سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: چنانچه به عنوان یک والد بخواهیم به فرزندمان درسی مفید در زندگی بیاموزیم و به او کمک کنیم مهارتهای مهم لازم برای رهبری یک زندگی موفق را بیاموزد، چگونه رفتار کنیم؟ بیتردید در صورتی که در سنین جوانی بتوان سبک ذهنی کارآفرینانه را در بچهها ایجاد کرد و گسترش داد، مهارت رهبری نیز در او رشد خواهد کرد. افراد دارای شیوه تفکر کارآفرینی، چالشها را به عنوان فرصت در نظر میگیرند و با اعتمادبهنفس به نوآوری و ایجاد ارزش در جهان میپردازند. انسان از دوران کودکی میتواند این مهارتها و رفتارهای کلیدی را برای زندگی موفق خود ایجاد کند. در حقیقت، کودکان بیشتر مستعد یادگیری مهارتهای مختلف از بزرگترهای خود هستند زیرا موانع ذهنی کمتری برای توسعه چنین مهارتهایی در خود دارند.
۱- تقویت اعتمادبهنفس با کشف توانمندیهای درونی و بیرونی
اعتمادبهنفس احساس اعتماد به تواناییها، شرایط و قضاوت خودمان است. افزایش و رشد احساس اعتمادبهنفس به منزله سنگ بنای یک زندگی موفق خواهد بود. با توجه به مطالعات روانشناختی، اعتمادبهنفس از جایی نشئت میگیرد که فرد به ارزش خویش پی برده و مزیتها و تواناییهای درونی و برونیاش را کشف کند. مزیت برونی ظاهر افراد، تأیید و مقبولیت نزد سایرین و نیز عملکرد تحصیلی و علمی را دربرمیگیرد. مزیت درونی شامل داشتن شخصیتی پسندیده و رعایت استانداردهای اخلاقی میباشد. کارآفرینی با انگیزه و محرکهای درونی فرد دست در دست هم قرار میدهند. اعتقاد و باور به ایدهها و تواناییهای فرد بابت غلبه بر موانع میتواند روابط قوی بین کسب و کار و زندگی ایجاد کند. با این وصف، چگونه اعتمادبهنفس فرزندمان را تقویت کنیم؟ شما میتوانید یک الگوی خوب باشید. از خود همدلی نشان داده و نظرات و ایدههای آنها را تشویق کنید. شما باید اجازه دهید بچهها تصمیم بگیرند و از انتخاب آنها حمایت کنید. حتی زمانی که فکر میکنید ممکن است تصمیم درستی نگرفته باشند، بگذارید بچهها عقاید خود را ساخته و آن را امتحان کنند. یادگیری ناشی از تجربه کردن که حتی در تضاد با آموزشها و قواعد باشد، نکته اصلی در توسعه مهارت حل مسئله و اعتمادبهنفس فرد است.
۲- پوستی ضخیم و روحیهای انعطافپذیر
در یک فرد کارآفرین، رشد پوستی ضخیم در هنگام ناملایمات موجب برتری و فائق آمدن بر مشکلات خواهد شد. همه ما میدانیم که درد، شکست و ناامیدی بخشی از زندگی است. بخش مهمی از کارآفرینی، یادگیری در مورد شکست است و نه هراس از آن. بچههای خود را برای ایجاد و توسعه یک روحیه انعطافپذیر و مدیریت چالشهایی که زندگی در مسیر آنها قرار میدهد، آماده کنید. پدر و مادرها در مورد بچهها احساس بهتر و اطمینان بیشتری خواهند داشت وقتی به آنها کمک کنند از اضطراب و خودتردیدی نسبت به تواناییهایشان اجتناب کنند. چگونه میتوانید بچههای خود را قوی و مانا پرورش دهید؟ بگذارید احساسات خود را ابراز کنند و از کوچک شمردن احساسات آنها اجتناب کنید. هنگامی که بچهها مشاهده کنند والدین احساسات آنها را درک میکنند، احساسات هیجانی در آنها از بین میرود و میتوانند انرژی خود را روی احساسات بهتری متمرکز کنند.
۳- مهارت حل مسئله و تفکر انتقادی
کارآفرینان اندیشمندانی ایرادگیر و منتقد هستند. آنها توانایی تمرکز و مقابله با یک مشکل را با استفاده از تجزیه و تحلیل و ارزیابی آن برای قضاوت و تصمیمگیری دارند. آموختن تفکر انتقادی یک جزء کلیدی برای فردی است که میخواهد توانایی و قابلیت حل مسئله را پیدا کند. به همین شیوه برخی مردم میتوانند تصمیمات شفاف، منطقی و منجر به موفقیت در کسب و کارشان یا فراتر از آن بگیرند. آموزش تفکر انتقادی تا حدی بچههای شما را مورد سؤال و بررسی قرار میدهد. از آنها بپرسید چگونه فکر میکنند وقتی باید شرایطی که به آنها آسیب میرساند را مدیریت کنند؟ در این مرحله ممکن است نیاز به کمک داشته باشند تا به ایدههای خود برسند، اما از فشار به آنها بابت حل مسئله خودداری کنید. در صورت لزوم گزینههایی به عنوان راهحل ارائه کنید؛ لیکن افکار خود را در قالب سؤالاتی مانند «آیا فکر میکنی این راهکار نتیجه بدهد؟» مطرح کنید. هدایت بچهها به این روش به آنها کمک میکند مشکل را با صدای بلند بگویند و تعریف کنند، که واکنشی مثبت و امیدبخش است. این روش یک راه رسیدن به چشمانداز و پیدا کردن پاسخ با تکیه بر توان خودشان است. حمایت از بچهها به این طریق به آنها کمک میکند تا در سایه توانایی خود برای یافتن راهحل مسائل احساس امنیت و آرامش خاطر کنند.
۴- تفکر خلاق و ایدههای نوآورانه
کارآفرینان نیاز دارند تا خلاق باشند. حل مشکلات پیچیده میتواند دشوار و نیاز به ترفندهایی داشته باشد. تفکر خلاق این است که چگونه ایدههای جدیدی را برای حل چنین مسائلی توسعه داد. برای خلاقیت و گفتوگو درخصوص ایدههای نوآورانه برای بچههای خود وقت بگذارید. سؤالات طرح شده جرقههای الهامبخشی خواهند بود، مانند: «چه کار متفاوتی به منظور بهتر کردن این شرایط یا موضوع میتوان انجام داد؟» یا «با چند راهحل در نظر داری این مسئله را حل کنی؟» سؤالات زیادی مطرح کرده و با هم به پاسخ برسید. تفکر خلاق کلید نوآوری است و جهان آنچنان سریع در حال تغییر است که مردم باید خلاق و نوآور باشند تا از دیگران عقب نمانده و در زندگی موفق باشند.
۵- هدفگذاری و تعیین نقشه
همه دستاوردهای بزرگ دارای یک جدول زمانی هستند که از نقطه شروع تا هدف کار میکند. اهداف به مثابه موتور محرک، ما را در مسیر رسیدن به چیزهایی هدایت میکنند که واقعاً در زندگی خواستار آنها هستیم. داشتن قابلیت تدوین اهدافی مؤثر و پشتکار و پیگیری مستمر تا حصول نتیجه غایی به منظور نیل به یک زندگی موفق حائز اهمیت است. با به اشتراکگذاری اهداف خود، به بچهها هدف و هدفگذاری را آموزش دهید. در مورد ایدههای خود و نقشهتان برای به سرانجام رساندن آنها با هم صحبت کنید. با آموختن آنچه در زندگی برایشان اهمیت دارد، آنچه میخواهند یاد بگیرند، تغییر دهند یا بهدست آورند، به آنها کمک کنید تا اهداف کوتاهمدت و بلندمدتی را برنامهریزی کنند. با آنها همکاری کنید تا مراحل رسیدن به اهدافشان را ایجاد و خلق کنند و در مورد نحوه پیشرفت و چالشهای مربوط به محدودیت زمانی دستیابی به یک هدف با ایشان صحبت کنید. یک شخص لازم است خط پایان اتمام مسابقه و همینطور اهداف زندگی را بداند. در ابتدا یادگیری این مهارت کمک میکند تا بچهها سریعتر کارهایشان را به اتمام برسانند لیکن مهمتر از همه به آنها کمک میکند تا درک کنند قادر به کنترل سرنوشت خود هستند. یک احساس قدرت خوشایند در دورانی که کودک هستند و همینطور در سالهای بعدی زندگی.
۶- ابتکار عمل و پیشگامی
همه کارآفرینان ابتکار عمل دارند. ابتکار یک شتابدهنده و تسهیلکننده برای خلق ایدههای نوآورانه است. ابتکار انگیزهای است برای نگاه کردن به چیزی که در اطراف شماست و سپس عمل کردن برای تکمیل یا بهتر کردن آن. ایجاد حس اشتیاق برای شناسایی فرصتها نکته مهمی است لیکن بدون ابتکار عمل کاری انجام نمیشود. ابتکار و پیشگامی را به کودکان خود با الگوسازی از خودتان آموزش دهید. بچهها از تماشای رفتار افرادی که باورشان دارند، الگوبرداری میکنند، لذا مواقعی که نیاز به ابتکار عمل دارند را شفاهی به آنها گوشزد کنید. این کار به آنها یاد میدهد وقتی باید اقدامی کرد، در انجامش درنگ نکنند.
۷- همدلی و انتقال احساسات و عواطف
توانایی همدلی و انتقال احساسات و عواطف بخشی از ویژگی یک کارآفرین موفق است. کارآفرینان موفق میدانند که تلاش برای دیدن دیدگاهها و احساسات دیگران میتواند آنها را نزد همکاران خود از همه جهت مقبولتر کند. همدلی توانایی درک تجربه دیگران از نظر عاطفی و هیجانی است که میزان مختلفی از آن وجود دارد و همچنین میتواند توسط بچهها و نیز بزرگسالان رشد یافته و درک شود. شما میتوانید با نوع رفتارتان با فرزندانتان به عنوان یک انسان که دارای فکر و ذهن مستقل هستند، در رشد این حالت اثرگذار باشید. احترام به احساسات و عواطف آنها و صحبت کردن در مورد رابطه میان احساسات آنها و نحوه رفتارشان، به آنها یاد میدهد انگیزههای سایرین را درک کنند. ضمناً به آنها کمک خواهد کرد تا خصوصیاتی را که با سایر مردم بهصورت مشترک دارند، شناسایی کرده و به طور طبیعی بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. این قابلیت آنها موجب ایجاد روابطی معنادارتر شده و در موفقیت افراد پیشرو و نشاط کلی زندگیشان نقش مهمی دارد.
تمام این مهارتها از طریق ارتباط دوطرفه توسعه مییابند. بله، ما باید مسیر را مشخص و هدایت کنیم. بچهها نیاز به فرصت دارند تا خودشان را آزادانه بیان کنند و از طرف والدین درک و پذیرفته شوند. به عنوان والدین، ما نیز یک رهبر هستیم و باید از طریق اجازه دادن به بچهها برای تصمیمگیری و امتحان ایدههای مختلف حل مسائل، پشتوانه و حامی آنها باشیم. باید به آنها اطمینان دهیم که در کنارشان هستیم تا بدون هراس به سمت هدف به پیش بروند. کارآفرینان میدانند که تجربه بهترین آموزگار است و بچههای کمسن و سال زمانی که مهارتهای یک زندگی موفق را در خود رشد و توسعه بدهند، بهره لازم را از آن خواهند برد.
برگرفته از سایت: lifehack. org