انسانهایی که زندگی متفاوتی داشتند و در شرایط دشوار تصمیم مهمی گرفتهاند در سراسر تاریخ مورد توجه بودهاند. مردم علاقهمند هستند در زندگی آنان دقیق شوند و درباره آنها بیشتر بدانند. سوالات سرنوشتسازی که چه بسا به تصمیمات مهمی منتهی شود اینان چه کسانی بودهاند؟ چگونه زیستهاند و چگونه رفتهاند؟
در ذهن جویای هر انسانی پدیدار میشود، این افراد چرا لباس رزم پوشیدهاند و دین و اخلاق چه تاثیری بر روی آنها داشته و چگونه آنها را تربیت کرده است، تربیتی که در لحظات سخت، دشوار جنگ و دفاع آنها را به تصمیم رسانده است تصمیمی که نتیجهاش نثارجان و تقدیم خویش به درگاه خداوند متعال است، محبوبی که خریدار جان انسانهای مومن است.
با نگاهی به زندگینامه «مسعود غمیان» درمییابیم که این شهید والامقام با عشق به دین مبین اسلام در صف مجاهدین و مبارزین قبل از انقلاب قرار گرفت و در دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) از هیچ تلاشی دریغ نورزید و همه سختیها را با جان خرید و با جان و مالش در راه احیای ارزشهای اسلامی مجاهدت کرد.
این شهید والا مقام در نوجوانی با آیات نورانی قرآن کریم آشنا و با این کتاب حیاتبخش دل و جان را صیقل داد و در کنار پدر در بازار مشغول به کار شد.
شهید غمیان در سال ۱۳۵۰ به امر مقدس ازدواج اهتمام ورزید و زندگی تازهای را شروع کرد، این شهید مبارز همیشه در کار خیر پیشقدم بود و هیچگاه از کمک به محرومین و نیازمندان غافل نبود و بخشی از درآمد خود را در این راه صرف میکرد ایشان به دیانت، تقوا، حسن سلوک و دستگیری از نیازمندان مشهور بود و مردم برای حل مشکلاتشان به وی مراجعه میکردند.
قبل از انقلاب شهید غمیان به منظور عمق بخشیدن به باورها و اندیشههای سیاسی خود در سفر به کشورهای خارجی از جمله لبنان و آشنایی با مردان بزرگی همچون شهید دکتر چمران و شهید محمد منتظری با افکار و اندیشههای بلند امام خمینی(ره) آشنا شد و از همان زمان بنیان فکریاش را بر اساس اوامر پیر و مرادش خمینی کبیر(ره)، سرو سامان داد و به دلیل انجام فعالیتهای سیاسی بارها زندانی و شکنجه شد.
این شهید دلاور در خیزش عمومی مردم مسلمان ایران در سال 1357 جزو پیشقراولان این حرکت در سنندج بود و در این راه زحمات زیادی را متحمل شد او پس از پیروزی انقلاب اسلامی جزو اولین کسانی بود که کمیته انقلاب اسلامی را در شهر سنندج تأسیس کرد و به دفاع از انقلاب اسلامی پرداخت.
با ورود گروهکهای ضد انقلاب به شهر سنندج، مسعود غمیان در برابر آنها موضع گرفت و در یک نبرد عقیدتی و فرهنگی، افکار و اندیشههای ضدانقلاب را به چالش کشید و به روشنگری در میان مردم مسلمان کردستان مشغول شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی شهید غمیان جزو اولین کسانی بود که با عضویت در کمیته انقلاب به صف مدافعین انقلاب درآمد و با شکلگیری احزاب و گروهکهای ضدانقلاب و انتقال بیشتر مناطق کردستان مدت یکسال به کرمانشاه مهاجرت کرد و در اردیبهشتماه سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه درآمد و در پاکسازی شهر مقاوم سنندج دوشادوش رزمندگان سپاه به فعالیت پرداخت.
گروهکهای ضدانقلاب به دلیل کینهای که از این مسلمان واقعی داشتند، سه بار وی را مورد سوءقصد و حمله تروریستی قرار دادند که در هر سه مورد وی مجروح شد و در نهایت با ۶۰ درصد جانبازی به دلیل مشکلات جسمی در اسفندماه سال ۶۱ بعد از مدتی مجدداً به بازار برای کسب و کار بازگشت و در آنجا مشغول فعالیت شد.
این شهید زندهنام پس از عمری مجاهدت و تلاش خستگیناپذیر، سرانجام شامگاه روز بیست و هشتم مردادماه سال 1369 پس از انجام فریضه نماز مغرب در مسیر بازگشت به منزل، مورد حمله ناجوانمردانه گروهکهای ضدانقلاب قرار گرفت و شربت گوارای شهادت را نوش جان کرد و با اصابت تیر به قلب پاکش که همواره برای اسلام و عزت مسلمانان میتپید به پاداش زحمات چندین سالهاش دست یافت و جاودانه شد.