سرویس حقوق جوان آنلاین: در سایر کشورهای دنیا که اتفاقاً سرانه وکیل در آنها چندین برابر کشور ما است، تصمیماتی اتخاذ میشود که با در نظر داشتن ملاحظاتی استقلال وکلا محدودتر شود؛ مواردی، چون در نظر داشتن حقوق عامه و حقوق موکلین در پروندهها از دلایل ایجاد محدودیت بر حرفه وکالت است. اخیراً در امریکا تصمیمی اتخاد شده که با هدف کاهش غرور ناشی از خودبرتربینی وکلا، از این به بعد سلامت روانی و اخلاقی وکلا تأیید خواهد شد و در صورت وجود مشکل و عدم پیشرفت در درمان، پروانه وکالت وکیل امریکایی حتی تعلیق هم میشود.
میخواهند انحصار وکالت را در دایره یک نهاد خاص بشکنند، اما حتی قوانین جدید در این باره، هر بار به هر علتی به دلیل مخالفت برخی وکلا و جامعه وکالت به تعویق میافتد. اما چند وقتی میشود که تقریباً همه منهای عدهای خاص، موافق شکست این انحصار، ضرورتهای نظارت و شفافیت مادی و معنوی هستند. همین باعث شده تا دست و پا زدنها برای مقابله بیشتر شود تا هیچ قانون جدیدی در راستای مخدوش کردن استقلال و انحصارطلبی عدهای خاص نشود. در کشورهای دنیا محدودیتهایی برای صنوف مختلف ازجمله صنف وکالت اعمال میشود. هیچ صنفی در هیچ کشوری مطلقالعنان فعالیت نمیکند. قوانین متعدد بر فعالیتهای مختلف صنوف نظارت میکنند. اخیراً در امریکا این محدودیتها حتی به تأیید سلامت روان وکلا هم رسیده است.
محدودیت استقلال وکلا در نیویورک
سیدمحسن روحانی دکترای حقوق تجارت بینالملل (مقیم نیویورک) چند روز پیش با انتشار یک عکس نوشت: دیروز در جلسهای با حضور پرزیدنت هنری گرینبرگ، رئیس کانون وکلای نیویورک، تصمیمی اعلام شد که داد وکلا را درآورد که چرا مدام دارید استقلالمان را محدودتر میکنید؟ سابقه دعوایشان هم معمولاً به تبعیض بین وکلای دادگستری و وکلای قوه قضائیهشان برمیگردد.
این دانشجو مینویسد: ایشان مدعی شد که بیش از ۴۲ درصد از دانشجویان حقوق، بهدلیل جنس رشته، تعارضات موجود در جامعه با آموختههایشان در دانشگاه و غرور ناشی از خودبرتربینیشان در زندگی عاطفی و روانی خود دارای اختلالاتی جدیاند (بعد از اخذ پروانه این نرخ به مراتب افزایش مییابد) و تنها نیمی از آنها در پروسه روان درمانی قرار میگیرند. نیمه دیگر اجتناب میکنند بهدلیل ترس از رد صلاحیت شدن در مصاحبه نهایی. تصمیم برآن شده که نیروهای متخصص زین پس مسئولیت تأیید دورهای سلامت روانی و اخلاقی وکلا را برعهده داشته باشند و در صورت عدم پیشرفت در درمان، تعلیقشان کنند. سلامت اخلاقی معمولاً به عدم تخلف از آییننامهها و ارتباطگیری غیرمتعارف بین موکل و وکیل اطلاق میشود.
جالب این است طبق آنچه این دانشجو به نقل از رئیس کانون وکلای نیویورک نوشته است، وی در جواب اعتراضات وکلا میگوید: ارجاعتان میدهم به درصد نارضایتی موکلان از وکلا؛ «دقیقهای خودتان را جای موکل بگذارید...»
در کنار این موضوع قابل اهمیت برای تأیید سلامت روان وکلا که ناشی از خودبرتربینی آنها در این عرصه قرار است صورت گیرد، این دانشجوی حقوقی به موارد جالبی از روند اخذ پروانه وکالت در امریکا هم اشاره کرده است.
مسئولیت حرفهای وکلا
محسن روحانی در بخشی دیگر از مطالب خود در کانال تلگرامیاش به یکی از دروس پیشنیاز شرکت در آزمون وکالت اشاره میکند و مینویسد: یکی از درسهایی که در اینجا پیشنیاز شرکت در آزمون وکالت بوده، درس «مسئولیت حرفهای» است؛ درسی که به «قوانین حاکم بر وکلا» میپردازد.
وی خود مینویسد جای این درس در ایران بسی خالی است!
محسن روحانی در جایی دیگر با تشریح موارد «آزمون مسئولیت حرفهای در ایالت نیویورک» مینویسد:
۶۰ سؤال چهار گزینهای با دو ساعت زمان. برای قبولی باید نمره ۸۵ از مجموع ۱۵۰ کسب شود. این امتحان شامل موارد زیر میباشد:
- ارتباطات وکلا و ممنوعیتهای دریافت پول به عنوان حق ارجاع پرونده به یکدیگر. خطاهایشان مانند مصرف ماریجوانا و پرداخت رشوه و... و مسئولیت سایر وکلا در صورت علم به انجام این موارد توسط همکارشان.
- ارتباط و احترام میان قاضی و وکیل و موارد تخطی طرفین از حدود متصوره.
- حقالوکاله و نحوه تنظیم قراردادهای مالی و حسابهای جداگانه مالی موکلان و شرایط و میزان اخذ حقالوکالههای موسوم «به شرط نتیجه».
- ضوابط افعال و برخورد حرفهای وکلا. نحوه برخورد و رعایت ضوابط پوششی ایشان در محیط دادگاه و نزد مقام عالی قضاوت و هیئت ژوری.
- محدودیتهای تبلیغاتی وکلا و موارد مجاز برای تبلیغ شغل و حرفه وکالت.
- ممنوعیتهای طرح دعاوی بیاساس و غیرمستدل و مجازاتهای تابعه.
- ممنوعیتهای کمک وکلا به موکلین برای انجام برخی خطاهای مدنی و جزایی.
- قوانین مرتبط با حفظ اسرار موکل و حدود و ثغور آن.
- مسئولیت وکیلهای سنیور (وکلای با درجه بالا) در قبال افعال وکلای تازهکار و جونیور تحت نظرشان و همچنین مشاورین حقوقی.
- ممنوعیتهای برقراری ارتباطات عاطفی و ... با موکلین.
- و...
این وضعیت امریکایی است که در آن حرفه وکالت در چنته و انحصار گروهی خاص نیست. اوضاع سلامت روان، خودبرتربینی و سایر مفسدههایی که بخشی از آن در بالا ذکر شد، در کشورهایی که وکالت انحصاری و در اختیار قشری خاص است و همانطور هم دستبهدست میچرخد، بدتر از بد میشود.