کد خبر: 951933
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۵
چه چیز، جز انگیزه ایمانی می‌تواند فعالیت امنیتی در موقعیت پیچیده ایران را توجیه‌پذیر کند؟ امنیتی که ریشه در ایمان نداشته باشد، چطور می‌تواند تا این حد ماندگار باشد؟

آرمان‌شهر زندگی، آن‌جاست که در وهله اول امن باشد. آنجا که بر خلاف اخبار روزمره یک دهه اخیر، جرم و جنایت در آن کم باشد. به ویژه جرایمی که آرامش عمومی جامعه را هدف قرار می‌دهند.

به یاد بیاورید که حملات تروریستی 11 سپتامبر چطور بهانه مداخله آمریکا و متحدانش در خاورمیانه (مشخصاً عراق و افغانستان) را فراهم کرد. مداخله‌ای که به شکل‌گیری گروه‌های سلفی و تکفیری در خاورمیانه منجر شد. اگر چه این میراث شوم، در سال‌های بعد، جریان «بیداری اسلامی» را تا حدودی منحرف کرد، اما در طولانی‌مدت به ضرر کشورهای مداخله‌گر تمام شد. آتشی که آمریکا و متحدانش در خاورمیانه بر افروختند، طولی نکشید که به حملات خطرناک در پاریس، وین، لندن، بروکسل، برلین و... تبدیل شد.

گوگل هر قدر که در مورد رویدادهای ایرانی و اسلامی مغرض باشد، در مورد فراوانی حملات تروریستی، دست‌کم برای شهروندان اروپایی نمی‌تواند نتیجه دروغ تحویل بدهد. جستجوی عبارت Terrorist attacks (حملات تروریستی) در گوگل کافی است تا متوجه شویم در فراوانی این جستجو، ردی از ایران نیست و در مقابل، این نام اروپا، آمریکا، فرانسه و کاناداست که به چشم می‌زند.

حال اینکه این کشورها که در عرف رایج به «کشورهای توسعه‌ یافته» مشهور‌اند، از نظر کار امنیتی، سابقه‌ای بلند در جاسوسی و شنودگذاری و دوربین‌گذاری‌ و این قبیل کارها را دارند. 

 کشورمان، یکی از اهداف مهم بهانه‌‌جویی‌های آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر بوده‌ است. شرق و غرب ایران، در جولان گروه‌های تروریستی و تکفیری است. بیش از 30 پایگاه نظامی آمریکا، در کشورهای همسایه ایران مستقر هستند. به این‌ها اضافه کنید خباثت گروهک‌هایی را که از 40 سال پیش، دشمنی عریان و خصمانه با کشورمان داشته‌اند.

با وجود تمام این تهدیدات، تعداد عملیات‌های موفق تروریستی در کشورمان به‌قدری اندک است که بسیاری از مردم عامی می‌توانند با اندکی تمرکز، حوادث تروریستی چند سال اخیر را نام ببرند.

دلیل این تفاوت را در دو نکته مهم می‌توان جست، نخست اینکه کوشش‌های امنیتی در کشورهایی که به آن اشاره‌ شد، صرفاً «حفظ حاکمیت» را نشانه گرفته و تامین امنیت و آرامش مردم، یک موضوع فرعی است. نکته دوم اینکه «مدیریت امنیت» در این کشورها، خاستگاه اعتقادی ندارد و یک مقوله خشک پلیسی است.

چه چیز، جز انگیزه ایمانی می‌تواند فعالیت امنیتی در موقعیت پیچیده ایران را توجیه‌پذیر کند؟ امنیتی که ریشه در ایمان نداشته باشد، چطور می‌تواند تا این حد ماندگار باشد؟ امنیتی که مردم در آن سهیم نباشد، چطور می‌تواند در خدمت جامعه باشد؟

امام علی(ع) در خطبه 147 نهج‌البلاغه، خطاب به مالک‌اشتر می‌فرماید: «مالک، تو کسی هستی که من در اقامه دین، اجرای قانون، در هم شکستن جنایتکاران و پاسداری از مرزها به تو تکیه می‌کنم.» اما تکیه‌گاه مستحکمی چون مالک که شرح سلحشوری‌اش تا سال‌ها پس از مرگ، ضرب‌المثل عرب و عجم بود، فرجامی جز شهادت در بیابان‌های خشک قُلزم نداشت.

این فرجام، بی‌شباهت نیست به گمنامی سربازان گمنام اداره اطلاعات که برای حفظ امنیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، جان خود را کف دست می‌گیرند. آنها که در ساختار قانونی، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی نامیده می‌شوند.

آذربایجان‌شرقی، با وجود مشخصات جغرافیایی و مرزی و شرایط تاریخی، از امن‌ترین استان‌های کشور است. اما این امنیت به معنی، انفعال و بی‌تحرکی دشمن در این استان نیست؛ برعکس، تبریز با آن پیشینه افتخارآمیز در دفاع از کیان اسلام و ایران، از اهداف عمده تیم‌های تروریستی است. اما ایثار بی‌دریغ، توان بالای تاکتیکی و اِشراف اطلاعاتی نیروهای امنیتی به ویژه سربازان گمنام اداره اطلاعات  در این خطه، کوچک‌ترین حفره‌‌ای برای خرابکاری معاندان باقی نگذاشته‌ است.

متاسفانه یا خوشبختانه، اطلاعات ما از آمار و ارقام اقدامات امنیتی اداره اطلاعات در شهرمان، بنا به یک سری ملاحظات، بسیار محدود است. اما یقین داریم که بخش عمده‌ای از این امنیت و آسایش، با پشتوانه مشارکت‌‌های مردمی و همدلی عمومی، پیش می‌رود.

امنیتی که دارای ریشه اعتقادی و پشتوانه مردمی باشد، همان امنیت آرمانی است که بسیاری از کشورهای جهان، حسرت یک شبانه‌روز از آن را می‌کشند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر