سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: ظاهراً سازمان سینمایی وزارت ارشاد نقش حاکمیتی خود را فراموش کرده است چراکه وضعیت سینمای ایران زیاد رضایتبخش نیست و آنچه میتوان از آن به عنوان سینمای فاخر یاد کرد به شکلی کاملاً کمرنگ در حاشیه سینمای مبتذل روز به روز نحیفتر و کمفروغتر از قبل میشود. مدیران سینمایی در دولت موسوم به تدبیر و امید میآیند و میروند، اما سینمای ایران نسبت به قبل نه امیدوارانهتر ادامه مسیر میدهد و نه مدبرانهتر طی طریق میکند. گویی همه چیز به سرنوشت سپرده شده و در این میان سرمایه قرار است حرف اول را بزند.
ترکیبی که از آن سینمای فاخر بیرون نمیآید
این مسئله در چینش ترکیب تازه شورای اکران نیز خود را نشان میدهد؛ شورایی که در آن از چهرههایی که سابقهای در سینمای فاخر داشته باشند خبری نیست. رئیس سازمان سینمایی اخیراً ترکیب جدید شورای سینمایی اکران را اعلام کرده است و از ترکیب اعضای این شورا به خوبی میتوان فهمید که آینده سینمای ایران دستکم طی مدتی که ایشان مدیریت آن را بر عهده خواهند داشت از این چیزی که الان هست بهتر نخواهد شد. در لیست اعضای جدید شورای اکران منوچهر شاهسواری، مسعود اطیابی، ابراهیم داروغهزاده، محسن امیریوسفی، مصطفی کیایی، سعیدیپور، علی سرتیپی و فرجی دیده میشوند؛ افرادی که از مدیریت قبلی آنها چیزی به سود سینمای فاخر و اخلاقی به چشم نمیخورد و حتی نام برخی سینماگرانی دیده میشود که بیشتر به سمت سینمای جلف تمایل نشان دادهاند.
جایزه انتظامی به تهیهکننده متخلف
در میان این افراد حتی یک چهره دغدغهمند که سینما را در تراز فرهنگ ایرانی- اسلامی مطالبه کند به چشم نمیخورد. دستکم حضور یک فرد دغدغهمند میتوانست این شورا را در بحث اکران در وضعیت مطلوبتری قرار دهد. حالا با حکم حسین انتظامی چنین افرادی بناست برای نمایش فیلمها در سینما تصمیم بگیرند. تهیهکننده فیلم مبتذل «رحمان ۱۴۰۰» که فیلمش به خاطر تخلف از پرده پایین آمد، در این لیست دیده میشود. گویی رئیس سازمان سینمایی خواسته به او برای تخلف بیسابقهای که در دور زدن قانون انجام داده جایزه بدهد. در واقع حسین انتظامی دست علی سرتیپی را برای سلطه بیشتر بر اکران بازتر کرده است. کارگردان فیلم دمدستی و کممایه «تگزاس» که هم اکنون بر پرده سینماهاست نیز جزو این لیست است. از سوی دیگر منوچهر شاهسواری قرار دارد؛ مدیری که از وی هیچ ردپایی برای توسعه و گسترش سینمای سالم نمیتوان سراغ گرفت، ضمن اینکه رئیس خانه سینما به خاطر تعدد در مشاغل و مسئولیتها و عملکرد شبههانگیزش در توزیع عیدی اعضای صنوف سینما با انتقادات بسیاری مواجه است.
گرایش ضدخانواده در سینما
میتوان گفت: حسین انتظامی با انتصاب اعضای شورای اکران، بهطور مستقیم به گسترش قارچگونه فیلمهای ضدخانواده و مبتذل کمک میکند. تردیدی نباید داشت که با این انتصابات و ادامه این وضعیت به هیچ عنوان نمیتوان به سینمای مطلوب امیدوار بود و حتی به آن نزدیک هم نخواهیم شد، چون اساساً اندیشهورزان سینمایی که میتوانند روی محتوای آثار تاثیرگذار باشند جایی در ترکیب شوراهای سینمایی ندارند.
هویت رنگباخته سینمای ایران
این وضعیتی است که بسیاری از سینماگران نیز نسبت به ادامه آن ابراز نگرانی میکنند. پولاد کیمیایی بازیگر و کارگردان سینما در پی انتصاب حسین انتظامی به ریاست سازمان سینمایی میگوید: «متأسفانه محتوای فرهنگی این روزهای سینما بسیار بد، شرمآور و سخیف شده و بنده شخصاً از این وضعیت موجود به شدت انتقاد دارم. مهمترین خواسته من از شخص رئیس سازمان سینمایی داشتن تدبیری جدی و فوری در مواجهه با این ماجراست، آقای انتظامی شوخیهای جنسی و ارزان خنداندن مردم بد است، هویت را به سینمای ایران بازگردانید.» کارگردان فیلم سینمایی «معکوس» میافزاید: سالها پیش به دلیل بد بودن شرایط اقتصادی در سینما برخی این گونه تصور کردند که باید فیلمهایی به قصد گیشه ساخته شوند؛ فیلمهایی از جنس فیلمفارسی یا فیلمهای سینمای هند! این اتفاق به خودی خود بد نبود، اما وضعیت از جایی خراب شد که کمکم هویت از این سینما رخت بربست و دیگر هیچ نشانی از فیلم و سینما در این آثار باقی نماند.
به گفته کیمیایی، سینمای گیشهای خودش یکسری استانداردها و قواعدی دارد که باید رعایت شود، باید به کوالیته ساخت و شکل عناصر تکنیکی که در یک فیلم گیشهای به کار میرود توجه شود، باید بودجهای که برای آن فیلم مصرف میشود مطابق قواره و اندازه آن اثر باشد، اما متأسفانه آنچه ما امروزه به اسم سینمای گیشهای در کشورمان میبینیم هیچ یک از این خصوصیات را ندارند و همگی تبدیل به شوخیهای کلامی و حتی فیزیکی جنسی شدهاند و میخواهند به هر قیمتی که شده از مخاطب خنده بگیرند!
کیمیایی با بیان اینکه هویت سینمایی ما این روزها گم شده است، تصریح میکند: متأسفانه گونههای مختلف سینمایی که پیش از این حداقل در جشنوارهها شاهد آن بودیم از بین رفته، سینما مخاطبان جدی خود را از دست داده و مخاطبانی را به دست آورده که به آن وفادار نیستند و قصدشان دنبال کردن فیلم و سینما نیست و صرفاً به جهت تفریح و گذران وقت به سینما میروند تا فیلمی ببینند و سرگرم شوند. منظور بنده این نیست که برای این افراد نباید خوراک مخصوص تهیه کرد بلکه منظورم این است که باید در کنار این نوع آثار، فیلمهای با هویت ملی و اندیشهورز هم تولید شوند و امکان عرضه و اکران عادلانه داشته باشند.
گیشهمحوری سینما را نابود میکند
این سینماگر تأکید میکند: ما کشوری دارای لحن سینما هستیم و نباید این امتیاز مهم را از دست بدهیم. گویش سینمای ما در جهان به واسطه فعالیتهای سینماگران برجسته ایرانی اعتبار کسب کرده است و این اعتبار بینالمللی با تدبیر ویژه مدیران سینمایی باید تقویت شود نه اینکه از بین برود و ما دیگر اعتبار و جایگاهی در سطح بینالمللی نداشته باشیم. مسئولان سینمایی باید بدانند نگاه صرف به گیشه باعث میشود تا اعتبار سینمای کشور در عرصه جهانی دچار آسیب و خدشه شود. در امریکا هم یکی از معیارهای اصلی سینما توجه به گیشه است، اما برخلاف کشور ما آنها گیشه را از ژانرهای مختلف اعم از اجتماعی، پلیسی، وحشت، تاریخی و... دنبال میکنند، اما ما در کشورمان تنها از دو نوع سینما حمایت میکنیم یا سینمای سیاه نمای بیذوق و مأیوسکنندهای که امید را از جامعه میگیرد و تلخی را رواج میدهد یا سینمایی که به سطحیترین، مبتذلترین و ارزانترین شکل ممکن میخواهد خنده بر لب مخاطب خود بیاورد که هر دوی اینها بسیار بد هستند.