سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، پروندههای قتل خانوادگی همچنان در دادگاههای جنایی در حال تشکیل شدن است و این هنجار اجتماعی وقتی کاهش خواهد یافت که خانوادهها و ساختارهای قانونی بتوانند با شناخت انگیزههای آن برخوردی پیشگیرانه داشتهباشند. در پروندهای که دوم مردادسال۹۷ تشکیل شد، مأموران پلیس تهران هنگام گشتزنی در خیابان کوهستان مقابل باغ پرندگان اجساد زن و مرد جوانی را در یک خودروی زانتیا کشف کردند که با اصابت گلوله جان باخته بودند. مأموران در بررسی محل حادثه کاغذی را نیز پیدا کردند که در آن نوشته شده بود: «مادرزنم مرا به این حرکت مجبور کرد، چون میخواست زنم را از من بگیرد. مادر خیالت راحت. دیدار به قیامت.»
با انتقال اجساد به پزشکی قانونی و تشخیص هویت مشخص شد اجساد متعلق به زوج جوانی به نام مهرداد ۳۷ساله و لیلا ۳۵ساله است که در اثر آن حادثه زن جوان با شلیک گلوله به سرش به قتل رسیده بود و مرد جوان نیز با شلیک گلوله به سرش خودکشی کرده بود.
برادر مهرداد به مأموران توضیح داد: «مهرداد پنجسال با لیلا نامزد بود و سال ۹۵ عقد کرد. آنها در این مدت اختلافی نداشتند جز سختگیریهای مادر همسرش که تمامی نداشت. او بعد از عقد شرط کرده بود به شرط پرداخت مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان به عنوان مهریه اجازه خواهد داد آنها زیر یک سقف بروند. برادرم به هر دری زد تا این مبلغ را جور کند، اما نشد. او یک زمین در فومن داشت که آنرا به مبلغ۶۵ میلیون تومان فروخت و تنها خودرویاش بود که اگر آنرا هم میفروخت، نمیتوانست آن مبلغ را پرداخت کند. این شد که مادر همسرش از سال۹۶ دیگر به برادرم اجازه رفت و آمد نداد و دخترش را مجبور به طلاق کرده بود. او با دخترش شرط کرده بود یا شوهرت را انتخاب کن یا خانوادهات.»
بعد از این توضیحات مادر مقتول نیز مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: «دخترم دانشجوی شهر قزوین بود و هر بار برای رفتن به دانشگاه از ترمینال اتوبوسرانی بلیت میگرفت. در همین رفت و آمدها بود با مهرداد که کارمند یکی از شرکتهای اتوبوسرانی بود آشنا شد. آنها چندسالی با هم آشنا شده بودند تا اینکه سال۹۵ عقد کردند.» آن زن در حالیکه گریه میکرد ادامه داد: «او با فریب دخترم را راضی به ازدواج کرده بود. مهرداد در مورد شغلش گفته بود با پدرش کار میکند و پدرش چند شرکت مسافربری دارد، اما بعد از عقد دخترم فهمید همه حرفهای او دروغ بوده و نه کار دارد و نه درآمد. حتی او از لحاظ اخلاقی هم نرمال نبود. مهرداد معتاد به شیشه و مواد مخدر بود حتی یکبار در منزلش اسلحه، شوکر، دستبند و نارنجک هم دیده بودیم. به همین دلیل از آنجائیکه حق طلاق با دخترم بود او وکیل گرفت، اما وقتی مهرداد این موضوع را فهمید بارها او را تهدید به قتل کرد تا اینکه بالاخره او کار خودش را به پایان رساند.»
با ثبت این توضیحات، از آنجائیکه عامل قتل خودکشی کرده بود پرونده با درخواست اولیایدم مبنی بر پرداخت دیه از بیتالمال به شعبهدوازدهم دادگاه کیفری فرستاده شد، اما هیئت قضایی بعد از بررسی اوراق پرونده، دستور داد پرونده به دادسرا فرستاده شود تا بعد از بررسی اموال قاتل در صورت امکان دیه از اموال وی پرداخت شود.