نگاهی به ساختار، داستان و جذابیتهای بصری برخی از سریالهای خارجی و برنامههای خبری ـ سیاسی ماهوارهها كه از قضا در جامعه ما نیز با استقبال قابل توجهی مواجه شدهاند گویای مؤلفههای جذابیت و تاثیرگذاری در مخاطبان امروزی و البته بیانگر كار دقیق حرفهای و استفاده بهینه از قابلیتهای هنری و به ویژه تیزبینی قابل درك برنامهریزان و دستاندركاران تولید چنین آثار هنری میباشند.
قطعاً یكی از عوامل اساسی جذابیت سریالهایی چون «گمشدگان» (LOST)، «فرار از زندان» (Prison Break)، «24»، «جومونگ» و ... تزریق میزان قابل توجهی از هیجان در محتوای داستان و همچنین جذابیت كافی در شیوههای فیلمبرداری و البته هنرنمایی بازیگران به كمك موسیقی تاثیرگذار و صدابرداری مناسب میباشد؛ اما ویژگی هیجان و جذابیت را میتوان عامل اصلی موفقیت بسیاری از سریالهای خارجی در جذب مخاطب دانست. این در حالی است كه سریالهای تولید داخل در بسیاری از موارد به علت كمبود هیجان و جذابیت (البته نه از نوع برهنگی و خشونت مفرط) در بسیاری از مواقع مورد استقبال راضیكنندهای قرار نمیگیرند. البته در این مورد باید سریالهای فاخری چون امام علی (ع)، ولایت عشق، یوسف پیامبر، روزگار جوانی، نردبام آسمان، در چشم باد و... را كه در اغلب موارد جزء پروژههای «الفویژه» سازمان صدا و سیما محسوب میشوند، مستثنی دانست.
شاید درك همین یك نكته بتواند موجبات تغییر اساسی در برنامههای تولیدی رسانه ملی را فراهم آورده و از روی آوردن مخاطبان داخل كشور به سوی رسانههای بیگانه جلوگیری كند؛ چرا كه در بسیاری از موارد، مخاطب جوانی كه ناخودآگاه دنبال ارضای روحی و عاطفی خود و به نوعی سرگرمی تصویری مهیج میگردد، با مقایسه میزان هیجان و جذابیت بین تولیدات رسانه ملی و شبكههای ماهوارهای، علیرغم بهرهگیری از اعتقادات ایمانی و عِرق ملی به سمت و سوی مشخصی هدایت میگردد كه اهداف و برنامهریزیهای مدیران رسانههای معاند را محقق خواهد كرد.
این امر در مواقع حساسی چون حوادث قبل و بعد از انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری كشورمان (و به ویژه در شهر تهران كه شبكههای ماهوارهای از ضریب نفوذ بیشتری بین مردم برخوردارند) نسبت به مواقع دیگر بیشتر خودنمایی میكند؛ چرا كه هدایتها و تاثیرات علنی و مستقیم شبكههای ماهوارهای چون بیبیسی فارسی، VOA، كانال1 و... را در خیل قابل توجهی از مردم تهران به ویژه جوانان قابل مشاهده بود. در این میان باید شبكههای
جدیدی چون فارسی1 (با تمركز بر برنامههای خانوادگی، سریال، طنز و...)، امبیسی پرشیا (فیلم)، وین تیوی (خبری ـ سیاسی) و... را نیز به این لیست اضافه نمود.
نكته حائز اهمیت در تبارشناسی اغتشاشات پس از انتخابات و تجمعات و راهپیماییهای غیرقانونی میباشد. بدینمعنی كه اكثریت افرادی كه به مقاصد سیاسی خاص در این تجمعات حضور پیدا میكردند، جزء اشخاصی نبودند كه از قضایا بیاطلاع بوده و اخبار سیاسی و اجتماعی و حتی بینالمللی را پیگیری نكنند، بلكه میتوان اینگونه برداشت كرد كه در رقابتهای چندساله میان رسانه ملی و شبكههای ماهوارهای برای جذب و حفظ مخاطب، این عده به دلایل مختلف (كه قطعاً ضعف هیجان و جذابیت در برنامههای رسانه ملی در دراز مدت نقش اساسی داشته) به برنامههای تولیدی شبكههای ماهوارهای گرایش پیدا نمودهاند كه نمود عینی و كاركرد رسانهای و همینطور خط دهی عملی، جهتدار و سریع آن برنامهها در كف خیابانهای تهران مشاهده میشد.
رقابتهای چند سال اخیر رسانه ملی با حلقه رسانهای شبكههای ماهوارهای كه اخیراً تغییرات قابل تاملی را شاهد بوده میتوان در میادین گوناگونی چون فیلم، موسیقی، اخبار و برنامههای سیاسی ـ تحلیلی مقایسه كرد. اما یكی از برگ برندههای صدا و سیما در 30 سال گذشته تولید ویژهبرنامهها و سریالهایی بوده كه مخاطب ایرانی را و به ویژه در مواقعی كه اعضای خانواده كنار یكدیگرند پای دستگاه گیرنده حفظ كردهاست.
اما متاسفانه با آرایش جدید سریالهایی چون «گمشدگان» (LOST)، «فرار از زندان» (Prison Break)، «24» و... و آسان بودن دسترسی همگان به این نوع آثار و با زیرنویس فارسی، ندای ربوده شدن گوی سبقت توسط این سریالها بیشتر به گوش میرسد.
البته دوبله و ورود این آثار به شبكههای سینمای خانگی (در قالب DVD و VCD) و یا پخش آنها از صدا و سیما، بعد از ورود غیررسمی آنها در بازار قاچاق با زیرنویس فارسی، سادهترین، سطحیترین و كوتاهمدتترین راهكاری است كه مسئولان رسانههای تصویری كشور (البته با تأخیری چند ساله) اندیشدهاند چرا كه محورهای القایی و محتوای داستانی این آثار خود بحث مفصلی است كه در این سطور نمیگنجد.
اما نگاهی گذرا توسط كارشناسان فرهنگی به محتوای سریالهای یاد شده حكایت از پیچیدهتر شدن قضایا دارد، چرا كه در پس پرده جذابیت و هیجانهای دیداری و شنیداری آثاری چون «گمشدگان» (LOST)، «24»، «جومونگ» و ... میتوان شاهد آموزههای مشكوك و مفاهیم القایی منحرف و حتی بعضاً نزدیك به آموزههای فرهنگی و فلسفی صهیونیسم بود كه حتی واكنش برخی از مسئولین ارشد فرهنگی كشور را در پی داشت.
چنانكه در سریال «افسانه جومونگ» رگههایی از مفاهیم سیاسی صهیونیسم در رسیدن به هدف والا، گسترش و احیای سرزمین و امپراتوری قدیمی، تاكید بر نقش جادوگران، شخصیتپردازی خاص از دشمنان، شباهت اسامی و... قابل مشاهده بود كه در جهت ایجاد حس همذاتپنداری در مخاطب قابل ارزیابی است.
همچنین در قسمتهایی از سریال فرار از زندان تاثیر ناخودآگاه و غیرمستقیم مفاهیم شیطانپرستی با اشاره به قدرتهای فراوان شیطان و ضعف ذاتی انسان در مقابل او دیده میشود( كه البته در جامعه آمریكا امری است جاافتاده). این مسئله زمینهساز تسلیم فكری انسان در مقابل شیطان برای رسیدن به قدرتهای فرامادی میشود.
در سریال گمشدگان نیز مسائلی چون شباهت اسامی برخی شخصیتها با فیلسوفان و اندیشمندان پوچگرا و منحرف غرب و برخی مفاهیم مربوط به فلسفه صهیونیسم و كابالیسم قابل ارزیابی است.
بیشك، تامل بیشتر در طراحی راهبردهای فرهنگی، به ویژه در حیطه تولیدات سازمان صدا و سیما و بهرهگیری از منویات مقام معظم رهبری در مهندسی فرهنگی و آسیبشناسی فرهنگ میتواند نقش بسزایی در سالمسازی فضای فرهنگی جامعه داشته و از تاثیرات منفی و مخرب بسیاری از آثار هنری جهتدار و مشكوك بكاهد.
شایان ذكر است نگاه حداقلی به این مسائل شامل آسیبشناسی محتوایی سریالهای انتخابی جهت پخش در رسانه ملی و دیگر رسانههای تصویری قبل از خرید و دوبله و پخش میباشد كه كمتر شاهد این مهم بودهایم تا آنجایی كه سریالهایی چون «افسانه جومونگ» بدون كمترین آسیبشناسی و نقد توسط كارشناسان فرهنگی و با تكرارهای متعدد از تلویزیون پخش میگردد و حتی خبر از خرید و دوبله و پخش سری دوم و سوم آن نیز منتشر میگردد.
خبر مدیرعامل موسسه پرده نقرهای مبنی بر دوبله و توزیع گسترده سریالهایی چون فرار از زندان و گمشدگان را نیز میتوان در همین راستا ارزیابی كرد. در متن این اخبار تنها به حل مشكل پوشش زنان این سریال كه در سواحل یك جزیره دورافتاده زندگی میكنند اشاره شد كه با استانداردهای نمایش فیلم در جمهوری اسلامی همخوانی نداشته و به ناگزیر سانسور خواهد شد و یا حداكثر مدیران دوبلاژ ناگزیر از تغییر برخی قسمتهای داستان نیز میشوند.
در اینجا نكته حائز اهمیت، نگاه رسانههای داخلی به پخش این سریالها میباشد كه گویی از حداقل تغییرات ظاهری در صحنههایی كه از پوشش مناسبی برخوردار نیستند هم ناراضیاند و مسئولین دوبلاژ را ناگزیر از تغییر جلوه میدهند (!) متاسفانه بسیاری از رسانههای داخلی، بدون اینكه كمترین توجهی به محتوای داستان و شناسایی و معرفی و هشدار نسبت به محورهای منحرف القایی در اینگونه آثار داشته باشند تنها به انعكاس اخبار پیرامونی اكتفا میكنند.
اما در نگاه حداكثری میتوان بهترین راهبرد را تولید آثار فاخر و جذاب دانست كه در مقابل هجمههای روزافزون از فرهنگ و داشتههای اصیل ایرانی و اسلامی دفاع كنند.
همچنین میتوان در این زمینه به این نكته اشاره داشت كه در نگاه حداقلی و سطحینگر به پخش آثار هنری جوامع بیگانه در داخل، تاكنون مهمترین مسئلهای كه ذهن تصمیمگیران، توزیعكنندگان و حتی بسیاری از كارشناسان را به خود مشغول داشته، رفع اشكالات ظاهری در پوشش نامناسب هنرمندان مونثی است كه در این آثار حضور داشتهاند و تاكنون هیچ یك از نقادین و كارشناسان قبل از خرید و دوبلاژ و توزیع این آثار در داخل كشور هیچ هشداری را به مسئولین امر نداده و حتی در بسیاری از موارد میتوان شاهد سكوت اكثر متخصصان دلسوز فرهنگی و فكری جامعه در قبال پخش آثار سوء تولیدات غیربومی بود.
البته متاسفانه برخی از صاحبنظران این عرصه با عقبنشینی سوالبرانگیزی سخن از مذموم بودن اینگونه به اصطلاح سانسورها زده و آن را محدودیتی بیمورد خطاب مینمایند.
در این زمینه دكتر «ناصر فكوهی» در گفتگویی با روزنامه «امتیاز» مورخ 1/7/88 از لزوم آزادی در پخش آثار هنری خارجی میگوید و به بهانه عدم شرایط رقابت بین آثار داخلی و خارجی (البته به بهانه محدودیت در توزیع تمام آثار هنری خارجی(!) ) در ادعایی عجیب فضای بیان هنری و ادبی كشور را بسته توصیف كرده و راه برونرفت را آزادی پخش آثار هنری غیربومی میداند و حتی در قسمتی دیگر رسالت «آموزشی» فرهنگ را انتظاری غلط جلوه داده و هرگونه آموزش در قالبهای هنری را به بهانه تعیین تكلیف كردن برای دیگران رد میكند كه این خود از مصادیق آموزههای لیبرالیستی در عرصه فرهنگ میباشد كه در سالهای پس از انقلاب توسط مدافعین فیلمفارسی مبتذل سینمای قبل از انقلاب تبلیغ میشود.
اما در مقابل و با نگاه حداكثری میتوان علاوه بر پخش آثاری كه با حداقل استانداردهای كشورمان همخوانی داشتهباشند، با ابتكارات گوناگون به نقد و بررسی و همچنین آسیبشناسی و احیاناً افشای محتوای نامناسب و انحرافی آنها پرداخت كه قطعاً در صورت بها دادن مسئولین به این امر، میتوان خلاقیتهای فراوانی به ویژه از سوی كارشناسان متعهد و دلسوز كه همواره دغدغههای فرهنگی موتور محرك ایشان بوده و هست را شاهد بود.
گفتنی است بنابر نظر اكثر متخصصان، یكی از اصلیترین راههای بروز ابتكارات و خلق آثار هنری و فكری اصیل و ارزشی، ابتدا به ساكن نقد آثار وارداتی و آسیبشناسی و بررسی آنها میباشد. پس از نقد و بررسی آثار دیگران میشود به تولیدات فاخر دست یافت و البته آثار داخلی نیز از نقد دلسوزانه مبری نخواهند بود.
پرواضح است این مهم در بسیاری از حوزههای فكری و فرهنگی همچون عرصه سینما، تلویزیون، بازیهای رایانهای، ادبیات، وادی شناسایی فرقهها و نحلههای فكری و مذهبی، بررسی مكاتب مختلف فلسفی، هنری، جامعهشناسی، سیاسی و ... نیز صدق میكند.
در همین راستا، رهبر معظم انقلاب چندی پیش در حوزه بازنگری در منابع و كتابهای دانشگاهی در رشتههای علوم انسانی، هشدار داده و نكات لازم را گوشزد نمودند.
شایان ذكر است در جریان آشوبهای اخیر طرحهای مختلفی جهت تحریم صدا و سیما از سوی رسانههای معاند (وبلاگها و وبسایتهای جریان آشوب و خشونت) كلید خورد كه متاسفانه در بعضی از موارد با فضای انفعالی حاكم بر سیاستمداران از درصد نفوذ این رسانه كاسته شد.