کد خبر: 958966
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۵
یادداشت مدیرمسئول
دکتر عبدالله گنجی
سالروز رحلت مرحوم دکتر شریعتی تنها بهانه نگریستن به وی است. چرا جذابیت کلام، بیان، ادبیات و روش دکتر شریعتی امروز کسی را به تموج وا نمی‌دارد؟
چرا بر سر تفکراتش مانند صدر انقلاب بحث‌های تند و یقه‌گیری نمی‌شود؟ نه اسلام حذف شده است و نه روشنفکری، اما شریعتی تقریباً بسان اسطوره گفتمانی که عناصر گفتمانی وی به انسداد رسیده‌اند شناخته می‌شود؟ شرح این چرایی می‌تواند تفصیلی باشد، اما اجالتا می‌توان پاسخ کوتاه زیر را به سؤال بالا داد.
شرایط زمانی و جهت‌گیری‌های اصلی مولدان و حاملان اندیشه‌های سیاسی- اجتماعی در این باره مهم است. گر چه جامعه امروز از نحله‌های متکثر، متنوع و متعارض تشکیل شده است، اما همگان در یک توافق نانوشته به این نتیجه رسیده‌اند که گفتمان شریعتی امروزه قابلیت هژمونیک ندارد. چرا؟
۱-آنان که مشی روشنفکری، تحول‌خواهی و نقادی سیاسی- دینی دارند در پارادایم لیبرالیسم یا نئولیبرالیسم کنشگری می‌کنند (مثل سروش)، بنابراین شریعتی را به تاریخ پیوسته می‌دانند و حتی برای تقابل یا نقد جمهوری اسلامی نیز وی را قابل بهره‌برداری نمی‌دانند.
۲- دسته مقابل دو مؤلفه اساسی دارند که برای آنان نیز شریعتی خوب/بد مسئله نیست. این دسته یا معتقد به اسلام روحانیت‌اند یا معتقد به اسلام سیاسی (حکومتی) یا هر دو؛ بنابراین نه شریعتی برای نظام سازی و نظام‌داری قابل بهره‌برداری است و نه می‌توان با تکیه بر وی اسلام روحانیت را ترویج داد.
اما آنچه از ته‌نشین شدن گرد و خاک دوستداران و مخالفان شریعتی حاصل شده است، ایجاد موازنه تعادل است. نه تفکرات شبه فرقانی امروز، الهام‌بخش خود را شریعتی می‌دانند و نه معتقدان به روحانیت و فقاهت او را مزاحم خود حس می‌کنند. اما می‌توان گفت: امروز او به نیرو‌های معتقد به انقلاب اسلامی ذره‌ای نزدیک‌تر از بقیه است و علت آن تلقی ایدئولوژیک از معرفت دینی است. دو عنصر شهادت و امامت در اندیشه شریعتی، نیرو‌های واگرای دینی را از وی دور می‌کند بنابراین برای نقادان یا تقابل کنندگان امروزی با جمهوری اسلامی حتی به اندازه مهندس بازرگان نیز به کار نمی‌آید. یادش گرامی.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار