سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: برخی این روزها اخبار را جدیتر دنبال میکنند. به بعضی از واژهها بیشتر حساس شدهاند حتی افرادی که ساعت پخش اخبار از شبکههای تلویزیونی را نمیدانستند، در این روزها پای گفتههای اخبارگو مینشینند تا خبرها به «بورس» برسد و جدیتر گوش دهند. بورس امروز برای خیلیها جذاب شده و همه از آن در محفلهایشان سخن به میان میآورند. دیگر از تحلیلهای سیاسی در گفتگوها خبری نیست و تحلیلهای اقتصادی و برخی اصطلاحات بورسی در جملات شنیده میشود. یکی به طنز میگفت: روزی را میبینم که وقتی در تاکسی نشستهای، راننده به جای بحث سیاسی و تحلیل اوضاع مملکت، سیگنال خرید میدهد و تحلیل شرکتها را میکند. اخبار آزادسازی سهام عدالت هم در این میان موجب رونق بیشتر این نوع گفتگوها شده است.
رونق بورس خوب است، اما...
بیشک رونق بورس برای همه ارکان یک کشور مفید و سازنده است. رونق تولید، تبدیل سرمایه مخرب و تورمزا به مولد و رونق مالی سرمایهگذاران را از فواید اولیه رونق بازار سرمایه میتوان شمرد که حضور بیشتر مردم در بورس و گسیل شدن سرمایههای سرگردان به بازار سرمایه موجب جهش تولید و به تبع آن جهش اقتصادی کشور خواهد شد و این اتفاق مبارکی است. البته در این بین اگر تک بُعدی به این موضوع مهم نگاه شود میتواند اثرات نامبارکی را هم به دنبال آورد که به جهت سبک زندگی و مفاهیم تمدنی مهم و نگران کننده است. باید در کنار همه این مفاهیم و فواید خوب اقتصادی آن به برخی موضوعات که ممکن است روش زندگی فردی و اجتماعی را دچار تغییرات فرهنگی کند نیز توجه کرد.
سبک زندگی به شیوه بورسی
روزی که همه در بورس فعالیت میکنند، با الان شاید متفاوت باشد. به نظر آن روز نوع تعاملات مالی آدمها، نوع نگاهشان به پول و ابهت برخی اعداد و ارقام تغییر خواهد کرد. سبک زندگی همراه با مفاهیم بورسی، بسیار متفاوتتر از بدون آن خواهد بود. حتی نگاهشان به حکومت، دولت، تولید، اقتصاد و... هم تغییر خواهد کرد. سرمایهداری را دیگر در دلالی دلار و خانه و سکه نخواهند دید. احساس موفقیت، احساس رضایتمندی از زندگی و نگاه به برخی شغلها تغییر میکند. اینها به نظر خوب میرسد، اما ممکن است کمبود برخی شغلها بیشتر از امروز خود را نشان دهد. ایرانی جماعت که امروز دنبال مهندس شدن و دکتر شدن است و کار اداری و پشت میزی را بیشتر میپسندد و گاهی فقط پشت میزنشینی را شغل میداند، دیگر فکرش تغییر میکند و به پشت میزی هم قناعتی نخواهد داشت و ممکن است رختخواب را بپذیرد و یک سیستم برای معامله و این یعنی فصل جدیدی از تنبلی اجتماعی که همه به دنبال رفاه، اما بدون فعالیت و زحمت هستند. البته بر هیچ کس پوشیده نیست که فعالیت حرفهای در بورس انرژی زیادی میخواهد و کم زحمت نیست، اما بیشک از فعالیت یدی زحمت کمتری دارد و متأسفانه درصد قابل توجهی از فعالان در بازار حال و آینده سرمایه کشور، حرفهای نیستند و نخواهند بود.
بورس تمام سرمایهها را نبلعد
حرف بر سر این نیست که، چون اقبال به بورس به جهت سهولت در کسب درآمد، موجب اقبال کمتر به برخی شغلها و حرفهها میشود و از این جهت کمبود برخی نیازمندیهای شغلی را ایجاد میکند و در یک کلمه نظم شغلی جامعه را به هم میزند پس بورس بد است و نباید به آن تشویق و ترغیب کرد. نه اصلاً منظور این نیست. هیچ کس نمیگوید، چون شغل لحافدوزی و پنبهزنی از بین رفته است پس نباید خوشخواب و تشک تولید شود. موضوع این است که ترویج فرهنگ سرمایهگذاری در کنار این ترغیب و تشویقها باشد و حتی بیشتر. نگرانی از این است که شاید آینده ایرانی بورسی، مثل شهروندان دیگر کشورها که بورسی شدهاند نباشد؛ اینگونه که همه کارهای زندگی عادی را دارند، شغل دارند، حرفه دارند و در کنار همه آنها سرمایهگذار بازار سرمایه کشورشان هم هستند. باید این توجه را داد که مردم زندگی عادی خود را داشته و در کنار آن سرمایهگذار باشند. صرف سرمایهگذاری شغل همه افراد نشود. اینطور نشود که این روزها شنیده میشود افراد سرمایههای شغل و حرفه خود را به سمت بورس میآورند؛ یعنی سرمایههای ضروری. قرار است بازار سرمایه برای سرمایههای سرگردان باشد نه اینکه تمام سرمایهها را هورت بکشد. اگر این اتفاق بیفتد بیشک نظم اجتماعی و سبک زندگی تغییری شگرف خواهد کرد که بسیار نگرانکننده است.
بورس در کنار سایر مشاغل و سرمایهگذاریها
حتماً سرمایهگذاری خوب است، اما جامعه به دانشجو، کارمند، کارگر، نقاش، مکانیک، بقال، تاجر، پلیس، روحانی، روانشناس و هر شغل دیگری که به ذهن شما میرسد نیاز دارد. باید توجه داشت که در کنار همه این شغلها «برخی» شغلشان سرمایهگذاری است. قرار نیست شما هم فقط سرمایهگذار باشید. میتوانید در کنار معلم بودن، مکانیک بودن و کارگر بودن اضافه مخارجتان را سرمایهگذاری کنید. قرار نیست شما همه زندگیتان را رها کنید و بورسی شوید.
رونق بورس فصل جدیدی از نحوه سرمایهگذاری را در ایران به وجود خواهد آورد، همه باید توجه داشته باشیم که این اتفاق مبارک، تمام ابعاد زندگی را تحتالشعاع قرار ندهد. پیشینه آموزش ما این را نشان میدهد که تشویق زیاد به یک موضوع، موجب تربیت تک بُعدی شده است. معمولاً توجه و ترغیب به یک رشته موجب رشد فزاینده محصلان آن رشته میشود و دیگر رشتهها یا رها شدهاند یا کم رونق. این اتفاق در مورد بورس نیفتد. سرمایهگذاران تک بُعدی رشد نکنند. بورس تنها راه برای کسب درآمد نیست، راهی در کنار راههای دیگر است. اگر این مفاهیم در ذهن سرمایهگذاران نهادینه نشود، بورس در آینده حتی به اقتصاد تولید کشور هم کمکی نخواهد کرد.