سرویس بین الملل جوان آنلاین: از زمانی که کاخ سفید از تصمیم خود برای برگزاری کارگاه اقتصادی در منامه پایتخت بحرین در راستای اجرای طرح موسوم به معامله قرن خبر داد، همه فلسطینیها اعم از گروههای مقاومت و جناح سازشکار یکصدا با این تصمیم مخالفت کردند و ضمن ابراز تأسف از میزبانی این نشست از سوی بحرین از دیگر کشورها هم خواستند از شرکت در این کارگاه خودداری و آن را تحریم کنند. البته اغلب مردم بحرین هم که سالهاست برای احقاق حقوق سیاسی و اجتماعی خود در برابر دولت اقلیت و تمامیتخواه حاکم بر این کشور مبارزه میکنند با میزبانی این کشور با این تجمع به شدت مخالفت میکنند و لذا فاصله آشکار بین مواضع دولت و مردم بحرین در این زمینه وجود دارد و چه بسا میتوان همین شکاف و فاصله را در مواضع میان مردم و دولت سایر کشورهای عربی نیز سراغ داشت که در کانون رایزنیهای دلالان امریکایی و اسرائیلی برای قربانی کردن و وجهالمصالحه قرار دادن فلسطین قرار داشتهاند. دو کشور بحرین و امارات در همراهی با بنسلمان و دو کشور مصر و اردن با سیاست تهدید و تطمیع عربستان و امریکا و رژیم صهیونیستی به این کارزار ضد فلسطینی و ضد اسلامی و عربی وارد شدهاند. در بین کشورهای عربی عربستان نقش محوری در اجرای طرح موسوم به معامله یا توطئه قرن بازی میکند و جدا از اقداماتی که آشکار و پنهان در خلال نزدیک به دو سال و نیم گذشته به عمل آورده است اکنون نیز در یک اقدام فریبکارانه دیگر برای برگزاری دو نشست فوقالعاده همزمان در سطح شورای همکاری و اتحادیه عرب در مکه فراخوان داده است و اگرچه در ظاهر اعلام شده است که هدف از برگزاری این نشستها کمک به برقراری ثبات و امنیت در خلیج فارس است، اما به نظر میرسد یکی از اهداف اصلی نشستهای مکه این است که برای شرکت در نشست منامه یارگیری شود تا دیگر کشورهای عربی نیز به تدریج در مسیر اجرای طرح موسوم به معامله قرن وارد شوند. از این دید برگزاری این نشستها نوعی دام برای شرکتکنندگان است تا ناخواسته در دور جدید برنامههای گروه بی به کار گرفته شوند که بعد از ناکامی در برابر ایران بار دیگر تمام توجه خود را روی فلسطین متمرکز کردهاند و میخواهند بعد از تعویقهای مکرر اکنون شانس خود را حداقل برای اجرای اولین مرحله طرح معامله قرن بیازمایند. بر اساس اطلاعاتی که تاکنون از جزئیات این طرح درز کرده است در این طرح حتی امکان تشکیل دولت محدود فلسطینی در کرانه باختری به پایتختی بیتالمقدس و همچنین امکان بازگشت آوارگان فلسطینی برای همیشه از بین میرود و با الحاق شهرکهای یهودینشین واقع در کرانه باختری به اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ موسوم به اسرائیل و اجرای طرح موسوم به تشکیل دولت خالص یهودی زمینه برای اخراج و آوارگی بیش از ۴ میلیون فلسطینی ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ فراهم میشود. از این دید طرح موسوم به معامله قرن یادآور طرحهای قبلی سایکس-پیکو و وعده بالفور است و امکان وقوع فجایع جدید را حتی بدتر از گذشته گوشزد میکند. در چنین وضعیتی برگزاری نشستی با عنوان کارگاه صلح برای شکوفایی با این هدف تعبیه شده که با نشان دادن در باغ سبز نقش انحرافی را برای افکار اسلامی و عربی و جامعه جهانی از مخاطرات پیش رو بازی کند که البته انتخاب این عنوان برای شرکتکنندگان و حتی برگزارکنندگان نیز اهانت آمیز است، چراکه با این پیشفرض همراه است که فلسطینیها و اعراب راه و رسم صلح و شکوفایی را بلد نیستند و باید برای آنها کارگاه برگزار شود. در واقع کوشنر و گرینبلات به نیابت از نتانیاهو خود را معلم و آموزگار این کارگاه و شرکتکنندگان را دانشآموزان آن تصور میکنند.