فرصتها برای موفقیت به راحتی به دست نمیآیند که به سادگی آنها را از دست بدهیم. البته در برخی موارد افراد نقشی در از دست رفتن موقعیتهای موفقیت ندارند، بلکه مدیریت، برنامهریزی و حتی نبود امکانات کافی مسبب هدررفت فرصتها هستند. شرایطی که این روزها دامن ورزشکاران رشتههای مدالآور ما را گرفته و در صورت تداوم این شرایط باید منتظر نتایج تلخ آن برای ورزش ایران قبل و بعد از المپیک باشیم.
سال کسب سهمیه بازیهای المپیک برای همه کشورها حائز اهمیت است تا جایی که تمام برنامهریزیها و اهدافشان به این مسئله ختم میشود. رقابتهای انتخابی المپیک، همچنین حضور در رقابتهای مختلف بینالمللی برای گرفتن امتیازهای بیشتر و صعود در رنکینگ جهانی مسیرهایی است که ورزشکاران را به سهمیه المپیک میرساند. ملیپوشانی در این مسیرهای سخت و پرپیچوخم زمانی موفق ظاهر میشوند که با آمادگی کامل و مهیا بودن امکانات به جنگ رقبا بروند. متأسفانه رشتههای مدالآور ما چنین شرایطی ندارند و به رغم همه مشکلات موجود بار سنگینی را به دوش میکشند. رقابتهای مهم ورزشی که در چند ماه اخیر در رشتههای مختلف برگزار شده نتایج درخشانی برای ملیپوشان کشورمان در پی نداشته و این مسئله زنگ خطری جدی است که از مدتها قبل به صدا درآمده، اما گویا مسئولان اهمیتی به آن نمیدهند و حتی برای آنکه صدای زنگ خطر را نشوند، گوشهایشان را هم گرفتهاند.
تیم ملی تیراندازی نمونه بارز مقوله کمبود امکانات در ورزش کشور است. رشته مدالآور و پرمدالی که نیازمند سرمایهگذاریهای بیشتر است، سالهاست که با کمبود مهمات دست و پنجه نرم میکند. البته در این سالها تلاشهایی برای تأمین فشنگ تیراندازان صورت گرفته، ولی کمبودهای متوالی باعث شده تمرینات خشک (بدون فشنگ) همیشه اولویت تیراندازان ما باشد. در حالی که رقبای قدرتمند نهتنها مشکلی از بابت امکانات ندارند، بلکه دائماً در رقابتهای مختلف حضور دارند تا آمادگی ورزشکاران شانس مدالشان را در بالاترین سطح حفظ کنند. حال چطور میتوان از ملیپوشان تیراندازی که پیشرفت قابل توجهی نیز در این سالها داشتهاند انتظار گرفتن سهمیه و کسب مدال المپیک را داشت!
ناکامی محض تیم ملی تیراندازی در جام جهانی مونیخ ثابت کرد استعدادهایمان در این رشته برای بازگشت به دوران اوج خود نیازمند حمایت جدی و عملی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک هستند.
البته اوضاع سایر رشتههای مدالآورمان نیز بهتر از تیراندازی نیست. تکواندوکاران ایران در جهانی منچستر علاوه بر بحرانی که میزبان عمداً به تیم ملی تزریق کرد، نتوانستند از اعتبار تکواندوی کشورمان دفاع کنند. جایگاه نگرانکننده هوگوپوشان در رنکینگ جهانی، آنهم در سال کسب سهمیه المپیک باید جدی گرفته شود. از طرف دیگر کشتی، ورزش اولمان نیز اسیر بلاتکلیفی مدیریتی است. فدراسیون کشتی ماههاست زیر نظر سرپرست اداره میشود و این مسئله قطعاً در برنامهریزیهای این فدراسیون المپیکی تأثیر مستقیم دارد. ضمن اینکه تعویق در برگزاری انتخابات و حواشی که برخی کاندیداها رقم زدهاند، تیمهای ملی فرنگی و آزاد را نیز تحت تأثیر قرار داده است. این مشکلی است که وزنهبرداری نیز از آن رنج میبرد و منتظر انتخاب رئیس جدیدش است.
تمامی موارد ذکر شده در تعیین آینده ورزش کشور نقش حیاتی دارند. قهرمانان و مدالآوران ما برای رسیدن به نتایج مطلوب هم از نظر روحی و هم از نظر فنی باید به مرز آمادگی برسند. رسیدن به این مرحله تنها در شرایطی محقق خواهد شد که المپینها و ملیپوشان دغدغه معیشت و عملی شدن وعدهها را نداشته باشند و تمرینات حرفهای، منظم و استاندارد را پشت سر بگذارند. جای تأسف است که مسئولان کماکان انتظار دارند ورزشکاران ایرانی با حداقل امکانات و در اوج بیتوجهی در رقابت با بهترینهای جهان کم نیاورند. با چنین تفکراتی فقط فرصتهای درخشش را از ورزش میگیریم و ناامیدی و بیانگیزگی را به استعدادهای بیادعای ایرانی تزریق میکنیم.