قراردادهای شبیه ترکمنچای حسابش در فوتبال ایران از دست رفته، پروندههای یکطرفه و سراسر ضرر و زیانی که سالهاست بیتالمال را به تاراج برده، بیآنکه این تجربیات تلخ طی این سالها آقایان را برای رصد اتفاقاتی که بیخ گوششان رخ میدهد، هوشیار کند!
قرارداد شفر آخرین نمونه بارز یکی دیگر از همان قراردادهای عجیب و غریبی است که هیچ توجیهی نمیتوان برای بندهای آن یافت! قراردادی که با توجه به بسته شدن آن در زمان مدیریت قبلی، دیگر دلیلی هم برای لاپوشانی ندارد و بیهیچ کم و کاستی مفاد آن به سمع و نظر مردم میرسد. نه به این خاطر که درس عبرتی برای دیگر مدیران شود یا بهانهای برای عدم تکرارش، بلکه فقط به جهت تخریب مدیریت قبلی!
برخلاف آنچه این روزها سعی در به تصویر کشیدن آن میشود، مسئله کوچکترین ارتباطی به مدیریت دیروز و امروز ندارد و تفاوتی نمیکند مسند قدرت دست کدام نام باشد، چراکه برخلاف سیاهنماییها و شعارهایی که داده میشود، همه به یک راه میروند و دستکمی از هم ندارند در بستن قراردادهایی که چیزی کم از ترکمنچای ندارند!
بندهای قرارداد شفر صدای مدیریت باشگاه استقلال را درآورده، اما مگر این نخستین قرارداد بیدر و پیکری است که بسته شده یا برای نخستینبار است که شاهد قیافه گرفتن مدیران یک باشگاه برای عدم پرداخت مطالبات مدعیان میشویم. مگر همین چند سال قبل رویانیان با عقد قراردادی عجیب و غریب با ژوزه و عدم پایبندی به قراردادی که یکطرفه و بیهیچ دلیل محکمی به بدترین شکل ممکن فسخ شده بود، ۱۰ میلیارد از جیب بیتالمال به آب نریخت!
کاری که مدیران امروز استقلال با وعده عدم تسویهحساب با شفر میدهند! وعدههایی که درست شبیه ادعاهای دیروز رویانیان است و کاملاً تکراری، آن هم با نتیجهای که مثل روز روشن است.
مسئله، اما امروز پایان عجیب همکاری استقلال با مرد آلمانی یا حتی ادعاهای مدیران این باشگاه مبنی بر اینکه شفر باید با آبیپوشان تسویه کند، نیست. مسئله بیتوجهی، سکوت و چشم بستن وزارت ورزش بر اموری است که بیخ گوش آن رخ میدهد!
مسئله عدم نظارت وزارت ورزش به عنوان متولی تیمهایی، چون پرسپولیس و استقلال و عدم نظارت دستگاههای بالاتر بر عقد قراردادهایی است که هر ساله ارقام هنگفتی از بیتالمال را به جوی میریزند! مسئله سهلانگاری نهادهای نظارتی است که این فرصت را در اختیار مدیران ناکارآمد و منفعتطلب قرار میدهند که با نادیده گرفتن اوضاع و احوال جامعه به راحتی دست در جیب ملت کرده و از کیسه ملت بذل و بخشش کنند! بذل و بخششی که طی سالهای اخیر ضرر و زیان مالی زیادی به بیتالمال زده است!
فتحی، افتخاری، افشارزاده، رویانیان، طاهری یا هر نام دیگری اگر میدانستند که قرار است بابت بندبند قراردادهایی که میبندند، حساب پس بدهند و پاسخگو باشند، امروز شاهد آن نبودیم که قرارداد شفر آلمانی همپای اندک مربیانی باشد که در جام جهانی بیشترین دستمزد را گرفتند!
لقمههای چربوچیلی که شفر، ژوزه یا دیگر مربیان و بازیکنان خارجی با خود از ایران میبرند، نانی است که باید در سفره مردم باشد، اما به لطف بیکفایتی مدیران، بیتوجهی وزارت ورزش به عنوان رئیس مجمع دو باشگاه پرطرفدار استقلال و استقلال و متولی ورزش و همچنین نهادهای نظارتی، به سادگی سهم خارجیهایی میشود که بسیاری از آنها حتی در حد نیمکتنشینی در ایران هم نیستند، اما به لطف عدم نظارت درست آینده خود را از جیب ملتی تضمین میکنند که قربانی بیمدیریتیها و عدم کفایت آنهایی هستند که نه به واسطه توانمندیهای خود که به دلیل داشتن لابیهای قوی و دوستانه مسند امور را به دست گرفتهاند!
پاسخ بندبند قرارداد شفر و امثال او را نه مدیران باشگاهی که وزارت ورزش و نهادهای نظارتی باید بدهند که به وقتش چشم بستند بر اتفاقاتی که هر ساله رخ میدهد و درس عبرت نمیشود برای بازخواست کردن مدیران یا دادن کار به دست آنهایی که از مدیریت تنها دست بردن به بیتالمال و حیفومیل آن را یاد نگرفته باشند.