سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: داوود فتحعلیبیگی گفت: امیدوارم و آرزو میکنم که دانشکدههای تئاتری ما بیشتر به نمایش ایرانی توجه کنند. متأسفانه امروزه بسیاری از دانشکدهها نسبت به نمایش ایرانی بیمهری و بیتوجهی دارند، انگار که دانشگاهی از خارج از کشور آمده و شعبهای در تهران باز کرده که تئاتر فرنگستان را تبلیغ کند، به همین علت بسیاری از دانشجویان فارغالتحصیل با نمایشهای ایرانی حتی با آثار بهرام بیضایی و تئاتر شرق بیگانه هستند و زمانی که روی صحنه میآیند، ریتم، حرکت و طنز را نمیشناسند، زیرا همان چیزی که به او آموزش داده شده نیز ناقص بوده و گویا فقط واحد حیات پاس کردهاند.
وی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران میافزاید: من هیچ حال خوشی برای تئاتر نمیبینم، به این دلیل که بسیاری از هنرمندان نمیتوانند کار کنند و علت آن هم شرایط حاکم بر تئاتر است، البته این شرایط از منظر سیاسی و ممیزی و... نیست، این شرایط به این دلیل است که متقاضیان اجرا زیاد شده و متأسفانه دانشگاهها به صورت بیرویه دانشجو پذیرفتهاند و از طرفی تعلیمات و آموزشهای کافی هم به این دانشجویان داده نشده است. زمانی که اکثر این دانشجویان فارغالتحصیل میشوند، نه بازیگر و کارگردان میشوند نه نویسنده و کارشناس تئاتر، اینها فقط اطلاعاتی درباره تئاتر شنیدهاند. من سالهاست در دانشگاهها تدریس میکنم و وضعیت تدریس را میبینم. معلمان و اساتید تجربه استعداد و دانش زیادی دارند، اما بسیاری از زمانها کلاس مفیدی ندارند به همین جهت ما در زمینه کمیت رشد کردهایم نه کیفیت.
به گفته این پژوهشگر نمایشهای آیینی، بسیاری از این تئاترها، تئاتر آزاد هستند، زمانی که نام این تئاترها را تئاتر آزاد میگذاریم به این معناست که از همه جهات آزاد بوده، این گونه از تئاترها متن درامنویسی و کارگردانی خوبی ندارند و فقط در زمینه بازیگری برخی استعدادها را میبینیم. این نوع از نمایشها هیچ متر و معیاری ندارند، برخلاف نمایشهایی که در گذشته در لالهزار اجرا میشد. نمایشهایی که در گذشته اجرا میشد، حساب، کتاب و خط و ربطی داشت و بسیار متفاوت بود. درصد کمتری از این نمایشها در برخی تماشاخانهها روی صحنه میرود که در برخی مواقع اجراهای خوبی است، اما کفایت نمیکند به این دلیل که بخش خصوصی امروز سالن نمایشی میسازد و آن را اجاره میدهد، چون بسیاری از گروهها در صف تئاترهای دولتی هستند، این چه کمکی از سوی بخش خصوصی است؟ شخصی که میخواهد تئاتر اجرا کند از کجا باید هزینه اجاره این سالنها را بدهد؟ این کمک نیست، این سوءاستفاده از نبود امکانات است. متأسفانه امکانات دولتی هم با وجود سرمایهگذاریها، ساختمانهایی را میسازد که مناسب تئاتر نیست، مانند پردیس تئاتر تهران یا برخی فرهنگسراها. در برخی از این فرهنگسراها به جای اینکه سالن را از طول تقسیمبندی کنند از عرض تقسیم میکنند و به همین جهت دهانه سالن بزرگ، ولی عمق آن سه الی چهار متر میشود. این در حالی است که این امکان میتوانست فرصتی برای گروههای تئاتری باشد.
فتحعلیبیگی میافزاید: درست است که برخی مواقع اجراهای موفقی به برکت حضور چهرههای سینمایی یا کیفیت بالای کار میبینیم، اما اکثر کارها از کیفیت خوبی برخوردار نیستند، البته بعضی از کارها کیفیت خوبی دارند، اما فروش خوبی ندارند. درست است که تعداد اجراهای تئاتر افزایش یافته، اما این بدان معنا نیست که تعداد تماشاگران تئاتر هم افزایش یافته، تماشاگر تئاتر میان این اجراها تقسیم شده، درست است که تئاتری با تعدادی چهره سینمایی اجرا میشود و مخاطبان زیادی برای تماشای آن میروند، ولی آن مخاطب، تماشاگر پاتوقی تئاتر نمیشود، زیرا این مخاطب برای حضور چهره سینمایی هزینه میکند.
وی درباره حضور چهرههای سینمایی و هزینههای گزاف در تئاتر و اینکه آیا این موضوع به تئاتر لطمه وارد میکند، اینگونه توضیح میدهد: زمانی که قرار است یک تئاتر گیشه خود را تأمین کند به ندرت تفکر میکند و سعی دارد اجرایی خوشایند تماشاگر داشته باشد. بسیاری از نمایشها که در سالنهای خصوصی اجرا میشود، شیلنگ تخته میاندازند تا مخاطب را سرگرم کنند.