سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: انسانها به صورت طبیعی به دنبال زیبایی و پوشش خود بوده و هستند، اما موضوع بغرنجی که امروزه در رفتار و ظاهر برخی افراد جامعه به چشم میآید افراط و نگاه وسواسگونهای است که به دلمشغولی تبدیل میشود، به شکلی که ایران را در صدر تعدد عملهای جراحی زیبایی و دومین کشور واردکننده لوازم آرایشی قرار داده است. در سالهای اخیر یکی از دغدغههای مسئولان و صاحبنظران و افراد جامعه با نگاهی به تغییرات ظاهر نسل جوان مبتنی بر تأثرات و تهاجمات فرهنگی بوده است، اما در این بین عنصری پنهان از دیدهها همچون قطرهای آب ره خود را میپوید و اثر خود را بر جای مینهد و آن عنصر بعد روانی است که ذهن هر کارشناس در امور انسانی و روانشناختی را به خود مشغول میکند.
با توجه به بافت فرهنگی جامعه ایرانی و آرایش و پوشش افراد، بررسی روابط عوامل درونمرزی و درونفردی، چون مفهوم خود و ساختار آن و اضطراب ناشی از روابط بین فردی و اجتماعی به خصوص در میان قشری از افراد که بیشتر مستعد اینگونه نگرانیها و پیامدهای ناشی از آن هستند ضروری به نظر میرسد. تصویر بدنی، یکی از سازههای روانشناختی است و یک مفهوم محوری برای روانشناسان سلامت به شمار میرود. اصطلاح تصویر بدنی، دارای دو بعد ادراکی و نگرشی است که مؤلفه ادراک تصویر بدنی، به چگونه دیدن اندازه، شکل، وزن، چهره، حرکت و اعمال فرد مربوط میشود. در حالی که مؤلفه نگرشی به این موضوع مربوط میشود که شخص چه احساسی درباره این ویژگیها دارد و چگونه این احساسها، رفتار وی را هدایت میکند.
نگرانی در مورد تصویر بدنی را نمیتوان بیارتباط با اختلالهایی، چون اضطراب اجتماعی و نیز سازههایی، چون خودارزشمندی و عزت نفس دانست چراکه این نگرانی مرضی و اختلالها در چرخهای معیوب و ناکارآمد همچون گردابی موجب مستأصل شدن فرد گرفتار و فرورفتن وی در رفتارهای ناسالم خواهد شد که از جمله از آنها شاید عملهای جراحی نالازم و مکرر یا آرایشها و رژیمهای افراطی خواهد شد. از سوی دیگر، مسئله دیگر اضطراب است که عامل پیشبینیکننده و مخربی در روابط اجتماعی است، از جمله اختلالهای مربوط به اضطراب میتوان از اضطراب اجتماعی یاد کرد که افرادی را هدف قرار میدهد که در معرض دیده شدن و ارزیابی دیگران در موقعیتهای اجتماعی هستند. افراد دارای این اختلال از ناداوری و قضاوت افراد جامعه هراسان میشوند و این بیم و هراس موجب شکلگیری رفتارهای ناسالم در آنها میشود.
یکی از این رفتارها شاید پنهان شدن پشت پوشش یا پیرایش و حتی عملهای جراحی پیاپی است که جشنهای بالماسکه را به یاد میآورد که گویی پشت نقابی پناه میگیرند که از سویی خود واقعی را کتمان کنند یا بالعکس به آن صورتی که خاستگاه و آرزوی ایشان است دیده شوند. در این باب میتوان رشته سخن را به نظریه هیگینز و صحبت از حالات و کیفیت خود گره زد. در این تئوری که به نظریه ناهمخوانی خودها شهرت دارد، خود به سه دامنه اساسی تعریف میشود، خود واقعی، خود آرمانی، خود ملزمکننده. خود واقعی نشاندهنده صفاتی است که افراد واقعاً دارند. خود آرمانی نمایانگر صفاتی است که افراد آرزوی آن را دارند. خود ملزمکننده ویژگیهایی است که افراد بنا بر وظیفه خود را ملزم به دارا بودنشان میدانند. فاصله و تضادی که میان این دامنهها احساس میشود منشأ اختلالهای مربوط به خلق و اضطرابی میشود. این دامنهها را میتوان در قالب آنچه یک فرد از خود میداند یا میخواهد و همچنین جامعه از او انتظار دارد تعریف کرد. تضاد میان این دامنهها را میتوان در افرادی که خود را ملزم به استفاده از برخی عملهای جراحی و پوششهای نامتعارف میدانند، جویا شد. از جمله موارد دیگر که با تصویر بدنی آشفته در ارتباط است میتوان به اختلال بدشکلانگاری بدن، کمالگرایی، رضایت زناشویی، اجتماعی، تحصیلی و خانوادگی اشاره کرد. دلمشغولی به این سازه ذهنی بدنی موجب تشویش و آشفتگی چه در نوجوانی و همینطور در بزرگسالی است و فرد درگیر را در یک دور باطل نارضایتی از خویشتن، بدن و اجتماع خویش قرار میدهد و این گمگشتگی و آسیمگی پایانی ندارد جز با همدلی یک کارشناس و نگاهی عمیق به لایههای روانی آن.
کوته سخن آن که تلاش برای اصلاح ظاهر بدن در همه فرهنگها امری رایج است، اما آنچه در این بین موجب نگرانی کارشناسان است افراط و رفتار وسواسگونهای است که در قشر خاصی از جامعه، چون دومینو آنها و دیگران را درگیر خود میکند. پس با یک نگاه روانشناسانه شاید بتوان این گونه رفتارها را تعدیل کرد و به پیشگیری از تبعات اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی آن پرداخت که این امر مستلزم همکاری میان پزشکان جراح، روانشناسان و مربیان در حوزه تعلیم و تربیت است که با آگاهی بیشتر گامی سازنده و مثبت در این جهت برداشته شود.
*دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی