سرویس بین الملل جوان آنلاین: ایکاروس نام شخصیت افسانهای در اسطورههای یونانی است که از موم و پر برای خود بالهایی ساخت و به پرواز درآمد، اما به نصیحت پدرش عمل نکرد و با نزدیک شدن به خورشید، بالهایش سوخت و به دریا سقوط کرد. حالا نشریه امریکایی نشنال اینترست از یک ایکاروس امریکایی نام میبرد. او کسی نیست جز جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا که به قول این نشریه همانند ایکاروس «بیش از حد به خورشید نزدیک شده است.» به این ترتیب، نشنال اینترست با تکیه بر منابع خود سقوط قریبالوقوع ایکاروس امریکایی را پیشبینی میکند، در حالی که برخی دیگر او را همبازی دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا در بازی معروف دوطرفه به نام پلیس خوب و بد میدانند. در هر صورت، یک اتفاق نظر عمومی وجود دارد که یکی از چهرههای اصلی در پس ماجراجوییهای اخیر امریکا در خلیج فارس همین ایکاروس امریکایی است که بعد از ناکامی در پروندههای کرهشمالی و ونزوئلا حالا رو به خلیج فارس و ایران آورده است تا شاید اینجا چیزی نصیبش شود، اما احتمال دارد که نه تنها چیزی به دست نیاورد، بلکه همین کار باعث تحقق پیشبینی نشنال اینترست شود.
فراری از جنگ
نکته جالب توجه در زندگی بولتون این است که او با وجود تمام تأکیدی که بر جنگ دارد، سالها قبل حیلهای به کار برد تا از جنگ ویتنام فرار کند. دولت امریکا در سال ۶۹ به جای اعزام نیروهای ذخیره به جنگ ویتنام با برنامه لاتاری جوانان متولد بین سالهای ۴۴ تا ۵۰ را به جنگ اعزام میکرد و شماره لاتاری بولتون هم ۱۸۵ بود، اما او قبل از آنکه قرعه اعزام به نامش بیفتد، با حیلهای از رفتن به جنگ فرار کرد. پیوستن به نیروهای گارد ملی در آن روزگار راه فراری از جنگ محسوب میشد و بولتون قبل از اتمام درسش در دانشگاه، در گارد ملی ثبت نام کرد و بعد هم چهار سال در این گارد خدمت کرد تا به هر صورت که شده به جنگ نرود، بنابراین بولتون را میتوان جنگطلبی دانست که جنگ را به قیمت جان دیگر امریکاییها میخواهد و حتی با وجود انتقادهای بسیاری که از جنگهای امریکا در افغانستان و عراق میشود، هنوز هم از آن جنگها دفاع میکند.
جنگطلب
جک استرو، وزیر خارجه پیشین بریتانیا در خاطرات خود به یاد میآورد که چگونه بولتون جورج بوش را متقاعده کرده بود تا ایران را در سخنرانی خود به عنوان محور شرارت یاد کند و به همین دلیل هم در جریان مذاکرات اروپا با امریکا از دولت بوش خواسته بود تا بولتون را به آن مذاکرات راه ندهد. عضویت در انجمن ملی سلاح (NRA) طرحی برای قرن امریکایی جدید (PNAC) و بنیاد یهودی امور امنیت ملی (JINSA) و سابقه تندرویهای او در پروندههایی مثل عراق، لیبی و کرهشمالی از جمله ویژگیهایی است که بولتون را یک افراطی دست راستی تمام عیار میکند و شاید به همین جهت هم بود که ترامپ در اوایل کارش چندان رغبتی برای به کار گرفتن او نداشت. هر چند در زمان کارزار انتخابات ریاست جمهوری قبل گفته میشد که بولتون گزینه ترامپ برای وزارت خارجه است، اما بعد از پیروزی ترامپ معلوم شد که گزینه او کس دیگری است؛ رکس تیلرسون. در واقع ترامپ بعد از یک سال و چهار ماه از ورودش به کاخ سفید بود که مقامی به بولتون داد آن هم نه وزارت خارجه بلکه مشاور امنیت ملی و این موضوع هم نشان میدهد که با وجود گمانهزنیهای زمان کارزار انتخاباتی، ترامپ بعد از انتخابات نسبت به حضور بولتون در تیمش تردیدهایی داشت. به هر حال، بولتون بعد از مدتی نه چندان کوتاه به عنوان مشاور امنیت ملی و به جای ژنرال مکمستر به این تیم پیوست و خیلی زود گرفتاریهای او برای ترامپ معلوم شد.
کرهشمالی و ونزوئلا
بولتون همواره از مخالفان مذاکره با کرهشمالی بود و راهحل در برابر این کشور را تنها گزینه نظامی میدانست و به صراحت از بمباران مراکز هستهای این کشور گفته بود. این رویکرد بولتون باعث شده بود تا معامله ترامپ با کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی در همان ابتدای امر به شدت تهدید شود؛ چراکه بولتون در این معامله حرف از الگوی لیبی زده بود و این حرف، رهبران کرهشمالی را به یاد سرنوشت معمر قذافی و ارتباط بین خلع سلاح هستهای و سرنگونی او انداخته بود. رهبران کرهشمالی به همین دلیل تهدید به قطع مذاکرات کردند و گفته میشود که ترامپ هم به بولتون تذکر داده بود که مواظب حرفهای خود باشد. هفتهنامه نیوزویک در ماه مارس تحلیلی از شکست دور دوم دیدار ترامپ با کیم جونگ اون داشت و در این تحلیل، بولتون را مقصر این شکست دانست که پیششرطهایی جلو کره شمالی گذاشت و از این کشور خواست تا «علاوه بر دادن تضمینی برای کشف سلاحهای اتمیاش، سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی خود را نیز فاش کند.» کیم جونگ اون نتوانست زیر بار این زیادهخواهی برود و دیدار او با ترامپ هم بدون اعلام بیانیه و نتیجهای به پایان رسید.
زیادهخواهی بولتون در ونزوئلا هم دردسرهایی برای ترامپ به وجود آورده است. ترامپ همزمان با ادعای خوآن گوایدو با او همراهی و دولت خود را برای حمایت از او و سرنگونی نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا بسیج کرده است. این موضوعی روشن و واضح است، اما حیطه و دامنه حمایت ترامپ دیپلماتیک بود و جریان کودتا در اواخر آوریل حرکت افراطی و تا اندازهای خروج از این دامنه بود. خورخه آریزا، وزیر خارجه ونزوئلا بعد از شکست کودتا در مصاحبه با خبرگزاری رویترز گفت که تلاش برای این کودتا از سوی ارتش نبود بلکه مستقیماً در واشنگتن و در پنتاگون و وزارت خارجه و توسط جان بولتون طراحی شده بود. درخواستهای بولتون از ژنرال ولادیمیر پادرینیو، وزیر دفاع ونزوئلا برای مشارکت در سرنگونی دولت قانونی ونزوئلا حکایت از نقش مستقیم بولتون در این کودتا داشت؛ نکتهای که پادرینیو آن را در مصاحبهای با خبرگزاری رویترز تأیید کرده است.
پرونده سوم
نقش بولتون از همان ابتدای اعزام ناو هواپیمابر، رزمناو و بمبافکنهای بی۵۲ امریکا به خلیج فارس مشهود بود چنانکه او بیانیهای منتشر کرد و مدعی شد امریکا برای پاسخ به تهدیدها از سوی ایران این نیروها را به خلیجفارس فرستاده است. حالا معلوم شده که نقشه بولتون بیشتر از فرستادن این تعداد از نیروهای امریکایی است و گزارش نیویورک تایمز در هفته گذشته پرده از برنامه بولتون برای اعزام ۱۲۰ هزار سرباز امریکایی به خاورمیانه برداشت. بنا بر این گزارش، بولتون دستور بهروزرسانی طرحهای نظامی را به پنتاگون داده و در جلسهای با حضور پاتریک شاناهان کفیل وزارت دفاع، جوزف دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا، جینا هاسپل رئیس سازمان سیا و دان کوتس مدیر اداره اطلاعات ملی امریکا این طرحها را بررسی کردهاند که بخشی از آن اعزام ۱۲۰ هزار سرباز است. نیویورک تایمز در گزارش خود تأکید کرده بود که ترامپ احتمالاً از این طرح اطلاعی ندارد و ترامپ هم بعد در مقابل خبرنگاران اصل وجود چنین طرحی را تکذیب کرده و با متهم کردن نیویورک تایمز به دروغگویی به نوعی اصل قضیه را به گردن این روزنامه انداخته است.
هر چند ترامپ با این فرافکنی خواسته است اصل موضوع را منکر شود، اما همین هم اختلاف نظر او با بولتون را برجسته کرده است تا حدی که رسانهها همین نکته را از او پرسیدهاند. ترامپ موضوع را تا حدی تأیید کرده، اما تلاش داشته است حمایت خود را از بولتون هم بیان کرده باشد. این نوع واکنش دوگانه از سوی ترامپ باعث دامن زدن به گمانهزنیها شده است به نحوی که نشنال اینترست با استناد به یک «مقام ارشد دولتی سابق» خبر از برکناری بولتون میدهد و اینکه «ترامپ به دنبال اخراج او است» و شبکه خبری سیانان هم از نقش پلیس خوب برای ترامپ و پلیس بد برای بولتون میگوید. ادعای ترامپ برای آمادگی تماس تلفنی با رهبران ایران و حتی فرستادن شماره تلفنی برای این کار رسانههایی مانند سی ان ان را به این فکر انداخته که او در مقابل بولتون نقش پلیس خوب را بازی میکند تا اینکه طرف ایرانی برای پرهیز از نقش پلیس بد بولتون حاضر به برقراری تماس با او شود. حتی اگر این تحلیل وجهی از واقعیت داشته باشد باز معلوم است که ترامپ سعی میکند از اختلاف نظر خود با بولتون برای برقراری تماس استفاده کند و به عبارت دیگر، بولتون در صحنه شطرنج ترامپ نقش سرباز پیادهای را دارد که برای قربانی شدن به سمت جلو فرستاده شده است. بعد از به بار آوردن شکستهای پیاپی بولتون برای ترامپ در کرهشمالی و ونزوئلا حالا این نقش به او محول شده تا اینکه هر چه میخواهد اوج بگیرد، اما سابقه ترامپ از برکناری قریب به ۵۰ نفر در تیمش در نهایت همان سرنوشت ایکاروس را نصیب بولتون خواهد کرد.