سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، مجرمان برای به دست آوردن پولهای باد آورده همیشه نیاز به اطلاعاتی دارند که بتوانند نقشههای خود را به راحتی طراحی و عملی کنند. این افراد گاهی از اطلاعاتی که یک فرد درباره همسایههای خود یا از صحبتهای افراد خردسال یا حرفهایی که در جلسات دوستانه بینشان رد و بدل میشود استفاده میکنند که رازداری و آموزش «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد» نشان میدهد برای همه ضروری است. در پروندهای که اوایل فروردین ماه امسال در پلیس تهران تشکیل شده است مردی سراسیمه به مأموران خبر داد هفت مرد ناشناس او را ربوده و پس از گرفتن ۱۵۰ میلیون تومان او را دست و پا بسته در اطراف تهران رها کردهاند. شاکی در توضیح ماجرا گفت: من تاجر هستم و شرکت بزرگی در یکی از خیابانهای شمالی تهران دارم. از آنجا که با شرکتهای خارجی ارتباط کاری دارم در تعطیلات عید نیز همراه تعدادی از پرسنل در شرکت مشغول به کار هستیم. روز قبل برای هماهنگی واردات کالا با یکی از شرکتهای طرف قرارداد خارجی به شرکت رفتم و پس از چند ساعت کار شرکت را ترک کردم. به صورت پیاده در حال رفتن به خانهام بودم که خودروی پژویی که چهار مرد سرنشین آن بودند راه مرا سد کردند. سه نفر در حالی که مجهز به اسلحه، بیسیم و تجهیزات پلیسی بودند از داخل خودرو پیاده شدند و ادعا کردند مأمور پلیس هستند و به خاطر اینکه در شرکتم تخلفات زیادی صورت گرفته است باید همراه آنها به اداره پلیس بروم. هر چقدر اصرار کردم من تخلفی نکردهام فایدهای نداشت و آنها گفتند که مأمور و معذور هستند و باید همراه آنها بروم. آنها حتی اجازه ندادند به خانوادهام موضوع را خبر دهم و به زور مرا سوار خودرو کردند و راننده هم به راه افتاد. پس از طی مسافت کوتاهی چشمان مرا بستند تا اینکه متوجه شدم مرا به داخل خانهای بردند و آنجا هم دست و پای مرا با طناب بستند که سه مرد دیگر به آنها اضافه شدند. مأموران قلابی مرا شکنجه دادند و رمز کارتهای عابرم را که همراهم بود به زور از من گرفتند و حدود ۵۰ میلیون تومان با کارتهای من خرید کردند. آنها پول بیشتری برای رهاییام درخواست کردند که مجبور شدم با چند نفر از دوستانم تماس بگیرم و دوستانم در همان روزهای تعطیلی ۱۰۰ میلیون تومان به کارتم واریز کردند که آدم ربایان همه پول را برداشت کردند. آنها پس از ۲۴ ساعت در حالی که فهمیدند پول بیشتری ندارم در اطراف تهران با دست و پای بسته مرا رها کردند و از محل گریختند. با طرح این شکایت تیمی از مأموران به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران وارد عمل شد. مأموران در نخستین گام با بررسی تراکنش مالی شاکی و متهمان و تحقیقات فنی موفق شدند چهار نفر از متهمان اصلی پرونده را شناسایی و دستگیر کنند. یکی از متهمان در بازجوییها با اعتراف به جرم خود گفت: چندی قبل در مهمانیای بودم که هر کدام از ما خاطرهای برای دیگران تعریف کردیم. یکی از مهمانها هم خاطره مدیر عامل شرکتش را برای ما تعریف کرد. او گفت: مدتی قبل با مشکل مهمی روبهرو شده تا اینکه مدیر عامل شرکتش که مرد پولداری است به او کمک کرده و مشکلش حل شده است. بعد از آن بود که خیلی وسوسه شدم و با شش نفر از دوستانم نقشه آدمربایی مدیر شرکت را طراحی کردیم. ما قرار بود از او یکمیلیارد تومان اخاذی کنیم، اما ۱۵۰ میلیون تومان بیشتر نتوانستیم از او بگیریم و بعد هم مجبور شدیم رهایش کنیم. در ادامه سه متهم دیگر هم حرفهای همدست خود را تأیید کردند. گفتنی است مأموران در تلاشند سه همدست آدمربایان را نیز دستگیر کنند.