بعد از سالها کشمکش و ارائه نظرات کارشناسی در خصوص حذف صفر از واحد پول ملی و اینکه چند صفر باید از زندگی روزمره و جیب ما پر بکشد، در نهایت بانک مرکزی تلویحاً پس از انتشار چک پولهای جدید در اسفند ماه از مدل حذف صفر رونمایی کرد و در فروردین ماه ریاست بانک مرکزی این خبر را به صورت رسمی اعلان کرد.
اما در این خصوص نظرات و آرای مختلفی وجود دارد که بد نیست از چند منظر به آن بنگریم.
اما به طور کل به یاد داشته باشیم که این تغییرات باید در مدت زمان بسیار کم انجام شود تا نتایجی را که میتوان از آن توقع داشت، محقق کرد، بنابراین با این فرض که برای اجرای این تغییرات حداکثر به شش ماه زمان نیاز داریم، بحث را آغاز میکنیم. از متغیرهای پولی زیر میتوان استنتاج کرد که چیزی در حدود ۱۱/۵ درصد از کل نقدینگی کشور به صورت اسکناس در جامعه توزیع شدهاست.
(اسکناس و مسکوک در دست افراد= ۴۵۵ هزار میلیارد ریال
پول= ۲۴۴۷ هزار میلیارد ریال
شبهپول=۱۵۲۰۰ هزار میلیارد ریال
نقدینگی=۱۷۴۶۴ هزار میلیارد ریال)
با این فرض میتوان گفت که اولین حسن و فایده این طرح فقط درک بهتر از اعداد بزرگ پول در کلان اقتصاد کشور میباشد.
از سویی دیگر شاید نتوان به درستی تعداد اسکناسهایی را که وجود دارد، تعیین کرد، اما قطعاً بیش از ۱۲ میلیارد قطعه اسکناس وجود دارد که باید در یک بازه زمانی بسیار کوتاه با اسکناسهای نو تعویض شود، با توجه به تحریمهای صورت گرفته و کمبود امکانات چاپ این تعداد اسکناس در کشور به نظر میرسد این طرح در زمان حال لازم قابل اجرا نیست و در همین گام اول با ایرادات اساسی در نظام پولی مواجه میشود و از اهدافی که برای آن متصور شده بودیم، دور میشویم.
نکته مهم دیگر که بسیار حائز اهمیت است، مسئله روانی حذف صفر است، همین صفر بیارزش که در جلوی اعداد حسابهای بانکی و موجودی جیب افراد واقع شدهاست، اگر قرار به حذف آن بشود ناخودآگاه در ضمیر صاحبان پول این شائبه به وجود میآید که این تغییرات باعث کمتر شدن پول ما میشود. میلیاردرها از ترس اینکه یک شبه میلیونر بشوند، یک رفتار غیر متعارف از خود نشان میدهند که باعث شوک تورمی ناگهانی میشود، بر اساس مدلهای موجود در رفتار پولی افراد در دیگر اقتصادهایی که این تغییرات را داشتهاند به راحتی میتوان ادعا کرد بعد از اعلان رسمی این تغییرات مردم علاقه بسیار شدیدی به تغییر سرمایه از پول به دیگر اقلام سرمایهای از خود نشان میدهند، بنابراین شوک تورمی شدیدی در اقتصاد به وجود خواهد آمد، این شوک تورمی با دیگر اختلالهایی که در حال حاضر در فضای اقتصاد کشور ناشی از تحریمها و بلایای طبیعی که در اسفند سال قبل و فروردین و اردیبهشت سال جاری به وجود آمده، یک همافزایی تورمی ایجاد میکند و باعث افزایش عدد تخمین زده شده تورم میشود.
یکی دیگر از تبعات این تغییر، خرد شدن اعداد به اعشار و گرد کردن آنها است، به عنوان مثال در حال حاضر وقتی به بازار بورس و سرمایه نگاه میاندازیم چه بسیار سهامهایی که ارزش آنها مثلاً ۸۵۳ ریال میباشد با حذف چهار صفر از واحد پولی، قیمت این سهام به یک عدد اعشاری سه رقمی ۰/۰۸۵۳ تبدیل میشود که مجبور خواهیم بود برای درک بهتر و محاسبات اقتصادی آن را به عدد بالاتر گرد کنیم! این عمل باعث میشود تا در بخش عظیمی از حجم نقدینگی کشور تورم عددی به وجود بیاید، بنابراین این تورم نیز به تورم قبل افزون میشود.
همچنین برای اجرا و پیادهسازی اینگونه طرحها نیاز به یک دوره ثبات اقتصادی و سیاسی داریم که تبعات ناشی از این تغییر را بتوان مدیریت کرد، در سال جاری انتخابات مجلس شواری اسلامی و خبرگان رهبری برگزار میشود، بنابراین بخشی از بدنه نظام دچار افزایش فرآیندها و کاهش نظارتها میگردند، بنابراین ثبات مورد نظر برای این طرح کمتر میشود و خود عاملی برای عدم تحقق اهداف در نظر گرفتهمیشود.
شاید بتوان به جرئت ادعا کرد که این طرح در شرایط فعلی کمکی به وضعیت اقتصادی کشور نمیکند و باری بر دوش اقتصاد نحیف کشور میاندازد که باید دید آیا توان تحمل آن وجود دارد یا خیر؟
همچنین در منظر سیاسی نیز شاید بتوان گفت: انگیزه لازم برای اینگونه تغییرات با توجه به فشارهای غیر متعارف بینالمللی بر نظام سیاسی کشور کمتر از قبل شده و اولویت اجرای این طرح به ردههای پایینتر تنزل پیدا کردهاست.
بنابراین شاید بهتر باشد با دقت بیشتری به این تغییرات بیندیشیم.