یادداشت «محمد رضا کائینی» درباره سرانجام سراینده و ترسیم‌گر چیره دست دربار ناصری
در سال‌های واپسین عمر ابوالحسن خان، او پس از یک دوره طولانی فعالیت هنری فاخر در رادیو، بر اثر چشم و هم چشمی، از این دستگاه اخراج شد!
نظری بر گزارش تاریخی و موثق ابوالحسن عمیدی‌نوری از ایران دهه 40
حضور عمیدی نوری در محافل غیررسمی و گعده‌های دوستانه با توجه به تنوع افرادی که وی با آن‌ها مرتبط بود، اعم از نمایندگان مجلس، رؤسای قوا، قضات، وکلا، نظامیان، وزرا، چهره‌های سیاسی و اصحاب مطبوعات بر غنای یادداشت‌های سیاسی وی و ناگفته‌های تاریخی مندرج در آن می‌افزاید. وی همچنین به‌عنوان یک فعال سیاسی و نماینده مجلس با رمز و راز سیاست و قاون‌گذاری آشنا بوده است و خاطرات او به این نوع مسائل هم اشاره دارد
«انتقال قدرت از پدر به پسر و ناگفته‌ها و حاشیه‌های آن» در آئینه خاطرات علی دشتی
علی دشتی: پدر از خود دو ارثیه برای پسر باقی گذاشت و از کشور بیرون رفت؛ یکی مال و املاک بی‌حد و حصر و دیگری نارضایتی‌ها و کینه‌هایی که در مدت 20 سال متراکم شده بودند. به همین دلیل پسر یکمرتبه و ناگهانی از اوج قدرت 20 ساله به حضیض انتریک‌های خرد و درشت فرو افتاد و شاید همین امر او را به‌جای تدبر، تأمل و اتخاذ تصمیمات بجا و مؤثر به ورطه اغراض و دسیسه‌کاری انداخت
یادداشت «محمد رضا کائینی» درباره کشتار هفدهم شهریور
مرحوم آیت الله علامه یحیی نوری بعد‌ها به صاحب این قلم گفت که برآورد ما از کشته‌گان و مفقودان هفدهم شهریور، مجموعا چهارصد نفر است. البته این تنها مربوط به میدان شهداست، درگیری در دیگر میادین نیز کشته‌گان خود را داشته است.
یک شاهد قیام خونین هفده شهریور گفت: من در ضلع شمالی بودم. در آن قسمت به نظر می‌رسید حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر روی زمین افتاده‌اند که البته مشخص نبود از این تعداد چند نفر مجروح و چند نفر شهید شده‌اند.
گذری بر سرشت وسرنوشت مهرداد پهلبد (عزت‌الله مین‌باشیان)
با توجه به اینکه پهلبد سال‌ها مغضوب محمدرضا پهلوی بود، پس از گذشت چند سال با وساطت ملکه مادر و شمس، مدارج ترقی را سریعاً طی کرد. پهلبد که یک ویلن زن ساده بود، بعد از ازدواج با شمس، در سال 1330 به ریاست اداره کل هنر‌های زیبای کشور منصوب شد. این ریاست ادامه داشت تا آنکه در سال 1342 حسنعلی منصور تشکیل کابینه داد. در این دوره محمدرضا پهلوی برای آنکه از نظر مالی کمکی به خواهر کرده باشد، وزارت فرهنگ و هنر را به مهرداد پهلبد بخشید
خوانشی تحلیلی از خاطرات ثریا اسفندیاری بختیاری درباره گریز محمدرضا پهلوی از ایران در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲
ثریا اسفندیاری: در طول پرواز، ملازمان ما وضع روحی بسیار بدی داشتند. شاه حتی گفت: دیگر همه چیز تمام شده! گرچه در شرایطی که ما گرفتار بودیم، کوچک‌ترین روزنه امیدی باقی نمانده بود، ولی من با حس ششم مخصوصم، یک‌بار دیگر آینده را پیش‌بینی کردم و گفتم: غصه نخورید. یک هفته بیشتر طول نمی‌کشد که به تهران برگردیم. محمدرضا در جواب فقط پوزخندی حزن‌آلود زد. انگار می‌خواست بگوید خودت هم حرف خودت را باور نداری!
«خاطره‌ها و نکته‌هایی درباره مهرداد پهلبد» در گفت‌وشنود با داریوش اسدزاده
در روزهای گذشته مهرداد پهلبد، همسر شمس پهلوی، بر اثر کهولت در خارج از کشور درگذشت. این مناسبت بهانه‌ای شد تا کارنامه او بازخوانی شود و آشنایان درباره پیشه و پیشینه وی، به بیان خاطرات خود بپردازند. در گفت‌وشنودی که پیش روی شماست، استاد داریوش اسدزاده، هنرمند نام‌آشنای کشور، خاطرات خویش از مهرداد پهلبد را بیان کرده است.
«جستار‌هایی در نسبت محمدتقی بهار با سیاست» در گفت‌وشنود با چهرزاد بهار
واقعاً رشوه گرفتن بهار در قرارداد 1919 مسخره‌ترین حرف است. اگر از انگلیسی‌ها رشوه گرفته بود، چرا ما اینقدر به سختی زندگی می‌کردیم؟ انگ زدن کاری ندارد. رضاشاه به او گفته بود: بیا با من کار کن، ولی بهار زیر بار نرفت. حتی مدرس به او گفته بود: مرد حسابی! رفتی وسط بیابان خانه ساخته‌ای که دم به ساعت تهدیدت کنند؟ مادرم می‌گفت: بعضی شب‌ها، خانه ما را سنگباران می‌کردند!
خوانشی از حالات و شرایط محمدرضا پهلوی پیش و پس از مرگ در آیینه 2 روایت
اردشیر زاهدی: یکی از مشکلات اعلیحضرت در ایام خروج از ایران وجود اطرافیانی بود که اصلاً مراعات حال ایشان را نمی‌کردند و به شاه مملکت، به عنوان یک صندوقچه پول و مادر خرج نگاه می‌کردند!
۳۵