سرویس ورزشی جوان آنلاین: زمان زیادی نبرد تا فدراسیونی که از ویلموتس به عنوان مرد نجیب یاد میکرد برای انداختن تقصیرات خود به گردن او مدعی شود که مرد بلژیکی برای ایران نقشه کشیده بود. اما آیا ویلموتس هنگام عقد قرارداد چاقو بیخ گلوی آقایان گذاشته بود که چنین قرارداد ننگینی را امضا کنند یا این مسئولان فدراسیون فوتبال بودند که مثل همیشه بیمبالاتی کردند و حالا که تشت رسوایی آنها از بام افتاده است به دنبال مقصر جلوه دادن مرد اجنبی برای مبرا کردن خود هستند!
وا دادن از گام نخست
تاج که همواره تأکید داشت ویلموتس حتی برای گرفتن پولش هم صدایش در نیامده است بعد از پیش آمدن داستان فسخ قرارداد نیز سعی داشت با تأکید بر اینکه مرد بلژیکی رزومه خوبی داشته است از تصمیم خود دفاع کند. حال آنکه مسئله نه مرد بلژیکی که بیکفایتی آقایان در عقد قرارداد با این مربی است؛ قراردادی که نخستین گاف آن که تعجب همگان را در پی داشت عقد آن در سفارت ایران در بلژیک بود. آقایانی که مدعی بودند با درس گرفتن از قرارداد کیروش با ویلموتس قرارداد بستند حتی نتوانستند او را متقاعد کنند برای بستن این قرارداد راهی ایران شود و خود راهی بلژیک شدند که این خود نشان میداد از همان نخستین گامها بند را آب دادهاند.
خودکرده را تدبیر نیست
به گفته نادر شکری، کارشناس حقوقی و رئیس انجمن علمی حقوق ورزشی و بر اساس قوانین CAS چنانچه مستخدم موجب بر هم زدن قرارداد شود و اصول ذکر شده در قرارداد را رعایت نکند، مستحق دریافت مبلغ قرارداد نیست و در صورت ذکر در قرارداد، باید غرامت هم پرداخت کند و با توجه به اینکه طبق ادعاهای رئیس فدراسیون فوتبال، مارک ویلموتس بیش از روزهایی که مقرر شده در مرخصی بوده، فدراسیون فوتبال ایران میتوانست با شکایت به CAS در همین رابطه، قرارداد این سرمربی را یکطرفه فسخ و از او شکایت کند. متأسفانه، اما این فرصت طلایی به دلیل گنجاندن بند «چه فدراسیون فوتبال و چه سرمربی بلژیکی قرارداد را یکطرفه فسخ کند، باید غرامتی به ارزش سه ماه حقوق ویلموتس به او داده شود» در قرارداد مرد بلژیکی، فدراسیون فوتبال حق مسلمش را با دستان خودش از خود گرفت تا در هر صورت بدهکار ویلموتس باشد!
فرصتی که سوخت شد
گفته میشد تاج قبل از امضای قرارداد با ویلموتس بر حضور سرمربی به طور دائم و بیش از ۲۰۰ روز در تهران تأکید کرده بود، حال آنکه ویلموتس همواره خارج از ایران بود و نه تنها خردهای به عدم برپایی اردوهای تیم ملی و نداشتن بازیهای تدارکاتی نمیگرفت که علاقهای هم به رصد بازیهای لیگ و تماشای عملکرد بازیکنان از نزدیک نداشت. مسئلهای که در زمان مثلاً حضور او روی نیمکت تیم ملی جزو محاسن این مربی به حساب میآمد که درست نقطه مقابل کیروش غرغرویی بود که مدام از نداشتن زمین، اردو و بازی تدارکاتی گله داشت! اما دلیل محجوب بودن این سرمربی امروز میتوانست مانع از پرداخت یک رقم هنگفت ۶ میلیون یورویی به او شود اگر تاج و دار و دستهاش کسر شأنشان نمیشد یک کارشناس حقوقی را با خود برای عقد قرارداد با مرد بلژیکی ببرند تا امروز ناچار به پرداخت مبلغ هنگفتی از بیتالمال و جیب مردم نشویم!
نادیده گرفتن کمیته حقوقی
جالبترین مسئله این است که فدراسیون حتی مدیران و مشاوران حقوقی خود را نیز در این زمینه به حساب نیاورده است! به طوریکه صفیالله فغانپور، مسئول امور حقوقی فدراسیون فوتبال در آخرین روزهای اردیبهشت ماه امسال صراحتاً در جمع خبرنگاران گفت به رغم درخواستی که از فدراسیون فوتبال و رئیس سابق آن (تاج) داشتم تا همین امروز در جریان قرارداد مارک ویلموتس با فدراسیون فوتبال نیستم: «بعد از رفتن کیروش و چهار ماه قبل از انتخاب سرمربی جدید به عنوان مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال به رئیس سابق فدراسیون نامه زدم که در خصوص انتخاب سرمربی نه قصد دخالت دارم و نه صلاحیت نظر دارم، اما اگر کسی را انتخاب کردید آن را در اختیار امور حقوقی قرار دهید تا امور حقوقی با تشکیل کمیتهای متشکل از امور حقوقی، امور مالی و کمیته بینالملل قرارداد را تنظیم کند و به مرحله نهایی برساند ولی تا زمانی که قرارداد این مربی فسخ میشد در جریان نبوده و نیستم و این قرارداد مثل ماه پشت ابر برای ما بود، درحالی که کمیته حقوقی فدراسیون فوتبال یکی از بهترین و باتجربهترین کمیته حقوقیهای فدراسیونهای ورزشی است.»
۶ میلیون یورو تاج را به پای میز محاکمه میکشاند؟
در واقع به نظر میرسد تاج چنان اطمینانی به علم و دانش خود و دار و دستهاش داشت که لزومی ندید حتی از مشاوران حقوقی فدراسیون نیز مشورت بگیرد برای عقد قرارداد با ویلموتسی که برای یک امضا او را تا بلژیک کشاند و تنها دستاوردش برای فوتبال در ازای ۶ میلیون یورویی که قرار است به لطف بیکفایتی مدیران فدراسیون به جیب بزند، دو برد برابر هنگکنگ و کامبوج است و دو باخت شرمآور برابر بحرین و عراق. اما آیا امروز کسی از تاج بابت گافهای تأسفبار قرارداد ویلموتس سؤالی خواهد پرسید یا فراتر از آن او را بابت حیف و میل ۶ میلیون یورویی بیتالمال پای میز محاکمه میکشاند تا دیگر شاهد چنین قراردادهای ننگینی نباشیم؟
همه چیز در پرونده ویلموتس مبهم است!
مصطفی هاشمی طبا
ویلموتس در ایران فقط دنبال پول بود و آقایان توجهی به مسائل حقوقی نکردند. کسانی که با مارک ویلموتس قرارداد امضا کردهاند گویا هیچ توجهی به مسائل حقوقی نکردهاند. حتی به نظر میرسد قراردادی آماده از ایران با خود همراه داشتهاند ولی در بلژیک قراردادی دیگر به امضا رسیده است! همه چیز در مورد پرونده ویلموتس مبهم است و علل عقد قراردادی با این همه اشکال پنهان است. شاید واسطهای در کار بوده و به خاطر ارتباطاتش مفاد قرارداد به نفع ویلموتس بوده، شاید بحث فساد یا جهل مطرح بوده است.
در کل جستوجو در خصوص علل بستن چنین قراردادی و اینکه چه اتفاقی رخ داده خارج از توان ماست. در ورزش اصل بر این است مربی که تیمش را دوست نداشته باشد تأثیرگذاری روی تیمش ندارد. یک مربی اروپایی به خوبی میداند که طرفین موظف به عمل به مفاد قرارداد هستند و در غیر این صورت حق شکایت به فیفا را دارد.
مربی که به خاطر عدم دریافت حقوقش تیمش را رها کرد تا پولش را دریافت کند و بعد قبل از بازی عراق به اردو آمد؛ این یعنی اینکه او فقط دنبال پول بوده است و آنهایی که ویلموتس را حمایت میکردند مطمئن بودند در کشور ما به هر شکل ممکن ۲ میلیون دلار به آنها پرداخت میشود. به نظر میرسد مسائل پشت پردهای نیز وجود داشته است.
ویلموتس مدعی شده که یک بند به قراردادش اضافه شده است در صورتی که نمیشود چنین کاری انجام داد. متأسفانه هیچ کس نیز در این زمینه حرفی نمیزند و قراردادش را نیز منتشر نمیکنند. بالاخره سازمان بازرسی کل کشور و ارگانهای نظارتی مختلف باید مردم را نسبت به این قرارداد آگاه سازند. فقط بحث تیم ملی نیست؛ عذرهای بدتر از گناه میآورند. وزارت ورزش و جوانان هم باید نسبت به این قضیه واکنش نشان دهد و مسئله را بررسی کند.* رئیس سابق کمیته ملی المپیک
تمام قراردادهای فوتبال باید به رؤیت مردم برسد
نادر شکری
فدراسیونهای ورزشی طبق ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری دستگاه اجرایی محسوب میشوند و باید قانون دسترسی به اطلاعات را اجرا کنند. آنها موظفند به عنوان نهاد عمومی غیردولتی تمام قراردادهای منعقد شده را بر اساس اصل شفافیت در اختیار عموم مردم قرار دهند. چگونه است که انجمن علمی حقوق ورزشی ایران و همچنین رسانهها به قرارداد سرمربی تیم ملی دسترسی ندارند؟! مسئولیت اجرای قانون در کشور برعهده دولت است، رئیسجمهور این وظیفه را به دستگاههای زیرمجموعه خود داده است یعنی وزارت ورزش، متولی این کار است و باید بر اجرای قانون نظارت کند. شتر، گاو، پلنگ که نمیشود. اگر فدراسیون فوتبال مستقل است چرا بودجه دولتی میگیرد؟ وزارت ورزش برای این فدراسیون ردیف بودجه دارد. فدراسیون فوتبال هرجا که لازم است میگوید به عنوان یک نهاد عمومی خدمات عمومی ارائه میدهم و هرجا هم که به ضررش است میگوید خصوصی است! فدراسیون فوتبالی که خدمات عمومی ارائه میدهد خصوصی نیست. کانون وکلای دادگستری، سازمان نظام مهندسی، سازمان نظام پرستاری و... همه بخش خصوصی هستند ولی خدمات عمومی ارائه میدهند و تابع نظامات عمومی هستند. فدراسیون فوتبال نمیتواند خودش را پشت ناآگاهی برخیها پنهان کند. نه فیفا و نه IOC هیچ وقت نگفتند فدراسیونها خصوصی هستند بلکه همیشه روی بحث استقلال آنها تأکید دارند. متأسفانه خیلیها از مسائل حقوق بینالملل اطلاع ندارند و فکر میکنند فیفا حرف از خصوصی بودن فدراسیون زده است. فدراسیونها زیرمجموعه دولت هستند و باید تابع قانون کشور باشند. خود فیفا اصل شفافیت را رعایت میکند و میگوید تمام قراردادها باید به رؤیت مردم برسد. در واقع فدراسیون فوتبال اتاق شیشهای مدنظر فیفا را ندارد. وقتی از بودجه عمومی برای ورزش استفاده میشود قراردادها باید شفاف در اختیار همه قرار بگیرد.
* کارشناس حقوقی ورزشی
ترابیان رئیس سابق کمیته بازاریابی فدراسیون در گفتگو با «جوان»:
حساب نشده با ویلموتس مذاکره کردیم
شیوا نوروزی
قرارداد همکاری مارک ویلموتس ابهامات زیادی دارد؛ آنقدر زیاد که مرد بلژیکی با اینکه چند ماه تیم ملیمان را به امان خدا رها کرده بود به فیفا شکایت کرده و حالا فدراسیون فوتبال مجبور به پرداخت جریمهای چند میلیون یورویی است. اگرچه این قرارداد کذایی همچنان محرمانه مانده است، اما عباس ترابیان رئیس سابق کمیته بازاریابی فدراسیون و مسئول مذاکره با کیروش از لزوم رعایت موارد حرفهای در مذاکره با مربیان خارجی گفته است.
فراموشی منافع ملی
عباس ترابیان که تجربه مذاکره با کارلوس کیروش را دارد بر در نظر گرفتن منافع ملی تأکید کرد: «یکی از بارزترین مشکلی که برای فوتبال ایران پیش آمد عجله بیش از حد دوستان در فدراسیون فوتبال بود. انجام هر کاری متناسب با اهمیت آن به زمان خاصی نیاز دارد. یادآوری میکنم که برای عقد قرارداد با کارلوس کیروش من هفت ماه درگیر آن بودم. مذاکرات و گفتوگوهایم نیز فقط با خود کیروش نبود، با مدیربرنامه و وکیلش نیز بحث میکردم. هفت ماه در مورد بند بند قراردادش بحث میکردیم. توافق کلی انجام شده بود ولی جزئیاتش هفت ماه زمان برد، چراکه طرفین میخواستند موارد مدنظرشان را در قرارداد بگنجانند. ما نیز باید منافع ملی مان را مدنظر قرار دهیم. پس از روشن شدن موارد است که باید قرارداد امضا شود. از طرفی ما اصرار داشتیم کیروش قبل از امضا به ایران بیاید و کشور ما را ببیند. حتی یک بار او را مخفیانه به ایران آوردیم.»
عجله کار دستمان داد
رئیس سابق کمیته بازاریابی فدراسیون از عجله بیش از حد مسئولان وقت فدراسیون برای انتخاب سرمربی گفت: «در ارتباط با قضیه مارک ویلموتس یک اشتباه اساسی رخ داد؛ فشار زیادی روی فدراسیون بود تا هرچه زودتر سرمربی مشخص شود. خود فدراسیون نیز حاضر نشد این فشار را تحمل کند. متأسفانه در این پرونده یک فرد حرفهای با ویلموتس یا وکیلش صحبت نکرد. حساب نشده با ویلموتس مذاکره کردیم و این مسئله منجر به شکایت او از ایران شد. در قراردادهای فوتبالی بندی وجود دارد به نام.Termination در این بند تمام اتفاقات محتمل و جریمههایی که طرفین باید بپردازند پیشبینی میشود. در قرارداد ویلموتس نمیدانم چه چیزی نوشتهاند که او پس از دو، سه ماه گشت و گذار و سفر در آخر از ما شکایت کرد. باید بندهای مندرج در قرارداد ویلموتس کارشناسی شود.» بیاطلاعی از مفاد قرارداد ویلموتس نکته دیگری بود که به آن اشاره شد: «مشکل اینجاست که ما نمیدانیم در قرارداد چه موارد و بندهایی درج شده است. مسلماً ویلموتس به خاطر تأخیر در آمدن به ایران آن هم یک روز قبل از بازی با عراق باید جریمه شود. منتها دوستان در رسیدن به توافق عجله کردند و انگار فقط میخواستند سرمربی انتخاب کنند.»
منتظر رنار نماندند
ترابیان مدعی شد مذاکراتش با سرمربی پیشین مراکش مثبت بود، اما آقایان منتظر آمدن رنار نشدند: «قبل از این قضیه من از سوی وزارت ورزش مأمور شدم با هروه رنار سرمربی مراکش مذاکره کنم. بعد از پیدا کردن مدیربرنامههایش به سنگال رفتم، یک هفته درگیر این مسئله بودم و روزی سه نوبت با هم جلسه داشتیم. او ایران را دوست داشت و خیلی دلش میخواست به کشورمان بیاید. به توافق رسیدیم، اما رنار هدایت مراکش در جام ملتهای آفریقا را برعهده داشت به همین دلیل به ما اعلام کرد تا ماه ژوئن نمیتواند به ایران بیاید. در آن تاریخ نیز ما فقط یک بازی دوستانه داشتیم و میتوانستیم یک سرمربی موقت انتخاب کنیم ولی آقایان آنقدر عجله داشتند که گفتند نمیتوانیم صبر کنیم. بعد از ما عربستان با رنار مذاکره و او را به عنوان سرمربی انتخاب کرد.» دخالت برخی سیاسیون در ماجرای مذاکره با ویلموتس از دیگر انتقادات ترابیان بود: «اصلاً کار خوبی نبود. مسئولان دیپلماسی کشور و روابط بینالملل فدراسیون هر کدام باید وظایف خودشان را انجام دهند. این دو موضوع ربطی به هم ندارد، معنی ندارد سفیر ایران در بلژیک با ویلموتس مذاکره کند. احترام زیادی برای مهدی تاج قائل هستم ولی او برای تشریح مفاد قرارداد زبان انگلیسی بلد نیست. یک نفر باید کنار دستش باشد تا کار انجام شود.»
رنسانس مدیریتی برای نجات فوتبال
سعید احمدیان
قرارداد مارک ویلموتس که امروز کابوس پرداخت غرامت ۶ میلیون یورویی را بالای سر فدراسیون فوتبال قرار داده، نمونه کاملی از مدیریت حاکم بر فوتبال ایران است؛ مدیرانی که نه تنها داشتهای برای فوتبال ندارند، بلکه همواره در دو دهه اخیر با سوءمدیریتهایشان، هزینههای سنگینی چه از نظر مالی و چه فنی به این ورزش پرطرفدار وارد کردهاند. ریشه بحران مدیریت در فوتبال را باید در پستوی انتخابهای غیرفوتبالی جستوجو کرد، معضلی که سبب میشود تا مدیران نه به واسطه تواناییها و تخصصی که دارند، بلکه با رانتها و لابیهای پشت پرده پشت میز مدیریت قرار گرفته و برای فوتبال ایران تصمیم بگیرند. همین میشود که یک روز یک دونده سابق و مدیری که تا پیش از ثبتنام در انتخابات فوتبال، بیگانه با این ورزش است، با اشاره مدیران بالادستیاش وارد مسیری میشود که دیگران برای او تعیین کردهاند تا اهداف و سیاستهایشان را به واسطه حضور چنین مدیری در فوتبال پیاده کنند.
رد پای تصمیمهای این مدیران را در یک دهه اخیر به خوبی میتوان در هزینههایی که فوتبال کشورمان به واسطه حضور این افراد غیرمتخصص و نامدیر متحمل شده است، پیدا کرد، مدیرانی که رزومهشان را با موفقیتهایی که فارغ از تصمیمهای مدیریتیشان به دست آمده است، پر میکنند و با وجود مصائب زیادی که بر سر فوتبال ایران آوار کردهاند، این روزها دوباره هوس بازگشت به سرشان زده است تا جای مدیرانی را بگیرند که آنها نیز به واسطه سیستم مدیریتی باندی و لهجهای، پایشان به فوتبال باز شده تا منافع این ورزش قربانی منافع باندی و شخصیشان شود.
با حضور چنین مدیرانی که الفبای مدیریت را هم فرا نگرفته و تنها با زد و بندهای پشت پرده خودشان را در فوتبال جا کردهاند، دستاوردی مانند قرارداد مارک ویلموتس چندان تعجبآور نیست. وقتی یک مدیر حتی بدیهیات قرارداد حقوقی را نداند و در مقابل دلالها و واسطهها حرف اول را در تنظیم قرارداد بزنند، قراردادی امضا میشود که جز عقبگرد از نظر فنی، از نظر مالی نیز سبب میگردد تا علاوه بر پرداخت ۲ میلیون یورو برای تنها دو ماه که این مربی در ایران حضور داشت، ویلموتس در آستانه گرفتن حکم فیفا برای دریافت ۶ میلیون یوروی دیگر هم از فدراسیون فوتبال باشد. قرارداد ویلموتس تنها یک نمونه از ترکمانچایهای مدیران فوتبال با مربیان خارجی است، نمونه این قراردادها که تنها به حیف و میل بیتالمال و همچنین گسترش فساد به دلیل نقش پررنگ دلالانی که در لباس مدیر در فوتبال حضور دارند، منتهی شده است، کم نیست و پرونده فساد در فوتبال که در مجلس نهم تهیه شد به خوبی نفوذ نامدیرانی که تنها برای پیشبرد منافع شخصیشان وارد فوتبال شدهاند را مطرح کرده است. علاوه بر ورود جدی نهادهای نظارتی و قضایی و برخورد با مدیران فوتبالی که با ریخت و پاش از بیتالمال، منفعتطلبیهایشان را به جای توسعه فوتبال پیگیری کردهاند، نوع نگاه و انتخابهای مدیران فوتبال هم باید دچار بازنگری جدی شود. چنین ضرر و زیان هنگفتی که به واسطه سوءمدیریت مدیران سابق و فعلی فدراسیون گریبانگیر فوتبال شده است، لزوم رنسانس مدیریتی در فوتبال را ضروری میکند و برای رسیدن به این هدف باید مجمع فدراسیون فوتبال از پوسته مجمعی که لابی و منافع شخصی و نه منافع فوتبال در آن حرف اول را میزند، خارج گردد و با حضور افراد دلسوز در هیئتهای فوتبال استان و باشگاهها که نقش زیادی برای تعیین مدیران فدراسیون فوتبال دارند، مدیریت این رشته ورزشی از دست نامدیران خارج شود تا این رشته پرطرفدار دیگر شاهد رقم خوردن قراردادهای ترکمانچایی مانند قرارداد ویلموتس و دیگر سوءمدیریتها نباشد.
بازخوانی گاف عجیب قرارداد کیروش برای جام ملتها
پاداش واقعی برای مقام خیالی!
مانی سعیدی
این روزها در حالی شکایت فدراسیون فوتبال و مارک ویلموتس از یکدیگر بر سر غرامت ۶ میلیون یورویی تبدیل به یکی از جنجالیترین پرونده ایران در فیفا شده است که مدیران فدراسیون فوتبال سابقه طولانی در بستن قراردادهایی دارند که همه چیز یکطرفه به نفع سرمربیان خارجی بسته شده است. یکی از این قراردادها که منجر به رأی به نفع شاکی خارجی توسط فیفا شده است، مربوط به قرارداد کارلوس کیروش با تیم ملی فوتبال برای جام ملتهای آسیاست. در این قرارداد مسئولان ارشد فدراسیون یکی از عجیبترین گافهای تاریخ را دادهاند و در یکی از بندهای این قرارداد شش ماهه، برای کیروش جهت کسب مقامی که وجود خارجی ندارد، پاداش گنجاندهاند. این در شرایطی است که سه سال قبل از جام ملتها، کنفدراسیون فوتبال آسیا برگزار نشدن دیدار ردهبندی را در این رقابتها مصوب کرده بود تا مقام سومی آسیا حذف شود. با این حال مدیران فدراسیون فوتبال در تنظیم قرارداد کیروش برای جام ملتها که تنها شش ماه قبل از جامملتها امضا شد، برای کسب مقام سوم ۲۰۰ هزار دلار پاداش برای کیروش در نظر گرفته بودند. چنین گافی سبب شد تا کیروش پس از اینکه تیم ملی که با شکست برابر ژاپن در نیمه نهایی به فینال نرسید و دیدار ردهبندی هم برگزار نشد، با شکایت به فیفا خواهان پاداش سومی آسیا شود. فدراسیون جهانی فوتبال هم با توجه به وجود این بند در قرارداد، رأی به نفع سرمربی پرتغالی داده و فدراسیون فوتبال محکوم به پرداخت این پول به کیروش است.