سرویس بینالملل جوان آنلاین: تولسی گبرد از ژانویه ۲۰۱۳ عضو مجلس نمایندگان امریکا شده و از ۱۱ ژانویه امسال هم آمادگی خود را برای نمایندگی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ اعلام کرده است. او در پیام ویدئویی اخیر خود به شدت به سیاستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا تاخته و گفته است: «ترامپ میگوید ما هیچگاه ۱۱ سپتامبر را فراموش نمیکنیم، اما این خود ترامپ است که در نقش برادر بزرگ القاعده و بزرگترین محافظ آن در سوریه ظاهر شده است. او کسی است که کشور ما را به فاحشه بزرگترین حامی القاعده یعنی سعودیها تبدیل کرده است.» این سخنان گبرد میتواند به لحاظ مبارزات انتخاباتی تا اندازهای جنبه تبلیغاتی داشته باشد، اما با در نظر گرفتن اتفاقاتی که در کنگره افتاده است، باید گفت: حمله او به رابطه ترامپ با سعودیها جنبه شخصی ندارد و منعکسکننده طیف قابل توجه از نمایندگان امریکا در کنگره است. این طیف به همین رویکرد بود که روز پنجشنبه چهارم آوریل طرح قطع حمایت از عربستان در جنگ یمن را در مجلس نمایندگان به تصویب رساند، اما ترامپ برای دومین بار مصوبه کنگره را وتو کرد تا معلوم شود برگ برندهای در امریکا دارند که با آن میتوانند حتی مانع اجرایی شدن مصوبه کنگره شوند.
از جنگ تا قتل
این نخستین باری نیست که نمایندگان کنگره برای ممانعت از همکاری امریکا در جنگ یمن دست به کار شدهاند. بیش از یک سال قبل بود که سه سناتور نخستین گامها را در این زمینه برداشتند و با تنظیم قطعنامهای خواستار قطع حمایت امریکا از عربستان در جنگ یمن شدند. برنی سندرز یکی از این سناتورها بود که در آن موقع گفته بود: «امریکا در حالی در جنگ یمن به طور مستقیم و غیرمستقیم حضور دارد که این حضور مجوز اعلام جنگ و استفاده از نیروی نظامی در جنگ یمن را از سوی کنگره دریافت نکرده است. بر همین اساس این حضور غیرقانونی است. کنگره باید از طریق پیشنویس قانونی بر نقش قانونی خود تأکید کند.» این تلاش در مجلس رأی نیاورد و حمایت قابل توجه سناتورهای جمهوریخواه از ترامپ سد راه آن شد، اما این تلاش بعد از این و طی تصویب بودجه نظامی امریکا در مجلس سنا به صورت دیگری به نتیجه رسید. مجلس سنا در اوایل ماه آگوست در جریان تصویب بودجه وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) حمایت از عملیات ائتلاف سعودی علیه یمن را مشروط به رسیدن کمکهای بشردوستانه از جمله غذا، دارو و سوخت به مردم یمن و کاستن خسارت به غیرنظامیها و تأسیسات زیربنایی کرد. این روند با قتل جمال خاشقچی کنسولگری سعودیها در دوم اکتبر شدت بیشتری پیدا کرد به نحوی که تعدادی از سناتورهای جمهوریخواه هم به صف دموکراتها پیوستند تا سندرز این بار بتواند قطعنامه خود را به تصویب برساند. میزان حمایت از این قطعنامه به حدی بود که حضور جیمز ماتیس، وزیر دفاع وقت و مایک پمپئو، وزیر خارجه در مجلس سنا هم نتوانست مانع تصویب قطعنامه شود و در نهایت با ۵۴ رأی مثبت در مقابل ۴۶ رأی منفی به تصویب رسید. به این ترتیب، جنایتهای جنگی سعودیها در جنگ یمن و قتل وحشتناک خاشقچی دست به دست هم داد تا جبهه متحدی در مجلس سنا علیه حاکمیت سعودی و به خصوص محمد بن سلمان، ولیعهد و وزیر دفاع آل سعود ایجاد شود.
مهار رئیسجمهور
ترکیب مجلس سنا بعد از انتخابات میاندورهای ماه نوامبر به نفع دموکراتها تمام شد تا با جابهجا شدن اکثریت کرسیها راه تصویب قطعنامه سنا در این مجلس هموار شود. این قطعنامه در چهارم آوریل و با ۲۴۷ رأی مثبت در مقابل ۱۷۵ رأی منفی به تصویب رسید و با توجه به تصویب قبلی مجلس سنا مصوبه کنگره به کاخ سفید رفت تا به امضای رئیسجمهور امریکا برسد و قانونی شود. ترامپ این کار را نکرد و با وتوی مصوبه کنگره در عمل حداقل تلاشهای ممکن برای جلوگیری از جنایتهای جنگی سعودیها در امریکا را خنثی کرد. این کار او چند روزی بعد از پیام ویدئویی گبرد ثابت کرد او در سخنانش محق بوده و ترامپ امریکا را در گرو سعودیهای قرار داده است. در واقع، قصد سندرز و همکارانش در سنا و همچنین اعضای مجلس نمایندگان از این مصوبه مهار کردن ترامپ در اقدامات جنگی اش است تا اینکه امریکا را از باتلاق جنگ یمن نجات دهند. آنها برای رسیدن به این هدف مصوبه خود را بر محور قانونی گذاشتهاند که در سال ۱۹۷۳ و در مورد اختیارات ریاست جمهوری تصویب شده بود. کنگره در آن سال و در بحبوحه تنشهای داخلی بر سر جنگ ویتنام، قانونی را به تصویب رساند که اختیارات رئیسجمهور را برای اعزام نیروهای مسلح به خارج از کشور و انجام عملیاتهای نظامی محدود میکرد و نمایندگان کنگره هم در مصوبه خود به بندی از این قانون استناد کردهاند که به اعضای دو مجلس سنا و نمایندگان اجازه میدهد تا درخواست عقبنشینی نیروهای امریکایی از جنگ را مطرح کنند. اعضای کنگره به این وسیله قصد مهار ترامپ را دارند که نیرو و امکانات امریکا را بیقید و شرط در اختیار سعودیها در جنگ یمن گذاشته که جدای از بینتیجه بودن این جنگ، جنایتهای ائتلاف سعودی در این جنگ هم به لحاظ اخلاقی و هم سیاسی دامن شرکای سعودی و از جمله امریکاییها را هم میگیرد. اعضای کنگره میخواهند با مهار ترامپ از حالا امریکا را نجات دهند، تلاشی که در اروپا هم دیده میشود و آلمان به همین دلیل صادرات تسلیحات خود به عربستان را از نوامبر گذشته متوقف کرده، هر چند دلارهای نفتی سعودیها برای دیگر کشورهای غربی بسیار وسوسهانگیزتر از آن است که این ملاحظات اخلاقی یا حتی سیاسی مانع آنها برای فروش سلاح به عربستان شود.
ماه عسل هستهای
وتوی ترامپ تنها اقدام جدیاش برای حمایت از حاکمیت سعودی نیست بلکه او در این دو سال تمام سعی خود را کرده است تا این حمایت را در تمام زمینههای ممکن انجام دهد و حتی وقتی مجلس سنا در قطعنامهای محمد بن سلمان را عامل قطع خاشقچی اعلام کرد، ترامپ در مقابل آن ایستاد. نکته جالب توجه اینجاست که آن قطعنامه از سوی همحزبی ترامپ، باب کروکر به مجلس تقدیم شده بود و به همین جهت هم ترامپ با او وارد لفاظیهای تند توئیتری شد. علاوه بر این اقرار سازمان سیا به نقش بن سلمان در این قتل هم ترامپ را راضی نکرد و او همچنان با القای شک و شبهه نسبت به این موضوع سعی در حمایت از بن سلمان داشت. اوج این حمایت در انجام معاملات هستهای با عربستان بود که حتی اعضای کنگره هم اطلاعات چندانی از چگونگی این معاملات ندارند و به همین دلیل هم مارکو روبیو و تیم کاین از دو حزب جمهوریخواه و دموکرات طرحی را تنظیم کردهاند که از دولت امریکا میخواهد تا همکاری خود با سعودیها در زمینه هستهای را علنی کند. بلومبرگ با انتشار تصاویر و اسنادی از ساخت نخستین رآکتور هستهای عربستان در جنوب غربی شهرک علم و فناوری ملک عبدالعزیز در ریاض خبر داده و این احتمال را داد که سعودیها در آیندهای نزدیک قادر خواهند بود غنیسازی اورانیوم یا پلوتونیوم کنند. کریستف زیدو، تحلیلگر مجله آلمانی اشپیگل در این مورد مینویسد: «در وضعیت فعلی تضمینی برای کنترل این رآکتور از سوی آژانس بینالمللی انرژی هستهای نیست. در واقع، عربستان با وجود امضای معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی، اما پروتکلی را در سال ۲۰۰۵ امضا کرده که میتواند بر مبنای آن مانع دسترسی کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سایتهای اتمیاش شود.» مسئلهای که اینجا مطرح میشود نحوه کنترل فعالیت هستهای سعودیهاست که معامله مخفیانه ترامپ با آنها و انتقال تجهیزات هستهای به عربستان این سؤال را برای تحلیلگر اشپیگل مطرح کرده است: «آیا عربستان حق دارد کاری را انجام دهد که ایران مجاز به انجام آن نیست؟» به نظر میرسد ترامپ و بن سلمان در چنان ماه عسل هستهای هستند که باید گفت: ترامپ مجوز چنین کاری را به ولیعهد جاهطلب سعودیها داده و همین هم نگرانیها را در واشنگتن افزایش داده است. وتوی ترامپ تنها قطعنامه کنگره در مورد جنگ یمن را بیاعتبار نکرده است بلکه ترامپ با این وتو سعی کرده تا از حالا مانع اقدامهای بعدی اعضای کنگره نسبت به معامله هستهای با سعودیها شود. به این صورت است که سیستم قانونگذاری امریکا در مقابل سوداگری رئیسجمهور این کشور و معاملاتش با سعودیها تا آن حد فلج شده که نه میتواند مانع از مشارکت امریکا در جنایتهای جنگی سعودیها شود و نه مانع دسترسی آل سعود به بمب اتم تا اینکه جلوی سوق یافتن منطقه به یک فاجعه اتمی را بگیرد.