سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: اواسط ماه نوامبر اپیدمی ویروسی کووید ۱۹ در شهر ووهان چین آغاز شد. ویروسی که عملکردش باعث غافلگیری ذهن بشر شد. طولی نکشید که سازمان بهداشت جهانی باتوجه به گسترش این بیماری حالت «اضطرار سلامت عمومی بینالمللی» را در جهان اعلام کرد. بسیار سریعتر از آنچه تصور میشد کشورها و ملتها درگیر شدند. سرعت این اپیدمی به حدی است که هنوز بشر نتوانسته است خود را با چالشهای جدید وفق دهد و از طرف دیگر متأسفانه مدتهاست بخش عمده اخبار ناخوشایند است. گاهی رخدادها به گونهای است که قسمتی از روزمرگیها را تحت تأثیر قرار میدهد. حال ما با رویدادی مواجه هستیم که کل زندگی را به معنای واقعی دستخوش تغییر کرده است. البته این اولین بار نیست که انسان با یک مسئله پیچیده دست و پنجه نرم میکند و قطعاً آخرین بار هم نخواهد بود. همیشه وقتی بنا باشد، مانعی را پشت سر بگذاریم نیاز به زمان داریم و حالا بیش از پیش ابهام از آنچه در آینده نتیجهبخش خواهد بود، وجود دارد. قطعاً این اتفاق طبق میل هیچ کداممان نیست! اما چه بخواهیم و چه نخواهیم در حال حاضر همگی در این مقطع یک دغدغه مشترک داریم و چارهای جز صبر نیست. تقریباً خیلی از حوادث زندگی را ما انتخاب نمیکنیم ولی میتوانیم انتخاب کنیم که چطور از زمان به نحو مطلوب و به نفع خود و دیگران استفاده کنیم. بیایید نگاهی کلی به برخی واکنشهای بعد از این حادثه داشته باشیم.
از بیتوجهی به خبرها تا نگرانی فراگیر
ابتدا بسیاری از ما با بیتوجهی خبرها را فقط شنیدهایم. یعنی روی موضوع تمرکز نکردیم، زیرا ذهن انسان گاه مایل است آنچه باعث نگرانی میشود را از محدوده آگاهی دور نگه دارد. این عمل به کاهش استرس میانجامد. سپس صفحات مجازی از لطیفههای مختلف پر شد. این کار هم نوعی واکنش روانی برای کم شدن بار هیجان منفی از شنیدن خبرهای ناخوشایند است. (البته در نظر داشته باشیم هر نوع شوخ طبعی در وخامت اوضاع پسندیده نیست) و در ادامه انواع اطلاعرسانیها... چه صحیح، چه اشتباه از منابع نامطمئن... و در این میان، ادامه روند و افزایش اپیدمی. اینجا مقطعی بود که دیگر اخبار مهم دنیا نگرانکننده بود و به دنبال آن واکنشها بیشتر شد، هیجانها با بار منفی زیاد شدند و ترس حاکم شد. بنابراین رفتارها با مشخصهای از همین هیجانها بروز پیدا کردند.
مثل استرس، وسواس، ناامیدی، احساس ناامنی و بیتفاوتی و... عامل مشترک پس هر یک از این رفتارها «ترس از آینده» است. اینکه ما نمیدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. نمیدانیم کی و چه وقت اوضاع به چه نحوی پیش خواهد رفت. بله! درست است، این روند نگران کننده است. هر چند تاریخ سرگذشت بشر مشخص کرده که بهرهگیری از خرد، با یاری خدا همیشه یاریرسان انسان در غلبه بر مشکلات بوده است پس امیدواریم.
اما چه باید کرد؟ بهتر است تمرکز و انرژی خود را روی مسائلی که تحت کنترل ما بوده و میتوانیم به شکل مؤثر ایفای نقش کنیم، بگذاریم. اما آنچه در حیطه اختیار و الزام برای این دوره از زندگی ماست از بُعد جسمانی توجه به هشدارها و قوانین مرتبط سازمان بهداشت جهانی و وزارت بهداشت و پیگیری اخبار در حد لزوم برای آگاه شدن در حد نیاز از آنچه در این محدوده رخ میدهد.
اما از لحاظ روانی پر واضح است که مثل همیشه بازتاب افکارمان، در وهله اول تعیینکننده «حال» خودمان و بعد دامنگیر افراد خانواده میشود. مشخص است که حوادث میگذرند، اما آثاری که از گذشت حوادث بجا میماند، گاه مطلوب نیست. پس مهم است در این شرایط چطور زمان را سپری کنیم. در ادامه پیشنهادهایی برای بهتر شدن حالمان را مرور میکنیم.
همدلی برای عبور از دشواریها
به معنای بالا بردن ظرفیت و درک خود از احساسهای دیگران. بالا بردن تعهدی که در قبال هم داریم و داشتن رفتاری همراه با دلسوزی خردمندانه. اینکه بدانیم اطرافیان چه حالی دارند و ما برای بهتر شدن حالشان چه کاری میتوانیم انجام دهیم. تقویت این ویژگی مانع رفتارهای پرخاشگرانه است. متأسفانه این روزها شرایط اقتصادی بسیاری از مشاغل، در کنار دغدغه از اوضاع این اپیدمی خانوادهها را درگیر انواع تنشهای مختلف کرده است! عدهای را در نظر بگیرید که باید در مسیر ناهموار حرکت کنند. دشواریهای راه به اندازه کافی سخت است. اگر بخواهیم بدخلقی را هم چاشنی این روند کنیم قطعاً شرایط سختتر خواهد شد. بنابراین در این برهه، مهم است که با رفتار همدلانه، همقدمهای خوبی برای هم باشیم. حساسیت خود را نسبت به اوضاع روانی اعضای خانواده و در حد وسیعتر همنوعانمان بالا ببریم. یادمان باشد ما تأثیرگذار و تأثیرپذیریم. پس احساس خوب بسط دهیم و همان را برداشت کنیم. هنگام نگرانی، افراد به شیوههای مختلف رفتار میکنند که گاه ناخوشایند است و معمولاً در این حالت کشمکش بین اعضا رخ میدهد. نگاه همدلانه کمک میکند بتوانیم موضوع را از دیدگاه دیگران ببینیم. زمانی که انسان بتواند «خود» را درک کرده و بشناسد مهربانانهتر با خود رفتار میکند. هرگاه بتواند پا را فراتر بگذارد و سعی در شناخت منطقی دیگران داشته باشد، مسالمتآمیزتر رفتار خواهد کرد. این نوع زندگی نیاز بشر در همه دورانها به ویژه زمانهای خاص است.
خویشتندار و صبور باشیم
خویشتنداری کمک شایانی برای همه در این مقطع از زمان است! زیرا ناگزیریم ساعات بیشتری را در خانه و کنار هم باشیم. از طرفی مراودهها در خارج از منزل هم به شدت متفاوت شده است. پس مهم است که خویشتندار و صبور باشیم. شاید بتوان به این شکل این ویژگی را تعریف کرد: تأمل، تفکر و درنگ کردن، هنگامی که هیجانی مثل خشم، غم و... مارا فرا گرفته و سریع دست به عمل یا گفتار نزدن! خویشتنداری یعنی تعدیل رفتار! این ویژگی بسیار مهم است. درصد بالایی از خشونتهایی که گاهی متأسفانه حتی منجر به رسیدگیهای قضایی میشود به دلیل عدم خویشتنداری است. یادمان باشد در برههای هستیم که هفتههای متوالی را با انواع نگرانیها پشت سر گذاشتهایم. خود این امر به شکل طبیعی آستانه تحمل را کم کرده، اما لازم است به خود مسلط باشیم و تکانشی رفتار نکنیم. زخمهایی که با گفتار، زمانی که هیجانزده هستیم به دلها مینشانیم گاه سالها نیاز به مداوا دارد. یادمان باشد هنگام هیجانهای منفی، راه و حرفی را «انتخاب» کنیم که پیامد ناراحتکنندهای برای اطرافیان نداشته باشد. در حال حاضر بشر بیشتر به رفتارها و منشهای استوار نیاز دارد، زیرا شکل مراودههای ما کمی تغییر کرده است. در نظر داشته باشیم به دلیل ساعات بیشتری که در منزل هستیم الگوی قابل دیدتری برای کودکان هستیم.
مراعات ملاحظههای بهداشتی
فعلاً همه مجبوریم در اماکن عمومی از ماسک و دستکش استفاده کنیم! باید فاصله اجتماعی را رعایت کنیم و در حد امکان از منزل خارج نشویم. این تغییرات برای این مدت کوتاه نسبتاً زیاد است و معمولاً انسانها در برابر تغییرات بسته به شخصیت واکنش نشان میدهند و گاه مقاومت میکنند. بردباری چاشنی مناسبی است که کمک میکند در این تغییرات، با انعطاف، بدون سوگیری و احترام رفتار کنیم. این ویژگی، صفتی است که باید از کودکی آموزش داده شود. اما در این زمان لازم است هرکس خودش را در این مسیر قرار دهد، چون در جایگاه تغییر و تفاوت بخش زیادی از سبکهای زندگی گذشته هستیم. پس بردبار باشیم.
احترام متقابل و حفظ حریم دیگران
به شکل خاص نیاز جوامع به احترام مهم امری ضروری است. بسیار لازم است شیوههای رفتاری انتخاب کنیم همراه با ارزش و احترام قائل بودن هم برای خود و هم برای دیگران. اهمیت دارد با دیگران به گونهای که دوست داریم با ما رفتار شود، رفتار کنیم. بیشتر از هر زمان دیگری مهم است با احترام با کادر درمانی رفتار کنیم! آنها روزهای سخت و نفسگیری را سپری میکنند. انسان امروزی نیاز مبرم به احترام رفتاری دارد نه فقط بیان واژهها. با احترام با خود رفتار کنیم. مراقبت از سلامتی، نوعی احترام است که در این دوره باری از دوش کادر درمانی کم میکند. این به معنای توجه و حمایت از این عزیزان است و مجالی برای استراحتشان.
به شکل کلی نیاز است تکتک ما همسو با این تغییرات زندگی کنیم. بپذیریم اتفاقها سریعتر از آنچه تصور میشود سمت و سوی همه مناسبات را تحت تأثیر قرار داده و چارهای جز این نیست که با پیچ و خم رودخانه زندگی همنوا باشیم. بیشتر از هر دورهای نقش رفتار ما روی سلامت جمع و تأثیر آن در اجتماع ملموستر شده است. پس نتیجه میگیریم ما صرفاً زندگی نمیکنیم، بلکه به شدت مسئولیم که چطور زندگی کنیم. به خاطر داشته باشیم حفظ حریم خانه و منزل در همه جنبهها امری ضروری است، اما اگر در جهانبینی نگاه گستردهتری نسبت به محافظت از حریم و سلامت همنوعان نداشته باشیم، کاری نیمه تمام و بیهوده انجام دادهایم و این ناتمامی به شکل چرخه وارد حصار زندگی خودمان میشود. بنابراین با تقویت ویژگیهای خوب و مهربانی با هم در برابر یک درد مشترک، به شکل پادزهر قطعکننده چرخه ناملایمات باشیم و امیدوار به لطف الهی و دستاوردهای ذهن بشر برای درمان قطعی.