سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: انتشار نتایج جستوجوهای مراجعهکنندگان به نمایشگاه کتاب و برتری قابل ملاحظه جستوجو برای کتابهای ترجمه شده و ادبیات خارجی که بعضاً با فرهنگ اسلامی و ایرانی در تضاد هستند، بهانهای شد تا به نقد فضای مدیریت فرهنگی کشور در گفتوگو با میثم نیلی مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی بپردازیم.
ارشاد چه خوراکی در سبد فرهنگی مردم میگذارد
میثم نیلی در گفتوگو با «جوان» با اشاره به اینکه یکی از موضوعات مهم در رابطه با نمایشگاه کتاب تهران خوراکی است که در نهایت در سبد فرهنگی مردم قرار میگیرد، میگوید: ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند که چه خوراکی در این سفره فرهنگی گذاشته شود؟ این همه هزینه، دعواهای صنفی، تلاش ناشران، وزارت ارشاد و تمام بدنه معاونت فرهنگی، دستگاههای بالادستی و نهادهای نظارتی صرف میشود که در نهایت امر چه اتفاقی در حوزه فرهنگ بیفتد؟ به نظر ما اینها سؤال اصلی است.
نیلی ادامه میدهد: آنچه درباره محتوا وجود دارد کاری است که در تمام طول سال در وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی و اداره کتاب دارد رقم زده میشود و هر ساله در نمایشگاه خود را نشان میدهد و درباره آن باید این سؤال پرسیده شود که آیا این یک امر منطقی است که یک محتوای ناسالم و نامتناسب با فرهنگ و اعتقادات و مبانی فکری اسلامی و ایرانی، توسط بیش از ۳۰ ناشر منتشر شود و بدون هیچ مانعی به طور همزمان در ۶۰ - ۷۰ غرفه نمایشگاه به عنوان یک سکه رایج و یک محصول فرهنگی ترویج و عرضه بشود؟ در اینجا آیا مسئولیتی متوجه وزارت ارشاد است یا نیست؟
ارشاد انتشار کتب عرفان و تصوف را محدود کند
مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی با اشاره به وظایف وزارت ارشاد، تأکید میکند: این وزارتخانه به واسطه تسلط و مأموریتی که بر عهده دارد قطعاً میتواند با کتابی که مروج تصوف، عرفان منهای شریعت و حتی خانوادهگریزی است، به نحوی برخورد و آن را محدود کند و لااقل اجازه ندهد این کتاب به وفور و در انواع و اقسام شکل و بستهبندی و کیفیت ظاهری در معرض دید و خرید قرار گیرد.
کسی در ارشاد «ملت عشق» را عالمانه نقد کرده؟
نیلی در پاسخ به سؤالی درباره حضور کتاب «ملت عشق» نوشته پائولو کوئیلو در میان بیشترین جستوجوهای نمایشگاه کتاب تصریح میکند: به هرحال این کتاب سوار بر یک مفهوم خیلی مهم شده که از جنس عرفان است. بالاخره مولوی است دیگر، با همه جذابیتهایش. اما این نوع کتابها چه چهرهای از مولوی را دارد ترویج میکند؟ میخواهد با آن داستان معنویت اصیل را ترویج کند یا نه، یک تصوف منهای شریعت را ترویج کند. آیا در وزارت ارشاد کسی هست که این کتابها را به طور عالمانه نقد کند و بگوید در واقع چه نوع مفاهیم و معارفی عرضه شده است؟ مردم ما به عرفان و معنویت و مولوی و حافظ علاقهمند هستند، اما آیا یک مولوی با قرائت ترکیه و به روایت یک نویسنده سکولار امریکانشین که در خود ترکیه هم آثارش محل بحث است، میتواند بیانگر معرفت واقعی نسبت به مولوی و اندیشه ناب مولانا باشد؟ یا داستانی است که با استفاده از علقه و علاقه ملت ایران به این موضوع دارد چیز دیگری را ترویج میکند.
در حوزه فرهنگ اساساً کسی هست که این کار را انجام دهد. به نظر میرسد همه ما داریم در این خصوص کمکاری میکنیم.
پشت پرده تبلیغ آثار خارجی
مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه پرخواهان شدن کتاب یک نویسنده خارجی در نمایشگاه لزوماً به معنای پرفروش شدن آن نیست، ادامه میدهد: نکته این است که وقتی بیش از ۳۰ ناشر همزمان یک کتاب با یک اسم واحد را منتشر کردهاند، طبیعی است که در جستوجوها کتاب بالاتر بیاید.
فقط هم محدود به یک کتاب نیست و آثار دیگری هم هستند که این مسئله در مورد آنها صادق است. با این چنین کتابها به عنوان یک کالای تجاری برخورد میکنند. با یک موج تبلیغی به بازار میآیند و به ناشران آن افزوده میشود.
دستهایی هم تلاش میکنند که این کتابها را در رسانههای تخصصی کتاب که دولتی هم هستند به عنوان آثار پرفروش تبلیغ کنند.
طبیعتاً وقتی توان ۳۰ ناشر پای تبلیغ و ترویج و توزیع یک محتوا باشد، آن محتوا هر چند مطلوب هم نباشد، مورد توجه قرار میگیرد و احتمالاً تعداد منتشرکنندگان آن کتاب هم بیشتر میشود، اما این الزاماً معادل شکلگیری کامل ذائقه مخاطب نیست.
استقبال از کتابهایی از جنس فرهنگ اسلامی و ایرانی
میثم نیلی در پاسخ به این سؤال «جوان» که چطور میشود ادبیات فاخر و ادبیات مقاومت را جایگزین آثار غربی کرد، میگوید: اگر به میزان فروش آثاری مثل «قصه دلبری»، «یادت باشد»، «سلام بر ابراهیم»، «انسان ۲۵۰ ساله» و امثال اینها مراجعه کنید، میبینید که بعضی از آنها ظرف کمتر از یک سال به تیراژ بالای ۱۰۰ هزار نسخه رسیدهاند یا سلام بر ابراهیم که تیراژ بالای یکمیلیون نسخه دارد! این نشان میدهد کتابهای خوب فرهنگی ما از جنس فرهنگ اسلامی و ایرانی که آثار ادبی بومی متناسب با فرهنگ انقلابی ما هستند هم خیلی خواهان دارند که با خیلی از آثار قابل قیاس نیست.
نیلی تصریح میکند: بیایید تصور کنیم که آن کتاب خارجی را به جای ۳۰ ناشر فقط یک ناشر منتشر میکرد. آن وقت عیار واقعی آن کتاب ترجمه در مقابل آثار داخلی مشخص میشد یا بالعکس اگر تصور کنیم که یکی از همین کتابهای پرفروش ایرانی را که چندین ناشر همزمان منتشر کنند، چه اتفاقی درباره آن میافتد؟ اگر فرض کنیم کتاب یادت باشد، گلستان یازدهم، سرباز کوچک امام، من زندهام، دختر شینا، رؤیای نیمه شب، سربلند و امثال اینها را ۱۰ ناشر همزمان منتشر کنند حتماً در تغذیه علاقهمندان کتاب در نمایشگاه کتاب اتفاق بهتری میافتد؛ اتفاقی از جنس آنچه در مورد کتابهای ترجمه میافتد، چون ترجمه بدون مانع انجام میشود و وزارت ارشاد هیچ عارضهای برای آثار ترجمه در نظر نمیگیرد و هیچ شورایی برای آثار ترجمه آثار خارجی وجود ندارد که به این مسئله توجه و آن را کنترل کند.
اگر یک آزادسازی شبیه آثار ترجمه در مورد کتابهای تألیفی جبهه انقلاب میافتاد که ناشران مختلف بتوانند آثار پرفروش را با شکل و شمایل و سلیقه خود و مخاطبشان منتشر کنند، شما شک نکنید که آمار جستوجوها در نمایشگاه متفاوت میشد.