رفتار، گفتار و عملکرد وزیر ورزش عجیب ما را میبرد به دوران ابتدایی و زمانی که کلاس اول دبستان را با یادگیری حروف الفبا پشت سر گذاشتیم و تفاوتهای جالب توجهی را در نوشتن و گفتار یادگرفتیم. سلطانی فر این روزها یادگیری خواندن و نوشتن دوران ابتدایی را برایمان یادآور میشود وقتی مینویسیم وزیر ورزش، اما میخوانیم وزیر فوتبال! او هم درست از آن دست استثناهایی است که در برخورد با آن تا مدتها متعجب بودیم و گیج و بارها از خود پرسیدیم که چرا باید بنویسیم خواهر وقتی میخوانیم خواهر. همانطور که امروز از خود میپرسیم که چرا باید بگوییم وزیر ورزش وقتی میخوانیم وزیر فوتبال!
سلطانی فر وزیر ورزش است، اما او برخلاف گفته هایش در نخستین روزهایی که بر مسند ریاست وزارت ورزش تکیه زد، تمام توجه خود را تنها معطوف به فوتبال کرده و حتی نیمی ازتوجهی را که خرج فوتبال میکند، برای سایر رشتههای ورزشی که قاعدتا باید تحت حمایت و مورد توجه او باشند خرج نمیکند!
این روزها در اکثر صبحتهای وزیر در خصوص فوتبال میشنوید. از تیمهای باشگاهی گرفته تا داستان انتخاب سرمربی تیم ملی که سلطانی فر تاکید میکند در جریان کامل آن است و گویا همه داستان را هم با جزئیات میداند. اما کمتر از زبان او میتوان صحبتی در خصوص سایر رشتههای ورزشی شنید. رشتههایی که این روزها و در سال المپیک با مشکلات فراوانی دست به گریبان هستند و هر روز شاهد گله و شکایت ورزشکاران مختلف هستیم یا ناکامیهای آنها در مسابقات که میتواند زنگ خطری جدی باشد یا حتی لغو اردوها و مسابقاتی که بهانه اول و آخر آن نیز مسائل مالی است و گویی وزیر حتی روحش هم از این داستانها و اتفاقات باخبر نیست که کوچکترین اشارهای هم در لا به لای صحبتهای فوتبالی خود به آن نمیکند!
معنوی اگر نگاه کنیم، سلطانی فر نقش پدر ورزش را ایفا میکند، اما پدری که از بین تمام فرزندانش، تنها فوتبال برایش عزیز کرده است و همه توجه و حمایتش را خرج این فرزند میکند و اندک توجهی هم به دیگر فرزندانش ندارد! معنوی هم که نخواهیم نگاه کنیم تفاوتی در اصل ماجرا نمیکند. سلطانی فر متولی کل ورزش است نه فقط فوتبال. او باید توجه و حمایتش را خرج همه رشتههای ورزشی کند. چه مدال آور و چه غیر مدال آور. او نباید فرقی بین رشتههای ورزشی بگذارد مگر به ضرورت مدال آوری. اما نگاه او تنها روی فوتبال خیره مانده و توجهش تنها خرج فوتبالی میشود که از لحاظ افتخاری هم که بخواهیم اولویت بندی کنیم، هرگز این حجم توجه و حمایت شامل حالش نمیشود. اما در عمل و در واقعیت آن چیزی که میبینیم مغایرت بسیاری دارد با اصول و قواعدی که عقل حکم میکند و انتظار میرود!
روزی نیست که در لا به لای اخبار شاهد گله گذاری ورزشکاران منهای فوتبالی نباشیم یا در خصوص ناکامی، لغو اردو، لغو مسابقات و کمبود امکانات ورزشهای مختلف نشنویم. اخبار و شنیدههایی که، اما به نظر میرسد به سمع و نظر وزیر ورزش نمیرسد که در مقایسه با اخبار فوتبالی این گونه بی تفاوت از کنار آنها گذرد میکند. هرچند که نرسیدن اخبار منهای فوتبالیها به سمع و نظر وزیر ورزش توجیه خوب و قابل قبولی نیست. چرا که یکی از ابتداییترین وظایف وزیر ورزش بدون تردید رسد اخبار و اتفاقات تمام رشتههای ورزشی است. البته اگر توجه ویژه به فوتبال فرصتی برای سایر رشتهها باقی بگذارد!