افزایش شدید حواشی فوتبال کار را به جایی رساند که نمایندگان مجلس بحث استیضاح وزیر ورزش را مطرح کردند. متولی اصلی ورزش، وزارتخانه ورزش است و انتظار میرود که این متولی در قبال مشکلات رشتههای مختلف احساس مسئولیت کند، اما وقتی خبری از مسئولیتپذیری نیست، تنها راه باقی مانده برخورد جدی و قانونی است.
بیاخلاقیهای پرتعداد چند هفته اخیر در مستطیل سبز جای هیچ عذر و بهانهای را برای مدیران باقی نگذاشته است؛ اگرچه فوتبال همواره حاشیههای خاص خود را دارد، اما تنها در عرض چند بازی آنچنان تنشهایی در لیگهای مختلف فوتبال کشور در معرض دید عموم قرار میگیرد که به راحتی نمیتوان از کنار آن گذاشت. ضدوخورد تماشاگران و بازیکنان، شعارهای ناهنجار، زخمی شدن هواداران، آسیب به اموال عمومی، حمله به داور و درگیری تنها گوشهای از حواشی اخیر بود. اماای کاش موضوع به همینجا ختم میشد و کار فراتر از این نمیرفت. تبانی و شرطبندی دو موضوع جدی و خطرناک دیگری هستند که آتش آن به جان فوتبال ایران افتاده است. با در نظر گرفتن این موارد چطور میتوان نسبت به مشکلات عمیق فوتبال بیتفاوت بود. عجیبتر اینکه وزارتخانه نهتنها برنامهای برای مبارزه با بیاخلاقیها و قانونگریزیهای این رشته پرهیاهو ندارد، بلکه واکنشی نیز به آنها نشان نمیدهد!
احضار مسعود سلطانیفر به صحن علنی مجلس کمترین انتظاری است که جامعه و به ویژه اهالی ورزش از نمایندگان ملت دارند. طرح استیضاح در حالی از سوی تعدادی از نمایندگان تقدیم هیئت رئیسه شده که آنها روی برخی مسائل بیش از همه تأکید کردهاند و تلاش میکنند تا با به سرانجام رساندن طرح خود دفاعیات آقای وزیر را در بهارستان بشنوند. کمکاری وزارتیها در توسعه ورزش پاک و روحیه جوانمردی یکی از محورهای اصلی انتقاد نمایندگان است. اتفاقات غیرورزشی و همچنین مسائلی، چون شرطبندی داد همه را درآورده است. ضمن اینکه تبدیل شدن استادیومهای فوتبال به محلی برای بروز بداخلاقیها، فاصله گرفتن ورزش از ماهیت خود در ایجاد نشاط و وحدت عمومی، حیف و میل بودجه ورزش، تبعیضهای زیاد و رعایت نشدن عدالت همگی فاکتورهای منفی کارنامه وزیر فعلی به شمار میروند.
این دومین باری است که پای وزیر ورزش به مجلس باز میشود. دفعه قبل هم کار به استیضاح کشید، اما با قانع شدن نمایندگان ماجرا موقتاً فیصله پیدا کرد. با این حال با اوضاع غیرقابل دفاعی که فوتبال دارد و حساس شدن هرچه بیشتر رقابتها بعید است که موضوع اینبار به این سادگیها حل شود. البته انتخاب معاون پارلمانی از سوی وزیر ورزش در چنین شرایطی اتفاقی قابل تأمل است و احتمالاً معاون جدید باید تمام تلاشش را برای صحبت با امضاکنندگان طرح استیضاح انجام دهد. نکته دیگر اینکه علاوه برفوتبال شرایط سایر رشتهها نیز تعریفی ندارد. در اوضاع بیپولی و شرایط سخت اقتصادی کشور، وظیفه مدیریت بحران پیشآمده در حوزه ورزش برعهده وزرات است. با توجه به در پیش بودن رقابتهای کسب سهمیه المپیک و اعزامهای زیادی که خواهیم داشت، فدراسیونهای مدالآور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. بهعلاوه اینکه تبعیضهای زیاد بین فوتبال و سایر رشتهها ناامیدی و بیانگیزگی را به تیمهای ملی تزریق کرده و آفت بدبینی در ورزش پاشیده است. هدر دادن بخش اعظم بودجه ورزش در فوتبالی که چیزی جز حاشیه و جنجال ندارد، این ذهنیت را در بین ورزشیها ایجاد کرده که جز فوتبال هیچ رشته دیگری برای آقایان اهمیت ندارد.
انتقاد، گلایه و نکات منفی آنقدر در ورزش کشورمان افزایش یافته که نمیتوان به تکتک آنها اشاره کرد. سکوت در قبال حواشی و اتفاقات غیرورزشی، چون تبانی و شرطبندی به سود فرصتطلبان و متخلفان داخلی و خارجی خواهد بود، اما برای مقابله با این روند منفی و جلوگیری از بحرانیتر شدن اوضاع، توضیح خواستن از شخص وزیر، آن هم در خانه ملت در صورتی که به شکل جدی پیگیری شود، قطعاً اثرات مثبتی در آینده ورزش کشور خواهد داشت.