سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مسعود فراستی منتقد حوزه فرهنگ و سینمای ایران در پاسخ به چرایی علت اظهار نظر سلبریتیها در همه حوزهها، گفت: مسلم است که عدهای از هر فرصتی استفاده میکنند برای اینکه دیده شوند. این موجی که تازه در ایران باب شده و در دو سه سال اخیر خیلی حاد شده این است که این صفحات مجازی با خودش آسانپذیری و اساساً دیده شدن و مشهور شدن را آورده است. این آسیب فضای مجازی است، اما نظر من این نیست که باید آن را تخطئه کرد و وارد آن نشد. حتماً باید از هر امکان مدرن و هر مدیوم مدرنی برای تبلیغ درست استفاده کرد.
این منتقد سینما افزود: در این سالها سعی کردیم تنبیه کنیم، ارشاد کنیم، بترسانیم، اما مدام باختیم. به نظر من فضای این نوع سلبریتی را خودمان ایجاد کردهایم. این معلول سیاستهای غلط فرهنگی ما حداقل در ۲۰سال اخیر است. [متأسفانه]مسئولان، خودشان دارند سلبریتی میشوند، یعنی که سلبریتیپندارند، همه جور بازی آن مدیوم را هم رعایت میکنند برای اینکه نقش سلبریتی پیدا کنند، یعنی بین خودشان و سلبریتیهای پیش پا افتاده، مبتذل و ناچیز مسابقه گذاشتهاند. وی ادامه داد: ما یا وارد عرصهای نمیشویم یا اگر شدیم اصولمان را به آن عرصه تحمیل میکنیم نه اینکه وادهیم به اصول آن. خودتان را بحق میدانید و همه را ناحق. اگر هم کوتاه میآیید مجبورید کوتاه بیایید، واقعی نیست، اصلاح نشدید، کاملاً نمایشی است. این همه سال این اشتباهات را کردید یکی، دو تا از آنها را دیگر نکنید. چطور میشود که تبلیغ مبتذلترین فیلمهای سینمایی را در سینماهایتان میکنید، از آن طرف در خیابان درست برعکسش رفتار میکنید.
نویسنده کتاب «لذت نقد» در پایان تصریح کرد: پدیده سلبریتی پدیده سه دهه اخیر غرب است تا الان؛ یک محصول پست مدرن. در واقع پست مدرن یک جور انتقام دموکراسی از دموکراسی است. ما یک جامعه بین سنت و مدرنیته داریم که اصلاً هم بلد نیستیم سنتمان را مدرن کنیم. ما نه تنها سنتهایمان را نگه نداشتهایم بلکه تا توانستهایم آنها را تخریب کردهایم. این چیزی که در کشور ما حاکم است نه مدرنیسم است با آن پشتوانه، نه سنت است با آن پشتوانه خودش. پس اخلاقیات و محصولی که از آن در میآید، همین آشفتگی است، همین بیبند و باری است، بیبند و باری در تفکر، در لباس، در عمل، در نوع حرف زدن و همه چیز، آنجا سلبریتی حد و رسم و مدیومش را میشناسد، اما اینجا سلبریتی خیلی زورکی، اتفاقی و تصادفی سلبریتی شده و راجع به همه چیز میخواهد نظر دهد، چون خودش رشتهای ندارد.