کد خبر: 955977
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۲
محمد اسماعیلی
«من کسی نیستم که با ایران وارد جنگ شوم... من به دنبال جنگ با ایران نیستم، اما ما همچنین نمی‌خواهیم ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد... اگر من بخواهم با ایران وارد جنگ شوم آن جنگ اقتصادی خواهد بود.» این آخرین موضع گیری رئیس جمهور امریکا در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز درباره ایران است که گزاره جنگ نظامی علیه کشورمان را رد و هدف خود را متمرکز بر گزینه «جنگ اقتصادی» عنوان می‌کند. این موضع گیری در حالی بود که دونالد ترامپ روز گذشته در دگردیسی مشهود توئیت با عنوان «اگر ایران جنگ بخواهد، پایان رسمی خود را رقم زده. دیگر امریکا را تهدید نکنید» منتشر کرد.
موضع‌گیری‌های متغیر و متناقض دونالد ترامپ درباره جنگ نظامی با ایران را می‌توان اینگونه تحلیل کرد؛
۱- دونالد ترامپ در مناظرات انتخاباتی ایالات متحده از جنگ افروزی برخی از سیاستمداران امریکا در منطقه غرب آسیا در کشور‌هایی همچون عراق، افغانستان، لیبی و حتی سوریه انتقاد و قول می‌دهد تا امریکا را درگیر جنگ مشابهی نکند. از این‌رو ادامه «جنگ اقتصادی» را که پس از خروج از توافق هسته‌ای، اعمال قانون تحریمی کاتسا و ایسا، تروریستی دانستن سپاه پاسداران، تنگ‌تر کردن حلقه تحریم‌های ضدایرانی، گستره بیشتری به خود گرفته است را مقرون به صرفه می‌داند. بنابراین اصل برای رئیس جمهور امریکا عدم جنگ نظامی با ایران است، اما متحدان منطقه‌ای این کشور و رژیم صهیونیستی تلاش می‌کنند با سند سازی‌های کاذب به اقناع سازی افکارعمومی جهان و شکل گیری اجماع بین‌المللی و وادار کردن ترامپ به اقدام نظامی علیه کشورمان اقدام کنند. حملات مشکوک به کشتی‌های نفتی در بندر فجیره و شلیک موشک کاتیوشا به نزدیکی سفارت امریکا در منطقه حفاظت‌شده در بغداد، دو نمونه از اقدامات متحدان منطقه‌ای امریکا و رژیم صهیونیستی برای تحمیل گزینه «جنگ نظامی» به دونالد ترامپ است. فارغ از قدرت نظامی ایران به عنوان نخستین عامل بازدارنده، یا هزینه‌های گسترده اقتصادی امریکا در ممانعت از اقدام نظامی علیه کشورمان، ارزیابی توئیت‌ها و مواضع هفته‌های اخیر رئیس جمهور امریکا نشان می‌دهد که تمرکز اصلی کاخ سفید برای ایجاد تغییر رفتار ایران «جنگ اقتصادی» است و توئیت‌های تهدید آمیز ترامپ بلافاصله پس از اقدامات مشکوک صورت گرفته است.
۲- دونالد ترامپ و دیگر مقامات ارشد کاخ سفید طی یک سال و نیم اخیر بار‌ها افکار عمومی جامعه ایرانی را به صورت مستقیم مورد خطاب قرار داده و با «ناکارآمد نشان دادن حاکمیت اسلامی»، «طرح تردید نسبت به سلامت کارگزاران ارشد نظام در مردم» و «طرح پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط به دولت ایران با هدف برانگیختن احساسات مردمی و ایجاد رغبت در جامعه ایرانی برای مذاکرات جدید» روی هدفی به نام «فروپاشی از درون به واسطه شورش‌های اجتماعی-اقتصادی مردم» متمرکز شده است. امریکا همچنین خروج از برجام را نیز به عنوان یک پلن مکمل برای دستیابی به چنین هدفی و تشدید فشار‌های اقتصادی به کشور مورد توجه قرار داد؛ هدفی که تحت عنوان «تابستان داغ» مطرح شد و هیچ کدام از نتایج دلخواه غرب را به‌دنبال نداشت.
وجود عواملی مانند غیرقابل پیش بینی بودن نتیجه جنگ نظامی با ایران با توجه به توان گسترده نظامی-دفاعی کشورمان و هزینه‌های سرسام‌آور اقتصادی، تجاری و سیاسی و بین المللی برای امریکا و دلایل دیگر، باعث شده که دونالد ترامپ همانند باراک اوباما «فروپاشی ایران با تشدید فشار‌های اقتصادی به مردم» را با به‌کارگیری گزاره‌هایی مانند «اتهام زنی اقتصادی به مسئولان ارشد کشور» و «بدبین کردن مردم به توانایی نظام با هدف دوقطبی سازی مردم-حاکمیت» مورد توجه قرار دهد. وجود عامل مهمی به نام «پالس‌های معنادار رفتاری-گفتاری یک طیف سیاسی به مقامات امریکا» باعث شده که کاخ سفید همچنان به امتیازگیری از ایران در سایه کم کاری برخی از مسئولان و رشد بیکاری، گرانی و تورم امیدوار باشد. رفتار‌های اینچنینی باعث شده که ترامپ به این برآورد دست یابد که برای اثربخشی بیشتر تحریم‌ها و زیاد شدن فشار معیشتی بر مردم، زمان بیشتری (احتمالاً تا اواسط تابستان) لازم است؛ چرا که به رفتار‌های عناصر این طیف برای فشار به حاکمیت همچنان امیدوارند.
۳- جریان نشانه‌دار داخلی معتقد است تئوری «مذاکره بهترین روش برای اداره کشور»، نباید بی‌خاصیت شود و برای جلوگیری از سقوط اجتماعی-سیاسی آن باید حتی به اظهار «ترس» در برابر تهدیدات نظامی امریکا متوسل شد تا امریکا همچنان به نتیجه بخش بودن فشار‌های اقتصادی خود جهت وادار کردن ایران به مذاکرات جدید امیدوار باقی بماند. این طیف همچنین معتقد است تکرار و تمرکز بر گزاره «ترس» حاکمیت را با توجه به تشدید فشار‌ها ناچار به پذیرش مذاکرات جدید می‌کند. کمیته اقتصاد و امنیت مجمع پارلمانی ناتو درگزارشی خطاب به دولت دونالد ترامپ، نسبت به تضعیف جریان غرب گرای داخلی ایران هشدار داده و می‌نویسد: «یکی از خطرات پیش‌رو ... علیه جمهوری اسلامی ایران این است که رفرمیسم داخلی (غرب گرایان) در کشور مقصر وضعیت سخت شناخته شوند. در این صورت نیرو‌های انقلابی که خود از عوامل اصلی دور زدن تحریم‌ها هستند، به روی کار خواهند آمد که این امر خطر جدی در مقابل سیاست‌های امریکا در این کشور و منطقه خواهد بود.» آنچه حائز اهمیت می‌باشد این است که اظهار ترس و ضعف غرب گرایان در برابر تهدیدات امریکا می‌تواند گزینه «مذاکره» را همچنان از شکست نجات دهد با توجه به اینکه «بازی با برگ مذاکره» یکی از تاکتیک‌های این طیف برای کسب موفقیت در عرصه انتخابات و مهم‌تر از آن امتیازگیری از نظام و وادار کردن حاکمیت سیاسی به تغیر رفتار در عرصه روابط بین‌الملل بوده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار