کد خبر: 954073
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۸
آداب سخن گفتن در آموزه‌های قرآنی و سیره نبوی
بسا دشمنی‌ها و کینه‌ها که با سخنی نابجا شکل می‌گیرند و با سکوتی به موقع یا سخنی منطقی برطرف می‌شوند. گاه نیز ریشه برخی اختلاف‌های عمیق، گفتاری ناروا و خاستگاه روابط اجتماعی ناشایست، سخنی باطل است. با کنترل زبان و پرهیز از سخن نابجا می‌توان راه بسیاری از دشمنی‌ها و اختلاف‌ها را سد کرد.
سیمین جم
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: زبان، این عضو کوچکی که خداوند خلق نموده و در دهان انسان تعبیه کرده است از مهم‌ترین اعضای بدن انسان محسوب می‌شود. عضوی که با آن سخن می‌گوییم و با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم، با آن خواسته‌ها و نیاز‌های خودمان را مطرح می‌کنیم و نظراتمان را درباره مسائل متعدد به اطلاع دیگران می‌رسانیم. اما همین زبان که نقشی حیاتی در زندگی فردی و اجتماعی دارد اگر به خوبی استفاده نشود منشأ بسیاری از سوء‌تفاهم‌ها، اختلافات و حتی گناهان کبیره خواهد شد. به همین دلیل در دین اسلام و در آموزه‌های قرآنی، سیره نبوی و گفتار و کردار ائمه معصومین (ع) برای سخن گفتن همچون بسیاری دیگر از رفتار‌های زندگی آدابی در نظر گرفته شده است. همین طور در حکایات و متون ادبی و روایات، به مصادیق جالب و عبرت‌انگیزی در این زمینه بر می‌خوریم.

دریکی از حکایات گلستان سعدی آمده است: «سحبان بن وائل، فردی بود بی‌همتا در خوش سخنی و نیک گفتاری و دلیل آن این بود که اگر یک سال برای مردم سخن می‌گفت، یک کلمه را دوبار بر زبان نمی‌آورد و اگر باز می‌خواست همان کلمه را به زبان بیاورد، کلمه‌ای هم معنی آن می‌گفت، نه خود آن واژه را.»
پیام حکایت سعدی این است که پرهیز از تکرار در سخن در مواقع غیرضروری و تنوع در سخن در صورت تکرار، موجب فصاحت و زیبایی سخن می‌شود و در واقع شما با این کار به سخن خود ارزش می‌دهید و کلمات بیهوده از زبان شما خارج نمی‌شود.

مولوی نیز در اشعاری زیبا درباره آداب سخن گفتن اینگونه می‌سراید: «نکته‌ای کان جست ناگه از زبان/ هم چو تیری دان که جست از آسمان/ وانگردد از ره آن تیر‌ای پسر/ بند باید کرد سیلی را ز. سر/، چون گذشت از سر، جهانی را گرفت/ گر جهان ویران کند، نبود شگفت»
مولانا به ما می‌گوید بسا دشمنی‌ها و کینه‌ها که با سخنی نابجا شکل می‌گیرند و با سکوتی به موقع یا سخنی منطقی برطرف می‌شوند. گاه نیز ریشه برخی اختلاف‌های عمیق، گفتاری ناروا و خاستگاه روابط اجتماعی ناشایست، سخنی باطل است. با کنترل زبان و پرهیز از سخن نابجا می‌توان راه بسیاری از دشمنی‌ها و اختلاف‌ها را سد کرد.

طبق دستورات اسلامی یکی از آداب سخنوری، گوش فرا دادن به گفتار دیگران است. در این رابطه امام صادق (ع) می‌فرمایند: «سه چیز دلیل درست‌اندیشی است؛ برخورد خوب با مردم، گوش فرا دادن به گفتار مردم و خوب پاسخ دادن به سؤال اشخاص.»

خداوند متعال در آیه ۸۳ بقره، ۵۳ اسراء، ۵ نساء، ۱۳ لقمان و ۲۳ اسرا در رابطه با سخن گفتن با نرمی، مهر و محبت و کریمانه و بزرگوارانه تأکید کرده است. نبی مکرم اسلام (ص) نیز در رابطه با آفت سخن گفتن فرموده است: «به‌راستی از بزرگ‌ترین خطاها، زبانی است که عادت به دروغ داشته باشد» و در حدیث دیگری می‌فرماید: «مؤمن به هر چیزی عادت می‌کند به جز دروغ و خیانت.»

قرآن کریم درباره کیفیت سخن گفتن به برخی از محور‌های چگونگی سخن گفتن اشاره فرموده است، از جمله می‌فرماید: «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى‏: ولی به نرمی با او (فرعون) سخن بگویید؛ شاید متذکر شود، یا (از خدا) بترسد» و در جای دیگری می‌فرماید: «وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِیر: از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‌ترین صدا‌ها صدای درازگوشان است.»

بی‌تردید هیچ کس از اینکه بر سرش فریاد بکشیم یا با توهین و کنایه با او سخن بگوییم یا میان کلام او دیگری سخن بگوید، خرسند نمی‌شود و این کار را بی‌ادبی و بی‌نزاکتی می‌داند. پس شایسته است آنچه برای خود نمی‌پسندیم، برای دیگران نیز نپسندیم و بدون ضرورت، گفتار کسی را قطع نکنیم یا با بی‌ادبی و صدای بلند با او سخن نگوییم.

در سخن گفتن باید سعی شود محتوای سخن از امراض و بیماری‌های اخلاقی که غالباً زبان انسان به آن‌ها آلوده می‌شود، پاک باشد. برخی بیماری‌های زبان عبارتند از: دروغ، غیبت، تمسخر دیگران و آن‌ها را با القاب زشت صداکردن. همچنین باید از سخن گفتن در جایی که زمینه انگیزه‌های فاسد و امراض گوناگون می‌شود خودداری کرد.

در ادامه این نوشتار جا دارد اشاراتی به سیره حضرت رسول (ص) درباره سخن گفتن داشته باشیم تا در این موضوع که مورد ابتلای همگان است به آن حضرت اقتدا و تأسی کنیم و بدانیم که یکی از مهم‌ترین راز‌های توفیق ایشان در رسالت پیامبری‌شان شیوه سخن گفتن و کلام نرم، پاک و صادقانه‌شان بود.
پیامبر اکرم (ص) به عنوان الگوی انسان کامل زبان خویش را نگه می‌داشت و به کار نمی‌انداخت، مگر در اموری که به آن حضرت مربوط یا سودمند بود. وقتی هم سخنی می‌فرمود، الفت‌بخش و وحدت آفرین بود، نه عامل تفرقه و موجب بددلی و کدورت افراد نسبت به یکدیگر.

کنترل زبان در حال خشم از دیگر ویژگی‌های پیامبر اکرم (ص) بود. حضرت رسول (ص) دیرتر از همه خشمگین و عصبانی می‌شد و زودتر از همه هم عفو می‌کرد. در حال خشم و رضا یکسان سخن می‌گفت. یعنی نه رضا و خرسندی او را به گزافه‌گویی و تملق می‌کشاند و نه عصبانیت او را از مرز حق بیرون می‌برد.
امام صادق (ع) فرموده‌اند که رسول خدا (ص) هرگز با مردم، با عمق عقل و درک خود سخن نگفت و می‌فرمود: ما پیامبران، مأموریم که با مردم به اندازه عقل آنان حرف بزنیم، نه به قدر فهم خودمان.

حضرت رسول (ص) همچنین اصحاب را چنان عادت داده و تربیت کرده بود که حرف گوینده را تا پایان گوش می‌دادند و ساکت بودند تا از سخن گفتن فراغت یابند و خود آن حضرت هم هرگز کلام کسی را قطع نمی‌کرد.
آن حضرت در جلسات با مردم از همان سخنانی می‌گفت که آنان می‌گفتند، در طرح مشکلات اجتماعی و مسائل روزمره و گرفتاری‌های زندگی یا طرح موضوعات دینی، دنیوی و اخروی با آنان هم آوا و هم سخن می‌شد، نه آنکه خویش را جدا از مردم به حساب آورد و در گفت‌وگو‌ها با مردم محشور و مخلوط نشود.

آنچه گفته شد تنها گوشه‌هایی از رفتار رسول گرامی اسلام در سخن گفتن بود و بجاست که پیروان او در رفتار و گفتار از مولا و مقتدایشان پیروی کنند و سخن گفتنشان بر اساس حق و رضای الهی، مردمداری، روشنگری، صبوری و تحمل، کوتاه و جذاب باشد و این همان آداب حسنه‌ای است که برای سخن گفتن یک مسلمان واقعی لازم است. در یک کلام چقدر خوب است همگی ما حرف خوب زدن و خوب حرف زدن را بیاموزیم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار