سرویس ایران جوان آنلاین: از نظر آنتونی گیدنز، یکی از مشهورترین جامعهشناسان بریتانیایی، رسانهها نقش بسزایی در ترویج سبکهای مختلف زندگی دارند. هرچند طیفهای مطرح شده در رسانه محدود است، اما تأثیرگذاری متنوعی بر زندگی افراد جامعه دارد. حوزه فرهنگ یکی از اساسیترین بخشهایی است که در سبک زندگی مورد توجه و مطالعه قرار میگیرد. از این رو در تدوین و ساخت برنامهها و راهبردهای رسانه به ویژگیهای مخاطبان توجه میشود و بررسیهای دقیقی انجام میپذیرد. در این جهان وسایل ارتباط جمعی بیشتر از هر قشر دیگری جوانان را مورد توجه قرار داده و برنامههای خاصی با اهداف متفاوت فرهنگی و هویتی برایشان در نظر گرفته میشود و از آنجا که جوانان آینده کشور را ترسیم میکنند، طراحی و ساخت برنامهها از دقت خاصی در این خصوص برخوردار است.
هزینههای غربی برای تغییر سبک زندگی جوانان
هویت مجموعه خصایص، ویژگیها و ساختاری است که احساس درونی شخص را شکل داده و سبب میشود تا دیگران او را بدان مشخصه شناسایی کنند. از گذشته تاکنون نهادهای متنوعی شکلدهنده هویت و ساختار شخصیتی فرد بودهاند. روزگاری مکتبخانه و هماکنون دانشگاهها و رسانههای جمعی و... به طوری که با آنها میتوان هویت و ساختار جوانان را تحت تأثیر و در غالب اوقات تغییر داد. در حال حاضر نیز میتوان به هجمه رسانههای غربی در این زمینه اشاره کرد که جوانان و فرهنگ جامعه را نشانه رفتهاند.
در اصل وقتی صحبت از جنگ نرم میشود منظور تأثیر رسانههاست. بدان معنا که رسانههای غربی سعی در تغییر فرهنگ و نهادینه کردن فرهنگ خود به عنوان فرهنگ غالب دارند و مدام در این زمینه هزینه میکنند و در تلاشند تا همزمان با بمباران تبلیغاتی و فرهنگی خود اقدام به توزیع انواع کالاهای همسوی خود در جوامع کنند تا درنهایت فرهنگ خود را توسعه داده و بومی کنند. حقیقت این است که نظام سلطه هزینههای بسیاری برای تغییر فرهنگ ایرانی- اسلامی کرده است که نشان از اهمیت موضوع دارد. روزگاری جنگها تعیینکننده مرزها بودند، اما اکنون خبری از این جنگها نیست. آنها بدون سر و صدا و بهآرامی مرزها را به دست مردمان خود آن کشورها میگشایند. با کمی دقت در این زمینه خواهید دید که وجود شبکههای اجتماعی، فضای مجازی و برخی از سایتهای اینترنتی چگونه توانسته مرزها را از میان برداشته و توسعهدهنده دهکده کوچک جهانی باشند.
تغییر در سبک زندگی، هدف اصلی شبکههای اجتماعی
هماکنون تعداد کاربران شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک و توییتر از مرز یک میلیارد نفر گذشته و همچنان این رقم در حال افزایش و عملکرد این شبکهها در حال توسعه است. به صراحت میتوان گفت: فضای مجازی و بهویژه شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و... در تمامی عرصههای زندگی بشر جا باز کردهاند. بدینگونه که کوچکترین اخبار و اطلاعات به سرعت دستبهدست شده و در کوتاهترین زمان ممکن اطلاعرسانی میشود. این مطلب فقط مختص اخبار نیست، بلکه آنها در شرف تغییر مد، نحوه لباس پوشیدن و سبک زندگی نیز هستند.
روزگاری هزینههای بسیاری انجام میشد تا یک جاسوس تربیت شود و بتواند با تمام ملاحظات امنیتی ایجاد شده اطلاعات افراد را به دست آورد، اما اگر خوب نگاه کنید درمییابید که این اطلاعات توسط خود افراد و به سهولت در شبکهای ثبت میشود و در دسترس قرار میگیرد. کاری که یک جاسوس باید زحمات فراوانی برای آن بکشد آنها با یک کلیک این کار را انجام میدهند تا دنیا و پیشرفتهایی که در حوزه فناوری صورت گرفته را به یک دهکده کوچک تبدیل کنند. به صورتی که همگی از شرایط زندگی یکدیگر باخبرند. در این میان هرکس به نوبه خود و بر اساس سبک زندگی، عقاید و طبقه اجتماعی نسبت به انتخاب الگوی متجانس با خود اقدام میکند و رفتهرفته در رفتار و عملکردش جا باز میکند، هر چند در این میان افرادی هستند که نسبت به حفظ موازین و معیارهای خود ملتزم بوده و به صورت آگاهانه و هدفمند به گروهها و جامعههای همگن وارد میشوند.
رسیدن به سبک زندگی استاندارد با آسیبشناسی و اطلاعرسانی
سبک زندگی مجموعهای انتخابی از عملکرد و رفتارهاست. در جوامعی که سبک زندگی سنتی حکمفرماست، نحوه زندگی از قبل تعیین شده است. انتخاب سبک زندگی وابسته به اطلاعاتی است که داده شده و مورد گزینش قرار میگیرد. سرمنشأ ورود این اطلاعات رسانهها هستند. برای تبیین و ایجاد زندگی ایرانی- اسلامی ابتدا باید به نقد و بررسی فرهنگهای وارده بپردازیم و دوم اینکه خلأهای سبک زندگی خود را شناخته و درصدد بهینه کردن آن برآییم.
منظور از نقد و بررسی فرهنگ وارده در حقیقت شناخت نقاط قوت و ضعف آن فرهنگ است تا بدانیم چه چیزی را باید پذیرفته یا چه چیزی را پس بزنیم. به عنوان مثال با شروع به کار کردن شبکه فارسی وان در سالهای نه چندان دور اطلاعرسانی بسیار خوبی در جامعه صورت گرفت و شناساندن ابعاد مختلف این شبکه و راهبردهای آن باعث شد اقشار مختلف جامعه مذهبی و غیرمذهبی از دیدن این شبکه خودداری کنند. با اینکه اطلاعرسانی عمومی بسیار نتیجهبخش بود، اما درنهایت این شبکه با ریزش مخاطب روبهرو شد. باید بپذیریم که در اینگونه موارد نباید به صورت مقطعی عمل کرد و اینگونه اطلاعرسانیها و روشنگریها را باید به صورت مستمر در مورد سایر شبکهها نیز انجام داد.
همچنین بهتر است ضمن اینکه به نقد و بررسی فرهنگ غربی میپردازیم، نسبت به آسیبشناسی سبک زندگی ایرانی- اسلامی نیز اقدام و درنتیجه هم پس از شناخت محاسن و ضعفها، الگوهای مناسب را گزینش کنیم. بد نیست بدانیم در دنیایی که توسط رسانهها و ماهوارهها تحت سیطره و بمباران اطلاعاتی است، باید نسبت به توسعه جامعهای فرهنگی اقدام کرد. برگزیدهای از فرهنگهای مختلف که در قالب فرهنگ ایرانی- اسلامی میتواند به بالندگی مردم و کشور منجر شود.