سرويس ايثار و مقاومت جوان آنلاين: این روزها که بازار کتاب و کتابخوانی به مناسبت سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران داغ است، بد نیست به معرفی سه کتاب ماندگار در حوزه دفاع مقدس بپردازیم که شاید زمان انتشارشان به سالها قبل برمیگردد، اما ویژگیهای خاص آنها باعث شده تا فراتر از هر زمان و مکانی بهترین عایدی فکری را نصیب علاقهمندان به حوزه ایثار و شهادت بکنند.
حرمان هور
این کتاب دستنوشتههای شهید احمدرضا احدی یکی از نخبههای علمی و دانشجوی سال دوم رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی است که سال ۶۴ به عنوان رتبه یک کنکور تجربی پذیرفته شده بود. شهید احدی از رزمندگان پای کار دفاع مقدس بود که دیدهها و دریافتهای احساسی و عینی خود از جبهههای دفاع مقدس را با نثری زیبا و قابل تأمل ثبت و ضبط میکرد. این نوشتهها سالها بعد از شهادتش توسط علیرضا کمری جمعآوری شد و در قالب کتاب «حرمان هور» توسط سورهمهر منتشر شد. خواندن این کتاب میتواند روحیات یک رزمنده مکتبی را به بهترین شکل به خواننده معرفی کند. چنین رزمندهای نه صرفاً یک جنگاور بلکه انسانی پرورشیافته در فرهنگ و مذهبی والا است و این مهم را میتوان از دستنوشتههای برجای مانده از او به خوبی دریافت: «نبرد تن و تانک؟! اصلاً چه کسی میداند تانک چیست؟ چگونه سر ۱۲۰ دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنیهای تانک له میشود؟ آیا میتوانید این مسئله را حل کنید؟ گلولهای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک میشود و در مبدأ به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ کرده و گذر میکند، حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟ کدام گریبان پاره میشود؟ کدام کودک در انزوا و خلوت اشک میریزد؟»
ویرانی دروازه شرقی
در میان کتابهایی که نویسندگان خارجی با موضوع دفاع مقدس نوشتهاند، ویرانی دروازه شرقی نوشته وفیق سامرایی جایگاه ویژهای دارد. وی که از افسران ارشد اطلاعاتی ارتش بعث بود، بارها صدام را ملاقات کرده و دیدههای ارزشمندی از نحوه تقابل بعثیها با رزمندگان ایرانی دارد. وی در بخشی از کتاب خود اشارهای به قدرت تهاجمی نیروهای ایرانی داشته و حتی با وجود تعصبی که مانند تمامی بعثیها به ملت عرب دارد، وادار میشود زبان به تحسین قدرت ایمان رزمندگان ایرانی بگشاید. خواندن کتاب وفیق سامرایی میتواند چهره کلی فرماندهی دیکتاتورمآبانه صدام در جنگ تحمیلی را به خواننده نشان دهد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «با پایان جنگ صدام پشت تریبون میدان پیروزی بغداد ایستاد و در حالی که عبای مشکی رنگ تابستانی و لباس سنتی عربی بر تن داشت، در جشنهای بزرگی که در حوالی کاخ ریاست جمهوری آغاز شده بود و در جمع هزاران نفر از مردمی که به همین مناسبت گرد هم آمده بودند، با فریبکاری تمام شرکت کرد؛ گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است.» این کتاب توسط مرکز اسناد دفاع مقدس منتشر شده است.
پایی که جا ماند
این کتاب دستنوشتههای آزاده جانباز سیدناصر حسینیپور است. وی که در جریان اسارتش یکی از پاهای خود را از دست میدهد، مجبور میشود تا پایان دوران اسارت با عصایی فلزی حرکت کند. اما وجود همین عصا باعث میشود تا وی دستنوشتههای روزانهاش را که از دو سال قبل از اسارت عادت به نگارش آن داشت، درون عصا جاسازی کند. به این ترتیب ریزترین و دقیقترین جزئیات را از دوران اسارتش نقل کرده است که همین ریزنگری باعث شده تا تحسین مقام معظم رهبری را نیز برانگیزد. رهبری در تقریظ این کتاب نوشتهاند: «تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما را در چنگال نامردمان بعثی عراق، آنچنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد. این یک روایت استثنایی از حوادث تکاندهندهای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را، و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده میگذارد و او را مبهوت میکند.» خواندن این کتاب که توسط سورهمهر منتشر شده، واقعیات دوران اسارت را با واژهها و جملاتی قابل لمس پیش روی خواننده قرار میدهد.