ابهامات زیاد در قرارداد بازیکنان و مربیان یکی از اصلیترین چالشهای فوتبال است. ناکارآمدی مدیران فوتبالی همیشه راه را برای قانونگریزی و سوءاستفاده باز گذاشته و به خاطر همین اهمالکاریها، باشگاههای دولتی و صنعتیمان بارها و بارها متضرر شدهاند، اما هرگز از اشتباهات گذشته درس نگرفتهاند!
اتمام یک فصل از رقابتها فرصت خوبی است تا مدیران و مسئولان با بررسی موشکافانه مشکلات را شناسایی و درصدد رفع آن برای دورههای بعد برآیند. به همین خاطر است که احمدی، معاون وزیر ورزش از فدراسیون فوتبال خواسته تا این نهاد نسبت به اصلاح رفتار ورزشکاران و مربیان اهتمام جدی داشته باشد و قراردادهای ورزشی از لحاظ حقوقی و مسئولیتهای اجتماعی و فرهنگی باید بازنگری و روزآمد شود. برآورده کردن این موارد کمترین انتظاری است که میتوان از فدراسیون داشت. فوتبال سالهاست که یکی از سودآورترین رشتههای ورزش جهان محسوب میشود و باشگاههای مطرح دنیا نیز با رعایت اصول و مقررات حرفهای همه ساله درآمدهای هنگفتی به جیب میزنند، اما در فوتبال آماتور ما حتی اصول اولیه نیز در بحث عقد قراردادها و تعیین تکلیف بازیکنان نسبت به باشگاهها رعایت نمیشود. پرداخت دستمزدهای میلیاردی هیچ سنخیتی با فوتبال آماتوری ندارد.
لیگهای معتبر خارجی مقررات فوتبال حرفهای را به معنای واقعی کلمه رعایت میکنند. وظایف بازیکنان و مربیان کاملاً واضح و مشخص است. همه اعضای تیم در اختیار باشگاه هستند و در صورت هرگونه تخطی از قانون یا کمکاری با توجه به بندهای ذکر شده در قراردادهای خود جریمه میشوند. در حالی که همین اصول اولیه برای ما تازگی دارد و ناشناخته به نظر میرسد و به جای آن انواع و اقسام قانونگریزی و بندهای مندرآوردی در قرارداد فوتبالیستها و مربیانشان به چشم میخورد و هر سال نیز تعداد آنها بیشتر و بیشتر میشود. اینکه معاون وزیر، فدراسیون را ملزم به اعمال مقررات حرفهای کرده قابل قبول است، اماای کاش در مورد ضمانت اجرایی خواسته خود از این فدراسیون نیز سخن میگفت.
فوتبال ما با اینکه گردش مالی نجومی دارد، اما پرحاشیهترین رشته ورزش کشور نیز محسوب میشود. همه مدیرانش دم از حرفهای شدن میزنند، ولی جزئیترین موارد حرفهای را رعایت نمیکنند. فوتبالیستی که صفرهای رقم قراردادش حکایت از میلیاردی شدن دستمزدش دارد با کمک دلالانش بندهایی را در قراردادش میگنجاند که نه مالیات بدهد و نه جریمهای در کار باشد. در صورتی که فوتبالیستها هم مانند سایر اقشار جامعه قانوناً موظف به پرداخت مالیات بر درآمد هستند. با این حال دور زدن قانون در فوتبال راههای مختلفی دارد و جالب اینکه آقایان مدیر نیز در برابر این دور زدنها سکوت میکنند. سکوتی که بهزعم بسیاری به سود مدیران تمام میشود. علاوه بر این باشگاهها به خاطر سفت و سخت نبودن مقررات و قید نکردن موارد مختلف در قراردادها حق هیچ گله و شکایتی از بازیکنان خود به خاطر رفتارهای اجتماعی و فرهنگی ندارند. به همین دلیل است که بسیاری از فوتبالیستهای میلیاردی بدون کوچکترین محدودیتی در فضای مجازی جولان میدهند و در قبال رفتارهایشان در زمین و خارج از مستطیل سبز هم به کسی پاسخگو نیستند. در نهایت نیز با بروز هر مشکلی باز هم برای خود تیم جدید دست و پا میکنند، آنهم بدون پرداخت غرامت یا جریمهای!
این شرایط برای بازیکنان خارجی به مراتب بدتر است، چراکه خیلی از خارجیهای بیکیفیت به خاطر سوءمدیریتهای تمام نشدنی پولهای کلان به جیب زدهاند و میلیاردها تومان خرج روی دست بیتالمال گذاشتهاند.
اجرای قوانین حرفهای روز دنیا نیازمند سازوکاری قانونی با ضمانت اجرایی است. فدراسیون فوتبال باید باشگاهها را ملزم به رعایت این قوانین کند و باشگاههای خاطی را نیز با جریمههای سنگین نقرهداغ کند. علاوه بر این توجه به تیمهای دولتی باید به مراتب بیشتر از تیمهای خصوصی باشد. به عنوان مثال سرخابیهایی که از بیتالمال ارتزاق میکنند و هر سال هم بدهیهای میلیاردی به جای میگذارند باید بیش از همه زیر ذرهبین مقامات باشند. با تعیین تکلیف وظایف فوتبالی، اجتماعی و فرهنگی در قراردادها حتی زرنگترین نفرات هم نمیتوانند از مسئولیتهای قانونی خود شانه خالی کنند.