سرویس حوادث جوان آنلاین: سارق حرفهای که با خوراندن مواد بیهوشی در تهران و قم اقدام به سرقت خودرو و اموال شهروندان کردهبود، هنگام کورس با خودروی سرقتی در آزادراه تهران- قم بازداشت شد.
بسیاری از مجرمان هنگام بروز عمل مجرمانه خود جان شهروندان را به خطر میاندازند که پس از بازداشت متهمان راز بسیاری از جرائمی که ممکن است به مرگ افراد منجر شده باشد هم بر ملا نمیشود. تشدید مجازات و محرومیتهای اجتماعی برای این دسته از مجرمان شاید منجر به کاهش وقوع اینگونه جرائم شود، مثل مردی که با خوراندن ماده بیهوشی مردم را بیهوش و اموالشان را سرقت میکرد.
به گزارش خبرنگار ما، روز ۲۲ اردیبهشت سال قبل بود که زنی به اداره پلیس رفت و از مرد میانسالی به اتهام سرقت خودرو و اموال گرانقیمتش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: خانهام در یکی از خیابانهای شمالی تهران است و به صورت تنها زندگی میکنم. پدر و مادرم اهل کرمانشاه هستند و آنجا زندگی میکنند به همین خاطر در سال چند باری برای دیدن آنها به کرمانشاه میروم. مدتی قبل زمانی که برای رفتن به کرمانشاه به ترمینال مسافربری رفته بودم با مرد میانسالی به نام افشار آشنا شدم. او مدعی شد که کمک راننده است و در نصب و تعمیرات ماهواره و تجهیزات آن هم فعالیت دارد. او شمارهاش را به من داد و قرار شد، اگر کاری داشتم با او تماس بگیرم. چند روزی بود ماهوارهام مشکل پیدا کردهبود که روز قبل با افشار تماس گرفتم و او را برای تعمیر ماهوارهام به خانهام دعوت کردم و او هم ساعتی بعد به خانهام آمد. برای پذیرایی از او دو لیوان چایی آوردم و روی میز گذاشتم و سپس برای آوردن وسایل ماهواره به اتاقم رفتم و لحظاتی بعد پیش او برگشتم و شروع به خوردن چاییام کردم که احساس کردم سرم گیج شد و بعد بیهوش شدم تا اینکه امروز برادرم به خانهام آمد و با پیکر نیمهجان من روبهرو میشود و مرا به بیمارستان منتقل میکند. وقتی به هوش آمدم تازه فهمیدم که کمک راننده داخل چایی من مواد بیهوشی ریخته و پس از اینکه بیهوش شدم خودروی سایناام به همراه مدارکش، طلاها و پولهای نقد و اموال گرانقیمتم را سرقت میکند.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی رسولی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه۳۴ برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. چند روز پس از حادثه مأموران خودروی سرقتی را در حالی که تمامی وسایل داخل آن و حتی لاستیک هایش سرقت شده بود در یکی از خیابانهای جنوبی تهران کشف کردند.
گزارش سرقت مشابه از مرد لباس فروش
همزمان با ادامه تحقیقات مأموران با شکایت مشابه دیگری روبهرو شدند که حکایت از این داشت متهم این بار به همین شیوه مرد لباسفروشی را بیهوش و اموالش را سرقت کرده است.
شاکی گفت: کارم لباسفروشی است و بیشتر از کشور ترکیه لباس وارد میکنم و در تهران میفروشم. چند روز قبل تعدادی نمونه از لباسهای وارداتیام را به تهران آوردم و قرار بود برای فروش بازاریابی کنم تا اینکه با مردی در حوالی بازار آشنا شدم که مدعی بود لباس فروش است. او گفت که لباسهای مرا میخرد و به همین دلیل همراه او به مهمانپذیری رفتیم که آنجا ساکن بودم. پس از اینکه نمونههای لباسها را نشانش دادم او آبمیوهای را به من تعارف کرد و من هم خوردم که بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم دیدم این مرد پس از اینکه مرا با آبمیوه مسموم بیهوش کرده خودروی سایناام را همراه پولها و وسایل گرانقمیتم را سرقت کرده است.
در حالی که تحقیقات درباره این پرونده ادامه داشت کارآگاهان دریافتند، مأموران راهنمایی و رانندگی در اتوبان تهران-قم خودروی ساینا سرقتی مرد لباس فروش را در حالی که راننده آن با سرعت غیرمجاز با راننده دیگری کورس گذاشتهبود، توقیف و راننده آن را به خاطر سرقتی بودن خودرو بازداشت کردهاند.
متهم پس از انتقال به تهران در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد. تحقیقات از متهم به دستور قاضی رسولی ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
افشار هستم ۵۷ ساله.
معتادی؟
بله. اعتیاد زندگیام را تباه کرد.
سابقه داری؟
بله، به خاطر اعتیادم قبل از اینکه این بار دستگیر شوم پنجبار دیگر به خاطر اعتیاد و مواد به زندان رفتهام.
قبلاً چه کار میکردی؟
من مدتی به عنوان کمک راننده با اتوبوسهای بین شهری کار میکردم، اما وقتی متوجه میشدند اعتیاد دارم مرا اخراج میکردند.
سابقه سرقت نداری؟
نه، از سال قبل تصمیم گرفته بودم به این شیوه سرقت کنم.
با اولین شاکی چطور آشنا شدی؟
داخل ترمینال با او آشنا شدم. آن روز بلیت گیرش نمیآمد که برای او بلیت گرفتم. وقتی فهمیدم زن پولدار و تنهایی است طرح دوستی ریختم و مدعی شدم که کمک رانندهام و کارهای تعمیرات ماهواره هم انجام میدهم. تصمیم داشتم به این بهانه به خانهاش بروم و سرقت کنم که موفق هم شدم.
داروی بیهوشی را از کجا تهیه کردی؟
از یکی از خیابانهای جنوبی تهران.
درباره روز حادثه توضیح بده؟
آن روز وقتی برای من چایی آورد از او خواستم لوازم و تجهیزات ماهواره را برای من بیاورد و وقتی به اتاق رفت مقداری مواد بیهوشی داخل چایی او ریختم و وقتی بیهوش شد اموالش را سرقت کردم.
در این مدت چند مورد سرقت مشابه داشتی؟
پنجمورد، دو مورد در تهران که یکی همین زن تنها بود و دیگری هم مرد لباسفروشی بود که با آبمیوه مسموم او را بیهوش کردم و سهمورد هم در شهرستان قم بود.
درباره افرادی که در قم بیهوش کردی توضیح بده؟
اولین مورد مرد عتیقه فروشی بود که سماور قدیمی سرقتی را برای فروش به مغازهاش بردم و به قیمت ۱۸۰ هزار تومان فروختم. من به او گفتم که مسافرم و دو پرس غذا سفارش دادم و در فرصت مناسب یک پرس را با مواد بیهوشی آلوده کردم و به مرد عتیقه فروش دادم و او هم خورد و بیهوش شد که لوازم گرانقیمت و مقداری هم عتیقه و پولهای او را سرقت کردم. مورد دوم و سوم هم از صاحبان دو سوپر مارکت به همین شیوه سرقت کردم. من غذای آلوده رابه عنوان غذای نذری به آنها دادم و وقتی بیهوش شدند دخل آنها را سرقت کردم.