سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، رها شدن زنان بیسرپرست یا بدسرپرست در جامعه خیلی وقتها منجر به بزهکاری، روسپیگری، شیوع بیماریها و حتی شکلگیری پروندههای قتل میشود. در جریان یکی از این پروندهها که پلیس هنوز موفق به بازداشت قاتل آن نشدهاست، زنی۳۲ساله به نام بهاره به قتل رسید. ۲۸شهریورسال۸۹، مردی مأموران پلیس را از قتل این زن جوان ۳۲ساله در خانهای در خیابان گرگان باخبر کرد. آن مرد در توضیح به مأموران گفت: «مدتی بود از این محل به محل دیگری رفته بودم و در خانهای دیگری ساکن بودم. روز گذشته همسایهها تماس گرفتند و گفتند خانهام پاتوق معتادان افغان شده است. به خاطر گلایه همسایهها تصمیم گرفتم به خانهام سری بزنم که با جسد این زن روبهرو شدم.»
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران در اولین بررسیهای خود خودروی پرایدی را کشف کردند که مالک آن بعد از حضور در پلیسآگاهی مدعی شد بهاره چند روز قبل آن را امانت گرفته بود و حالا هم از موضوع قتل بیخبر است. همچنین در روند تحقیقات مأموران با بررسی تلفن همراه مقتول دریافتند او با چند مرد افغان در ارتباط بوده است و روز قبل از حادثه نیز یکی از آنها به نام احمد ۳۰بار تماس داشته است.
به این ترتیب مأموران احمد را به عنوان اولین مظنون بازداشت کردند. مرد افغان با انکار جرمش گفت: «هنگام تهیه مواد بود که با بهاره آشنا شدم. روز حادثه برای پیدا کردن چند کارگر به محل حادثه رفته بودم که متوجه قتل بهاره شدم. من با مقتول تماسی نداشتم و نمیدانم چه کسی با خط من با او تماس گرفته است تا اینکه فردای آن روز وقتی از خواب بیدار شدم، فهمیدم شارژ گوشیام تمام شده است.» او در ادامه بازجوییها گفت: «چند شاهد بهاره را شب حادثه همراه برکت و دو نفر از دوستانم به نامهای اکبر و ظفر دیدهاند. احتمال میدهم قتل کار اکبر و ظفر بوده باشد، چون آنها بعد از حادثه بلافاصله به افغانستان گریختند.»
با انکارهای متهم، اما بنا به شواهد و قرائن موجود، وی به اتهام قتل عمد روانه زندان شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، از آنجائیکه اولیایدم هنوز شناسایی نشده بودند، نماینده دادستان برای متهم درخواست قصاص کرد. در ادامه متهم بار دیگر جرمش را انکار کرد، اما بنا به مدارک در پرونده وی به قصاص محکوم شد. این رأی به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما از سوی قضات دیوان نقض و برای بررسی بیشتر به همان شعبه ارجاع داده شد.
با گذشت ششسال از حادثه زن سالخوردهای با مراجعه به دادگاه مدعی شد مادر مقتول است. زن سالخورده در توضیح گفت: «ما ساکن مشهد هستیم و بهاره ۱۰سال قبل ازدواج کرد و به تهران آمد. خیلی با ما تماس نداشت تا اینکه فهمیدیم یکسال بعد از ازدواج طلاق گرفته و به مشهد آمده است. آنجا بود که خواستیم در مشهد بماند، اما قبول نکرد و دوباره راهی تهران شد. دیگر از او خبری نداشتیم تا اینکه چند روز قبل وقتی پسرم برای پیگیری کاری به ثبت احوال رفت متوجه فوت بهاره شد و از مرگ او باخبر شدیم. حالا از قضات دادگاه به شرط قاتل بودن متهم درخواست دیه و در غیر این صورت درخواست دیه از بیتالمال را دارم.»
با این درخواست هیئت قضایی پرونده را برای بررسی صحت این ادعا و تحقیقات بیشتر به دادسرا فرستادند.
به این ترتیب هفته گذشته پرونده روی میز هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت. در آن جلسه هیئت قضایی با توجه به صحت ادعای زن سالخورده از آنجائیکه مدرکی علیه متهم به دست نیامده بود، وی را تبرئه و با درخواست دیه از بیتالمال از سوی مادر مقتول موافقت کرد.