سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: شهید محمد جمالی از رزمندگان مدافع حرم بود که آبان ماه ۱۳۹۲ در دمشق به شهادت رسید. کتاب «پاییز پنجاه سالگی» نگاهی به زندگی شخصی و جهادی وی از نگاه دختردایی و همسرش مریم جمالی است که به خوبی مقاطع زندگی این شهید بزرگوار را از حضور در دفاع مقدس، سپس مبارزه با اشرار در سیرجان و نهایتاً شهادت در جبهههای دفاع از حرم به تصویر میکشد.
کتاب از جایی آغاز میشود که محمد جمالی قرار است به عنوان خواستگار به زندگی همسرش مریم جمالی وارد شود. محمد پسرعمه مریم بود، اما حالا که قرار میشود به عنوان همسر پای به زندگی راوی کتاب بگذارد، اوضاع فرق میکند: «.. گفتم: نه زنعمو، نقل این حرفها نیست. محمد، پسرعمهمه، درست، اما نمیشناسمش! خوب و بدش رو نمیدونم ...!»
مریم که ابتدا به خاطر ادامه تحصیل راضی به این وصلت نیست، به خاطر نجابت و شغل پاسداری محمد راضی به ازدواج با او میشود. سال ۱۳۶۵ و اوج جنگ است و از همان زمان، زندگی این دو با مقوله جهاد گره میخورد و تا انتهای کتاب، محمد هرگز رخت پاسداری را از تن خارج نمیکند.
«وقتی به منطقه رفت، غم عالم به دلم افتاد. یکهو به خودم آمدم دیدم چقدر دلتنگش هستم! هرچه به گذشته برمیگشتم، یادم نمیآمد چه شد مهرش به دلم افتاد. تا وقتی حکم پسرعمه را داشت، توجهی به او نداشتم! حالا یکدفعه همه چیز تغییر کرده بود. با نزدیک شدن مهر، دلخوش بودم که میروم مدرسه، سرگرم میشوم. آن سال برای یک درس فنی، دو هفته زودتر به مدرسه رفتم...»
شهید جمالی بارها در جبهه مجروح میشود و ماجرای مجروحیتها، جبهه رفتنها، نبودنها و نهایتاً حضور راوی کتاب در مقاطع پایانی جنگ در شهر اهواز برای همراهی همسرش در مناطق جنگی، فراز و فرودهای فصول ابتدایی کتاب را رقم میزند. اما حتی پس از پایان دفاع مقدس نیز زندگی آنها مهیج و پر حادثه دنبال میشود چراکه محمد پس از اتمام جنگ، برای مقابله با اشرار به سیرجان میرود و خانواده را نیز همراه خود میبرد. سفری که بیش از سه سال طول میکشد.
«به خانههای سازمانی سیرجان معرفی شده بودیم که در همان ورودی شهر بود. خانهها، ویلایی و همکف بود. درِ سبزرنگ خانه، به حیاط باز میشد. دیوار بین خانهها کوتاه بود طوری که محمد با قد بلندش میبایست سرش را پایین میانداخت تا چشمش به خانه بغلی نیفتد... روزهای اولی که رفته بودیم، سخت میگذشت؛ چون بعد از اهواز، باز مدتی در کرمان زندگی و برو بیایی با قوم و خویش پیدا کرده بودیم و آن رفتوآمدها، یکمرتبه قطع شده بود. در سیرجان فقط پسرعموی بابام زندگی میکرد و دلخوش به همین فامیل بودیم.»
به دلیل حضور سردار شهید محمد جمالی در آوردگاههای مختلف، کتاب «پاییز پنجاه سالگی» را باید چکیدهای از تاریخ معاصر کشورمان بدانیم که در آن امثال شهید جمالیها، نقش پررنگی برعهده دارند. این شهید بزرگوار حتی پس از بازنشستگی در سال ۱۳۸۶، همچنان رخت رزم را در تن نگه میدارد و نهایتاً شهریورماه ۱۳۹۲ رهسپار دفاع از حرم میشود و دوازدهم آبان ماه ۹۲ در دمشق به شهادت میرسد.
کتاب «پاییز پنجاه سالگی» تا شهادت سردار جمالی و مراسم خاکسپاری شهید که خود حاج قاسم، پیکر وی را درون مزار میگذارد، ادامه پیدا میکند. سردار سلیمانی پس از شهادت همرزمش، به شخصه پیگیر چاپ کتاب وی بود و قول داده بود در مراسم رونمایی آن شرکت کند، اما رونمایی از این کتاب در بهمن ماه ۱۳۹۸ در زمانی رخ میدهد که کمتر از ۴۰ روز از شهادت حاج قاسم سلیمانی میگذشت.