کد خبر: 953227
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۶
«هر ملتی به امریکا اعتماد کرد، ضربه خورد، حتی آن کسانی که دوست امریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدق به امریکایی‌ها اعتماد کرد، برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیسی‌ها نجات بدهد، به امریکایی‌ها متوسل شد»
سرویس سیاسی جوان آنلاین: «هر ملتی به امریکا اعتماد کرد، ضربه خورد، حتی آن کسانی که دوست امریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدق به امریکایی‌ها اعتماد کرد، برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیسی‌ها نجات بدهد، به امریکایی‌ها متوسل شد» این بخشی از سخنان رهبرمعظم انقلاب اسلامی در آبان ۱۳۹۲ و در جمع دانش‌آموزان و دانشجویان است، یعنی همان زمانی که جماعتی در داخل کشور تلاش می‌کردند تنها راهکار برون‌رفت کشور از مشکلات اقتصادی را مذاکره با امریکا نشان داده و با خوشحالی زایدالوصفی امضای توافقنامه موقت ژنو در آذر ماه همان سال را یک برد تاریخی برای کشور ایران عنوان می‌کردند.

معظم‌له در همان روز‌ها تلاش می‌کردند تا با یادآوری سرنوشت محمد مصدق و محمدرضا پهلوی و برخی دیگر از ملت‌ها یا حکومت‌های مشابه، نتیجه اعتماد به امریکا و دلخوش بودن به مذاکره با این کشور را قیمت تحقیر کشور و از بین رفتن منابع و منافع آن‌ها تبیین کرده و از عواقب تکرار چنین تجربه تلخی در کشور جلوگیری کنند.

بعد از انعقاد توافقنامه موقت ژنو، بیانیه لوزان در فروردین ماه سال ۹۴ و نهایتاً برجام در تیرماه آن سال معظم‌له همواره چشم‌انداز روابط با ایالات متحده امریکا را هدررفت منافع ملی معرفی و تکیه بر ظرفیت‌های داخلی را تنها مسیر مطمئن برای کاهش مشکلات عنوان کرده‌اند. با گذشت نزدیک به شش سال از توصیه‌های ایشان مبنی بر غیراعتماد بودن امریکا و فاقد نتیجه بودن مذاکرات با این کشور طی هفته‌های اخیر بسیاری از مقامات ارشد قوه مجریه و مقننه نسبت به این مسئله اقرار کرده و تغییر باور درباره امریکا را یک نیاز ضروری برای اداره کشور معرفی می‌کنند!

دموکرات و جمهوریخواه و کیفیت دشمنی آن‌ها با ایران

رهبرمعظم انقلاب اسلامی در تمام سخنرانی‌های خود با محوریت «غیراعتماد بودن امریکا» و «غیرسودمند بودن مذاکرات با این کشور» هیچ گاه تفاوتی میان دو طیف سیاستمداران ایالات متحده اعم از جمهوریخواه و دموکرات‌ها قائل نشده و سطح و کیفیت دشمنی آن‌ها با جامعه ایرانی را بسیار نزدیک به هم عنوان می‌کنند و تنها روش دشمنی آن‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران را دارای اختلافاتی می‌دانند، به عنوان نمونه در زمان دولت نخست باراک اوباما از تعبیر دستکش مخملی استفاده می‌کنند و بار‌ها دشمنی همفکران اوباما- رئیس‌جمهور سابق امریکا- را با میزان دشمنی امریکا یکی می‌دانند، به عنوان نمونه معظم له در یکی از سخنرانی‌های خود بیان می‌فرمایند: «امریکا با زور و با تبلیغات دروغین می‌خواهد کار خود را پیش ببرد، باید در مقابل زور او و در مقابل تبلیغات دروغین او مقاومت کرد. الان هم همه مسئولان - چه مسئولان دولتی، چه آن هیئت نظارتی که ما توصیه کردیم- مراقب باشند که طرف مقابل خدعه نکند، چون طرفْ اهل خدعه است، اهل خدعه کردن است. به لبخند و به ماسکی که او بر چهره زده نمی‌شود اعتماد کرد.»

روز گذشته علی لاریجانی طی سخنانی در هشتمین همایش سیاست‌های کلی پولی و چالش‌های بانکداری و تولید با تأکید بر اینکه مذاکره مجدد با ترامپ اشتباهی استراتژیک است، گفت: «گفتمان وی تسلیم و تحقیر است و هر چه ما عقب‌تر برویم او جلوتر می‌آید... مذاکره با کسی که فهمی ندارد و ۱۲ خواسته غیرمنطقی مانند رها کردن غنی‌سازی توسط ایران و... دارد، معنی ندارد و اگر هم برخی فکر می‌کنند باید با این موجود خطرناک مذاکره کرد اشتباهی استراتژیک است... گفتمان ترامپ تسلیم و تحقیر است نه تحلیل البته این موضوع را بنده که سابقه زیادی در موضوعات سیاست خارجی و امنیت ملی دارم و به عنوان کارشناس حرف می‌زنم می‌گویم.»

محمدجواد ظریف اوایل هفته اخیر در مصاحبه با فاکس‌نیوز نیز می‌گوید: «پیام اقدامات دولت ترامپ این است که امریکا قابل اعتماد نیست. او گفت، ترامپ به دنبال تحقق شعار «نخست امریکا» خود است، اما در یک جهان ناامن، این شعار نمی‌تواند محقق شود. در جهان همه باید با هم کار کنند... سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران هرگز امریکایی‌ها را نکشته است. موجودیت سپاه برای مبارزه با تروریست‌هاست.» طی هفته‌های اخیر نیز برخی دیگر از مقامات دولتی نسبت به غیرقابل اعتماد بودن دونالد ترامپ اشاره کرده و تغییر در رویکرد در دستگاه سیاست خارجه کشور را یک نیاز ضروری عنوان کرده‌اند.

تکیه اصلی جملات انتقادی مورد اشاره بیشتر از آنکه اصل سیاست خارجه ایالات متحده امریکا و اشتراک منافع و رویکرد دو طیف دموکرات و جمهوریخواه را تصریح کند، میان دونالد ترامپ و دولت کنونی امریکا با سایر مقامات و سیاستمداران این کشور تفاوت و تمایز قائل شده است، کمااینکه به جای کلمه «دونالد ترامپ» باید گزاره «ایالات متحده امریکا» جایگزین می‌شد تا نمایانگر این مسئله باشد که اصل دشمنی در رفتار سیاستمداران دو طیف امریکا (اعم از جمهوریخواه و دموکرات) جلوه داشته و مشکل اصلی رویکرد حاکم بر دستگاه سیاست خارجه این کشور علیه جامعه ایرانی است.

میان جمهوریخواه و دموکرات تفاوتی است؟

بار‌ها از تریبون‌های مختلف مهم‌ترین اهداف توافق با ۱+۵ «تسهیل سرمایه‌گذاری خارجی در کشور»، «برداشته شدن سایه جنگ و تهدید از سر ایران»، «بازگرداندن اعتبار به پاسپورت اتباع ایرانی»، «بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم»، «رفع تحریم‌های بین‌المللی» و «استمرار امنیت داخلی با خارج شدن از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل» توسط مقامات قوه مجریه و مقننه بیان و حتی یکی از افتخارات برجام برداشته شدن سایه جنگ از کشور عنوان شده است، در حالی که اهداف مورد اشاره به دلایل مهمی از جمله عملکرد دولت باراک اوباما هیچ گاه رنگ تحقق به خود نگرفته است، کمااینکه مهم‌ترین قطعنامه ضدانسانی شورای امنیت سازمان ملل تحت عنوان قطعنامه ۱۹۲۹، با محوریت و تلاش‌های گسترده دولت قبلی ایالات متحده امریکا و شخص باراک اوباما رأی آورد و در دوران وی بود که قوانینی مانند «محدودیت ورود شهروندان ۳۸ کشور به ایران» و «قانون اس ۷۲۲» علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شد که نه تنها نقض مفاد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ بود بلکه تمامی منافع حداقلی کشور در این توافقنامه را نیز با مخاطره روبه‌رو ساخت، به طوری که بعد از اجرایی شدن چنین قوانینی بود که ایران نتوانست کمترین دستاوردی در حوزه اقتصادی تجاری و بین‌المللی و مالی از برجام به دست بیاورد. به هر روی به رغم آنکه برجام بسیاری از هزینه‌ها را علیه کشور و جامعه ایرانی رقم زده است، اما نباید فراموش کرد که می‌توان دستاورد‌های خاموشی برای برجام هم ترسیم نمود، آنچنان که این دستاورد‌ها به بقا، استمرار و تقویت نظام جمهوری اسلامی ایران کمک شایانی کرده است و مهم‌ترین آن تحدید جریان غرب‌گرای داخلی در کشور است که امروز همچنان تلاش می‌کنند چهره امریکا را تطهیر شده نگه دارند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار