کد خبر: 959958
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۳۹۸ - ۰۰:۴۰
سیدعبدالله متولیان
در علم سیاست وقتی کشوری آرایش جنگی گرفته ولی در بیش از یک جبهه تشنج آفرینی می‌کند، نشانگر آن است که آن کشور یا از سیاست و استراتژی‌های نظامی چیزی نمی‌داند و یا به احتمال قوی‌تر از تشنج‌آفرینی اهداف غیرجنگی را تعقیب و دنبال می‌کند. بر این اساس هم‌اینک امریکا با کشور‌های مختلف جهان از جمله: مکزیک، ونزوئلا، چین، کره شمالی، ایران، یمن، سوریه و حتی با کل اروپا (هم‌پیمان امریکا) جبهه خصومت و تشنج را ایجاد کرده و همین امر به خوبی نشان می‌دهد که امریکا مطلقاً قصد ورود به هیچ جنگی در سطح جهان را نداشته و اهداف دیگری را از عربده‌کشی و ایجاد پروپاگاندای خصومت دنبال می‌کند، مضافاً بر این‌که دلایل متعدد و قرائن و شواهد بسیاری وجود دارد که از ناتوانی این کشور در ورود به جنگ مستقیم حتی با مبارزان جبهه مقاومت فلسطین حکایت می‌کند. یادآوری می‌گردد که امریکا در ٤۰ سال گذشته صرفاً با ایجاد اتحاد و در کنار تعدادی از کشور‌های هم‌پیمان وارد جنگ با کشور‌هایی مثل افغانستان و عراق شده و در هیچ جنگی به صورت مستقل وارد نشده است و ضرورت هماهنگی با شورای امنیت سازمان ملل متحد بهانه‌ای برای سرپوش گذاشتن بر این ناتوانی بوده است.
به گفته بسیاری از صاحب نظران عرصه سیاست، ریشه کج رفتاری‌ها، تشنج آفرینی‌ها و مواضع معوج این کشور به سال‌های نه چندان دور و بعد از ناکامی آن‌ها در پیشبرد اهداف استعماری خود در منطقه غرب آسیا و خاموش کردن چراغ پرفروغ مقاومت باز می‌گردد. آن‌طور که از کتاب «استراتژی امنیت ملی امریکا در قرن ۲۱» استنتاج می‌شود امریکایی‌ها که بعد حادثه از مهندسی شده ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به یک اجماع نسبی در سطح جهان در راستای مبارزه با تروریسم دست یافته بودند، با سلسله‌ای از اهداف از جمله «براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران»، «درهم شکستن محور مقاومت» و «کمک به بقای رژیم صهیونیستی» ابتدا افغانستان و سپس عراق را اشغال کردند، اما خیلی زودتر از آنچه که تصور می‌شد هزینه‌های چندین هزارمیلیاردی آنان در منطقه نه‌تن‌ها به تحقق اهداف شیطانی آنان کمک نکرد بلکه نتیجه عکس داده و علاوه بر تقویت محور مقاومت سبب گسترش مرز‌های معنوی انقلاب اسلامی و توسعه عمق استراتژیکی ایران تا مرز‌های رژیم جعلی صهیونیستی شد و این آغاز یک تراژدی دردناک برای نظام سلطه بود که سبب ظهور و بروز بزرگ‌ترین سونامی اقتصادی در غرب و ورشکستگی هزاران شرکت بزرگ در امریکا و غرب شده و بالاخره در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ موجب شکل‌گیری بزرگ‌ترین جنبش ضد سرمایه‌داری در امریکا تحت عنوان جنبش اشغال وال‌استریت شد.
از جنبش وال‌استریت به‌عنوان نقطه عطف و سرآغاز فروپاشی هژمون امریکا در جهان می‌توان نام برد که پایه‌های نظام سرمایه‌داری را تهدید به فروپاشی کرده و سبب افول موریانه وار هژمون امریکا شد. تردیدی نیست که این افول موریانه وار در آینده‌ای نه‌چندان دور به فروپاشی کامل نظام سیاسی امریکا و اضمحلال نظام منحط لیبرال سرمایه داری غرب خواهد انجامید. اگرچه سیاستمداران امریکایی برای جلوگیری از فروپاشی غرب دست به کار شده و از یک‌سو با چاپ دلار‌های بدون پشتوانه، فشار سونامی بزرگ اقتصادی غرب را به کل کشور‌های جهان منتقل و برخی از کشور‌ها را نابود کردند و از سوی دیگر کارگاه پدر ژپتو با تولید پینوکیویی به نام باراک اوباما به ظاهر موفق به مهار جنبش وال‌استریت شد، اما خیلی زود نشانه‌های ناکامی امریکا در کنترل وال‌استریت هویدا شد. گردانندگان اصلی و پشت پرده امریکا با هدف فریب مردم خود، از طریق ترامپ (که خودش نیز در صدر مفاسد نظام لیبرال سرمایه داری بود) به نظام سرمایه‌داری حمله کرده و پرچم مبارزه با مفاسد این نظام پوسیده را برافراشته و به این ترتیب مدیریت و هدایت جنبش وال‌استریت را به دست گرفته و مانع از ظهور موج دوم جنبش وال‌استریت شدند. ظهور دلقکی به نام ترامپ بر صدر حاکمیت امریکا خواسته یا ناخواسته بر فرضیه افول موریانه‌وار امریکا مهر تأیید زده است.
امروز بعد از سه سال از روی کار آمدن باند ترامپیست‌ها، نه‌تن‌ها از سرعت افول موریانه وار امریکا کاسته نشده بلکه بر سرعت آن افزوده هم شده است. ترامپ و باند وی طی سه سال گذشته دیوانه وار و بی‌منطق هر آنچه که خواسته‌اند انجام داده‌اند: «از کنوانسیون‌های بین‌المللی خارج شده‌اند»، «برجام را پاره کرده‌اند»، «اروپا و چین و روسیه را تحریم و تهدید کرده و قواعد گمرکی را زیر پا گذاشته‌اند»، «تهدید به جنگ کرده‌اند»، «برای پیشبرد اهداف خود پیش‌شرط گذاشته سپس پیش‌شرط‌ها را برداشته و...»، اما اگر چه در بعد تاکتیکی توفیقات کمی به دست آورده‌اند، اما در بعد استراتژیکی قدم به قدم و خاک‌ریز به خاک‌ریز مجبور به عقب‌نشینی شده‌اند، اما کماکان دون‌کیشوت وار با شمشیر شکسته و اسب بدون زین و زره پاره، وسط میدان عربده کشی کرده و «هل من مبارز» می‌طلبند و خود را پیروز میدان نبرد نشان می‌دهند.
ارائه فهرستی از دلایل تحرکات جنون آمیز و احمقانه سران امریکا و مستندات افول موریانه وار این ابرقدرت پوشالی را به مجالی دیگر و یادداشتی دیگر موکول می‌کنم. تلاش‌های دون‌کیشوت برای رهایی از گرداب سقوط بی‌نتیجه بوده و امریکا در سوریه، عراق، یمن، لبنان، داخل فلسطین اشغالی و جای جای دنیا بازنده بوده و در هر معرکه‌ای مجبور به خالی کردن صحنه به نفع مردم آن کشور‌ها شده است، اما لااقل در این مقطع و در صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا که تازه آغاز شده قویاً برای فریب مردم به خودقهرمان پنداری و عربده کشی نیاز دارد. آخرین اقدام ابلهانه و احمقانه ترامپ در باره ایران به عکس‌العمل وی نسبت به انهدام پهپاد ابرجاسوس خود توسط ایران باز می‌گردد. در این معرکه علاوه بر تجاوز پهپاد امریکایی به حریم جغرافیایی ایران، امریکایی‌ها مدعی شده‌اند از طریق عملیات هکری وارد حوزه موشکی ایران شده و عملاً جنگی پنهانی را علیه ایران آغاز کردند و ایران با درک صحیح از صحنه نبرد و ناتوانی دشمن بلافاصله نسبت به انهدام بزرگ‌ترین، گران‌ترین، مجهزترین و بلندپرواز‌ترین پهپاد امریکا اقدام کرد و به امریکا و قارون‌های منطقه‌ای نشان داد که بر سر منافع و استقلال و حراست از تمامیت ارضی خود با هیچ‌کس معامله نمی‌کند و تمام جهان نتیجه و عکس‌العمل مضحک امریکا در مواجهه با مقاومت فعال ایران در حراست از تمامیت ارضی خود را دیده و به آنان خندیدند. خاموش شدن چراغ هژمونی امریکا و تبدیل شدن این کشور به یک قدرت محدود حقیقتی است انکار ناپذیر که سران مغرور و جاه‌طلب امریکا نمی‌خواهند باور کنند، اما به رغم تلاش‌های مذبوحانه امریکایی‌ها، کشور‌های جهان کم‌کم افول موریانه وار امریکا را باور کرده و راه خود را از امریکا جدا خواهندکرد و امریکا منزوی‌تر از همیشه مجبور به تمکین از حقایق تلخ در باره نابودی نظام وال‌استریت خواهند بود و این همان وعده حتمی خداوند است که مستضعفان ائمه و پیشوایان خداوند بر زمین و وارثان اصلی خداوند در زمین خواهند شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار