سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، تابستان سال۸۸ دختر جوانی مأموران پلیس را از قتل پدرش، نادر باخبر کرد و گفت: «نیمههای شب با صدای پدرم از خواب بیدار شدم و دیدم دو مرد غریبه بالای سرم ایستادهاند. میخواستم فریاد بکشم که آنها دست و پایم را با طناب بستند و بعد سراغ پدرم رفتند و او را به قتل رساندند. دو مرد غریبه مقداری لوازم خانه را سرقت کردند و سپس گریختند. خیلی تلاش کردم دستهایم را باز کنم تا اینکه نزدیکیهای صبح توانستم دستانم را باز کنم و با پلیس تماس بگیرم.»
بعد از توضیحات دختر جوان، مأموران به آدرس محل حادثه رفتند و با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند تا اینکه در بررسیهای اولیه از محل حادثه مشخص شد، سرقت بهانهای برای گمراه کردن پلیس بوده است و احتمالاً قتل به انگیزه انتقامجویی بوده است. تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه در ردیابی تلفن همراه مقتول، مأموران دریافتند وی با زن جوانی به نام نعیمه رابطه داشته است. به این ترتیب نعیمه شناسایی و بازداشت شد. او ابتدا جرمش را انکار کرد، اما در مراحل بازجوییها لب به اعتراف گشود و گفت: «شوهرم بعد از اینکه به رابطه من و مقتول پی برد به قصد قتل نادر، همراه دوستش امین به خانه مقتول رفت و او را به قتل رساند.» با اقرارهای متهم، شوهر آن زن به نام رحیم و دوستش بازداشت شدند. دو متهم به جرمشان اقرار کردند. رحیم در بازجوییها گفت: «مدتی بود متوجه رابطه همسرم با نادر شده بودم. این شد که او را شناسایی کردم و از همسرم خواستم رابطهاش را با او قطع کند، اما همسرم گفت: نادر دست بردار نیست و مدام مزاحم او میشود. این شد که نقشه قتل او را کشیدم و از دوستم امین کمک خواستم.
امین قبول کرد و شب حادثه شبانه به عنوان سارق وارد خانه نادر شدیم. ابتدا دست و پای دخترش را بستیم سپس من سیم ترمز را دور گردن نادر پیچیدم و چند ضربه چاقو به او زدم. امین در قتل نقشی نداشت و فقط شاهد ماجرا بود. بعد از قتل برای رد گم کردن چند وسیله گرانقیمت سرقت کردیم و فرار کردیم.» با اقرارهای سه متهم، رحیم به اتهام مشارکت در قتل و امین و نعیمه به اتهام معاونت در قتل روانه زندان شدند. پرونده در یکی از شعبات دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد و در آن جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند. در ادامه هیئت قضایی بعد از آخرین دفاع متهمان، رحیم را به قصاص و امین و نعیمه را به ۱۵سال حبس محکوم کرد و این حکم در دیوان عالی کشور نیز تأیید شد.
با گذشت ۱۰سال از حادثه در حالیکه هنوز حکم قصاص برای رحیم اجرا نشده است، نعیمه با نوشتن نامهای درخواست آزادی مشروط کرد.
با این درخواست پرونده بار دیگر در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد. زن جوان در آن جلسه در حالیکه به شدت اشک میریخت، گفت: «با مقتول رابطه پنهانی نداشتم. آن زمان جوان بودم و اشتباه کردم. من فقط به تماسهای تلفنی نادر پاسخ دادم، اما او دست بردار نبود تا اینکه شوهرم ماجرا را فهمید. من یک دختر ۱۵ساله دارم و این سالها به سختی زندگی میکند و دلتنگ است. از قضات دادگاه تقاضا میکنم با درخواست من موافقت کنند تا زندگی آرامی را برای دخترم مهیا کنم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.