سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: دکتر امیراسماعیل آذر استاد ادبیات فارسی و مجری سرشناس برنامههای ادبی تلویزیون با بیان این مطلب در گفتوگو با «جوان» ضمن اشاره به پیشینه و عمق تاریخی بحث «ترانهسرایی» گفت: اولین ترانهسرای کشور ما رودکی سمرقندی بود که گفت: «بوی جوی مولیان آید همی/یاد یار مهربان آید همی» بعد از او فرخیسیستانی بود که با ترانهای به سوغات نزد امیر جُغَتاییان رفت «با کاروان حُلّه برفتم به سیستان/ با حُلّهای تنیده ز. دل بافته ز. جان» و ترانههای درجه یک بسیاری داریم تا برسیم به جلوتر که اوجش میشود در روزگار مشروطه و شعر مشهور عارف قزوینی که «از خون جوانان وطن لاله دمیده...» بعد از آن به روزگاری که برنامه گلها بود و شاعرانی مثل رهی معیری، بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی، ابوالقاسم حالت و شاعران فهل دیگر که ترانهسرایی کردند و چه یادگارهای خوبی هم به جا گذاشتند. این اوج با آمدن موسیقی پاپ - نه به صرف آمدن موسیقی پاپ در کشورمان- [بلکه]به صرف ترانههایی که ساخته شد، در معرض سقوط قرار گرفت و بعد سقوطش حتمی شد. با رخ دادن چنین مسئلهای هم ذهن مردم آسیب میبیند، هم زبان پارسی آسیب میبیند و هم زیباییها زیر گرد و غبار گم میشوند.
مجری برنامه مشاعره در ادامه خاطر نشان کرد: کسانی که ترانه میسازند ترانههایشان هیچ از نظر ساختاری درست نیستند (تا جایی که من میشنوم، میخوانم و گاهی مطالعه میکنم) میبینم ۸۰ درصد این ترانهها سر و ته ندارند. تمام ترانهها خلاصه شده در این چند جملهاند: عاشقتم، عاشقمی، دیر اومدی، مُردم برات، وقتی تو نیستی پیشم، میمیرم و زنده میشم، روزی هزار بار دارم عاشق میشم، حجم چشمت با من نمیدونی چی کار میکنه، منو دیوونه کرده و... حرفهای ناصواب و نادرستی از این دست حرفهاست که مجموعه یک ترانه را و گاهی تقریبا بیشتر ترانهها را میسازند. وقتی شما ترانهها را میخوانید، خواهید دید که بیشتر اجزای تشکیلدهنده آن هیچ ربطی به هم ندارند، چرا؟ کسی که این شعر را گفته هموطن من است، برای من از هر جهت قابل احترام است ولی میدانید، بیکاری هم زیاد شده؟! به همین دلیل ترانهخوان پاپ هم زیاد شده! به همین دلیل ترانهساز هم زیاد شده!
دکتر آذر با تأکید بر این نکته که این گونه کارها اصولی دارد، علم میخواهد، پشتوانه هنری میخواهد، افزود: وقتی کسی این پشتوانهها را نداشته باشد، وقتی یک شخصی هزار سال پشتوانه ادبیاتش را نخوانده باشد با موسیقی بیگانه باشد، خب هر چیزی که از وجود و ذهن این انسان صادر میشود نمیتواند درست باشد، نمیتواند از نظر خوب بودن قابل اعتماد باشد.
این استاد ادبیات تأکید کرد: رهبر عزیز ما بسیار درست به ترانهها اشاره کردند و به محضی که شنیدم احساس راحت شدن به من دست داد. بالاخره بلندترین صدایی که در این کشور هست درستترین حرف را فرمودند: و باید این سخنان برای همه فصلالخطاب باشد. جلوگیری از ترانه بد خواندن یا تولید آثار بد کردن فقط متوجه صدا و سیما نیست بلکه همه بنگاههایی که به تولید ترانه بد اقدام میکنند هم باید از انتشار چنین آثاری جلوگیری کنند.
وی در پایان گفت: شما ملاحظه میکنید که مثلاً روی یک آلبوم موسیقی نوشته شده که خواننده آقای «ب»، آهنگساز آقای «ب» ترانه از آقای «ب»! خب مگر میشود که آقای «ب» هم علم ترانهسرایی داشته باشد، هم علم آهنگسازی داشته باشد و هم صداها را برای خوانندگی بشناسد؟! ما تا به حال یک چنین چیزی نداشتهایم که تمام این کارها را یک نفر انجام بدهد، خب طبیعی است که از همان ابتدا مشخص است نتیجه و محصول چنین کاری چه چیزی از کار درمیآید؟!