کد خبر: 953372
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۷
به بهانه انتشار اثر تاریخی «قدرت سرکوب رژیم پهلوی و انقلاب اسلامی»
شاهد توحیدی
سرويس تاريخ جوان آنلاين: در بسیاری از تحقیقاتی که در خصوص انقلاب‌ها صورت گرفته است، یکی از عوامل اصلی وقوع انقلاب در یک کشور ضعف قدرت سرکوب رژیم عنوان شده است. اغلب قدرت‌های سیاسی حاکم بر جوامع بشری در طول تاریخ و در زمان معاصر با توجه به تسلطی که بر ابزار سرکوب داشته‌اند و با تکیه بر آن‌ها بدون آنکه خود را نیازمند حمایت گروه‌های اجتماعی بدانند توانسته‌اند بر اریکه قدرت باقی بمانند و به رغم عدم مقبولیت اجتماعی به حکومت خود ادامه دهند.

در میان رژیم‌های معاصر حاکم بر ایران رژیم پهلوی و به‌طور مشخص محمدرضا شاه طی سال‌های ۱۳۵۷ ـ. ۱۳۴۲ بیش از هر رژیمی در ایران به نیرو‌های مسلح توجه و تکیه داشت. وی به عنوان فرمانده کل قوا احساس می‌کرد ارتشی قوی و نیرومند و در عین حال وفادار نه تنها می‌تواند نظام سیاسی او را در قبال مخالفان داخلی حفظ کند، بلکه با توجه به جاه‌طلبی‌هایش می‌تواند ابزار و اهرم لازم را برای دخالت در امور منطقه و همسایگانش فراهم آورد. استفاده از قدرت سرکوب برای تثبیت نظام و حفظ آن در مقابل مخالفت‌های داخلی به روش‌های مختلفی صورت می‌گرفت، از جمله سرکوب تظاهرات و مخالفت‌های علنی توسط پلیس و نیرو‌های اطلاعاتی و امنیتی، اعمال حکومت نظامی در مواقع بحرانی، اعمال مجازات مخالفان از طریق دادگاه‌های فرمایشی، ایجاد و توسعه شبکه اطلاعاتی و امنیتی به‌ویژه ساواک که فعالیت‌های آن برای سرکوب مخالفان تا سطوح بین‌المللی نیز گسترش یافته بود و ...

با این حال سؤال اصلی این است: «چرا رژیم شاه به رغم در اختیار داشتن منابع عظیم ثروت و برخورداری از نیروی عظیم سازمان یافته نظامی و دستگاه‌های سرکوبگر اطلاعاتی، امنیتی و پلیسی در عین حمایت ابرقدرت‌ها نتوانست از وقوع انقلاب اسلامی جلوگیری کند؟»

سؤالات فرعی که در این باره مطرح هستند عبارتند از:
ـ قدرت سرکوب رژیم پهلوی چگونه اعمال می‌شد و هر کدام از دستگاه‌های نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و پلیسی چه نقشی در سرکوب داشتند؟
ـ ساختار نیرو‌های نظامی ایران پیش از انقلاب اسلامی چگونه بود و میزان وابستگی آن به شاه و قدرت‌های خارجی تا چه اندازه بود؟
ـ قدرت مخالفان رژیم شاه چگونه بود؟
ـ دیالکتیک قدرت بین رژیم شاه و مخالفان آن به چه صورت بود؟
برای پاسخ به پرسش‌های مطرح شده دو فرضیه ارائه شده است:
فرضیه نخست: رژیم شاه برای جلوگیری از وقوع انقلاب از همه ابزار‌های سرکوب استفاده کرد، اما نتوانست مانع وقوع انقلاب شود.
فرضیه دوم: استراتژی انقلابیون به رهبری امام خمینی در جهت عدم استفاده از ابزار قدرت مشابه و متقارن در رویارویی با رژیم پهلوی قدرت سرکوب این رژیم را خنثی کرد.
برای پاسخ به سؤالات و فرضیات مطرح شده در بخش نخست اثر مورد معرفی، به بررسی نظری مباحث قدرت سیاسی، ابزار‌ها و منابع آن و تقابل قدرت بین رژیم‌های سیاسی و مخالفان آن پرداخته و تبیینی از نوع رژیم شاه ارائه شده است.

در بخش دوم سازمان‌های سرکوبگر در رژیم پهلوی و حمایت‌های خارجی از آن‌ها بررسی شده است.

در بخش سوم ضمن بررسی منابع و ابزار‌های قدرت رژیم شاه و نحوه فعالیت آن‌ها به بیان نوع واکنش متقارن و مبارزات و خیزش‌های مسلحانه علیه رژیم شاه پرداخته شده است.

بخش چهارم به دیالکتیک قدرت بین رژیم شاه و انقلابیون تحت رهبری امام اختصاص دارد. در این بخش نوع عملکرد رژیم شاه در استفاده از سازمان‌های نظامی و ساختار اقتدارگرایانه آن‌ها در قبال نظامیان در تقابل با نوع رهبری، استراتژی‌ها و برنامه‌های امام خمینی در خصوص استفاده از سازمان غیر رسمی روحانیت بررسی شده است.
در پژوهش حاضر از روش‌های توصیفی - تحلیلی - تاریخی استفاده و منابع لازم تحقیق از آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات و یادداشت‌ها و نامه‌های بازیگران رژیم شاه و رهبران انقلاب اسلامی جمع‌آوری شده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار