سرویس تاریخ جوان آنلاین: ۴۰ سال پس از نگارش این یادداشتها امروز این دهه هشتادیها و دهه نودیها هستند که میتوانند برای اینکه بدانند همسن و سالهای ۴۰ سال پیششان چه سؤالات و دغدغههایی داشتند و چرا دست به کاری به نام «انقلاب» زدند به راحتی این صفحات را ورق بزنند. جوان پرسشگر و جوینده ایرانی هنوز همچون موسی کیخا تحولات دور و برش را میبیند و میپرسد.
سؤال اولش این بود که اینها را چه کسی نوشته است؟ جوابش را که دادم، حالا علیاصغر ۱۰ سؤال دیگر داشت که باید جواب میگرفت: موسی کیخای زابلی در کاشان چه میکند؟ چرا کارگاه کابینتسازیاش را میفروشد؟ چرا مینویسد؟ چرا فکر میکنند ساواکی است؟ چرا حالا این دفاتر اسکن میشود؟ چرا تا الان چاپ نشده بودند؟
کشف پدیده موسی کیخا و نوشتههای بسیار مفصل و عجیبش برای من سه سال سؤالات پیدرپی و آموختن روزانه را به همراه داشته است. تابستان ۹۳ بود که حمیدرضا عظیمینیا در گفتوگوهای خود با حاج موسی پیرامون جهادسازندگی کاشان از دفاتر ۱۴گانه روزنوشتهای حاجی از فروردین تا اسفند ۵۷ در کاشان خبر داد. یادداشت روزانه آن هم ۱۴ دفتر؟
خیلی زود این دفترهای ۱۰۰ برگ و ۲۰۰برگ را همچون گنجی مغفول افتاده به کنجی دیدیم و دریافت کردیم. امانتداری از این دستنوشتهها به معنی اسکن سریع آنها و بازگرداندن به صاحب اصلیاش بود و من کارم را از اینجا شروع کردم. گرچه حاجی دیگر از چاپ آنها ناامید و خسته به نظر میآمد، اما انگار دیدن جوانی و اشتیاق ما سر ذوقش آورده باشد، بار دیگر اطمینان و اعتماد کرد.
در کتابی که هم اینک از معرفی آن سخن میرود، شما کمترین تغییر و دستکاری را در متن میبینید. شرح کار کوچکی که کردهام در انتهای کتاب با عنوان «شیوهنامه تصحیح دفاتر» آمده است، اما دانستن چند نکته را برای آشنایی و خوانش بهتر متن اینجا لازم میدانم:
۱- یادداشتهای روزانه کیخا از فروردین ۵۷ شروع میشود، اما سفر زیارتی او به قم اولین انگیزههای این کار را به او میدهد. به همین دلیل فصول کتاب را از آغاز فروردین قرار دادهام و یادداشتهای او را در قم به عنوان پیشگفتار این کتاب آوردهام.
۲- یادداشتهای کیخا سه دسته است: «روایت وقایع و رویدادها»، «اخبار روزنامههای رسمی کشور» و «تحلیلها و برداشتهای شخصیاش از اتفاقات.» متن اصلی در کتاب حاضر به روایت رویدادها و وقایع روزهای کاشان اختصاص دارد. گزارش اخبار مهم روزنامهها را که نویسنده از ترس توقیف یا معدوم شدنشان هر روز یادداشتبرداری نموده است به دلیل موجود بودن آرشیو تمامی آنها و نیز کمبود جا در این کتاب حذف کردهایم، اما تحلیلها و تفسیرهای شخصی او از اتفاقات را آوردهایم. هر جا تورفتگی در متن میبینید نشانه تحلیلی شدن یادداشت و خارج شدن از روایت رویداد روزانه است.
۳- یادداشتهای کیخا در تمامی دفترهایش پانوشت ندارد، اما اینجا همه روایتهای فرعی او را که مرتبط با متن اصلی و توضیح بیشتر برای آن بوده است به پانوشت انتقال دادهایم تا خط اصلی روایت گم یا کمرنگ نشود. تمامی پانوشتهای کتاب به قلم او و بخشی از متن او بوده است و هیچ پانوشتی افزوده مصحح نیست.
۴- کتاب پس از پایان تصحیح یادداشتها جهت ارزیابی در اختیار برخی صاحبنظران قرار گرفت. نکات و توضیحات این عزیزان در توضیح برخی ابهامات در پینوشت انتهای کتاب آمده است.
۵- موسی کیخا اصالتاً زابلی است. پنج سال بیشتر نیست که به کاشان آمده و در این شهر رخت دامادی پوشیده و با برادرانش «کابینتسازی سیستانی» راه انداخته است. او هنوز برخی روندها، آدمها و جریانهای آن روز این شهر را نمیشناسد. از این رو نامی از زنان فعال در جریان انقلاب نمیبینیم یا القاب روحانیون مبارز با دقت حوزوی نوشته نشدهاند یا او کمتر به پشت صحنهها و جلسات مخفیانه برنامهریزی پرداخته است. یادداشتهای او بیشتر حاصل مشاهدات میدانی اوست.