران مدیریت کتابخانه مسجد را با ۷ هزار عضو به عهده گرفت. یک سال بعد با شروع جنگ به جبهه رفت و دوباره برگشت. دوره دبیرستان را با فعالیتهای ادبی تمام کرد. او برای مجله رشد و کیهان بچهها قصه مینوشت. شهید غنیپور بعد از پایان دبیرستان به دانشگاه رفت و بعد معلم شد. در تمام این مدت دغدغهاش فعالیتهای ادبی از جمله داستاننویسی بود و در هر فرصتی بچههای نوقلم را راهنمایی و تشویق به نوشتن و کتاب خواندن میکرد. او در دوران دانشجویی و معلمی هم راهی جبهه شد و در چند عملیات شرکت کرد. یک بار هم از ناحیه هر دو پا مجروح شد. در دوره مجروحیتش هم آرام ننشست و برای ترویج کتابخوانی به روستاهای دورافتاده اطراف کهنوج رفت و مدتی بعد دوباره به جبهه برگشت، اما در سال۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در سن ۲۲سالگی و در اوج خلاقیت و سرزندگی به دیدار حق شتافت. بعد از شهادت تازه فهمیدند که چقدر آثار نوشته شده از قبیل قصه و یادداشت و مقاله و بازنویسی داستانهای کهن از او به یادگار مانده. کتابهای مستقلش بعداز شهادت از طرف انتشارات حوزه هنری منتشر شد. او قبل از شهادت حتی وقت نکرده بود آثار چاپ شدهاش را از نشریات بیرون بیاورد و کتاب کند. او به جز کتاب «عمو سبدی» مجموعه داستان «گل خاکی» و خاطرات «سفر جنوب» را در حال و هوای جنگ نوشته که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.